تعالی طلبی
تعالی طلبی به معنای میل و تلاش انسان به جایگاه شایسته و کسب رتبه اول است که در نهایت باعث خشنودی و رضایت شخصی فرد می شود.تعالی می تواند دو نیاز تفرد و پیشرفت را تا حدی تامین کند.
انسان در عصر حاضر به دلیل رشد صنعت و تکنولوژی از معیارها و ارزش های اخلاقی فاصله گرفته است.بنابراین برای تعالی نیاز دارد از هر آنچه می تواند به تقویت این مهم یاری رساند، بهره بگیرد.
آدمی نیاز شدیدی به این دارد که از طبیعت حیوانی اش فراتر رود. انسان میخواهد خلاق و خیال پرداز باشد، نه اینکه در حد یک مخلوق صرف باقی بماند.
همه انسان ها و همه حیوانات بدون اراده و رضایت به این دنیا وارد و از آن خارج می شوند،اما انسان ها برخلاف حیوانات نیاز به تعالی دارند.نیاز به تعالی انسان را به مقابله با این انفعال و وجود تصادفی سوق می دهد. نیاز به خلاقیت به صورت میل به فراتر رفتن از وجود منفعل و تصادفی و رسیدن به قلمرو هدفمندی و آزادی تعریف می شود.
تعالی فردی یکی از قلمرو های رضایت از زندگی بوده و دیگری ارجمندی است.
تعالی فردی داری شش مولفه است که در ادامه به توضیح هر یک پرداخته شده است:
*استواری
به معنای «رهیابی در زندگی بدون احساس سردرگمی، قرارگیری در مسیر رشد بدون احساس رکود، برخورداری از سلامت بدون احساس نگرانی برای بقاء و احساس مفیدبودن و خشنودی از کار شخصی بدون مقایسه با دیگری و یا غبطه خوردن» است.
*تعالی
یعنی «احساس موفقیّت ناشی از کسب جایگاه شایسته در زندگی و احساس پیشرفت در زندگی در نیل به رتبه اوّل با کسب جایگاه عالی با استفاده از فرصت رقابت که خشنودی از شهرت شخصی را به همراه دارد».
*پشتیبانی
به معنای «احساس راحتی ناشی از بهره مندی از وجود راهنما در زندگی، همراهی فرد مناسب، همکاری اطرافیان، برخورداری از حمایت در سختیها و پذیرفتگی محیطی» است.
*فردیت
اشاره به «برخورداری از آزادی کافی و استقلال فردی همراه با تلاش کمالگرایانه در کار مبتنی بر خودشناسی کافی و شناخت خوب اطرافیان دارد که منجرّ به نفوذ در دیگران می شود».
*تأثیر
به معنای خوشحالی از اثر گذاری بر دیگران و خشنودی از پرورندگی است که موجب دلبستگی به افرادی در زندگی شده جاودانگی نام را تحقّق می بخشد.
*معناگرایی
به معنای «ریشه دواندن معنویّت در زندگی همراه با پایبندی به ارزشهای دینی و رعایت ارزشهای معنوی» است.
پس «تعالی فردی» به مثابهٔ بزرگترین گسترهٔ رضایت از زندگی اشاره دارد به: «بهره مندی از حمایت معنوی که موجب جایگاه یابی فردی، استواری روانی، پیشرفت مستمر و تأثیر اجتماعی می شود».
و به مفهوم گسترده، «احساس راحتی و سلامت ناشی از بهره مندی از همراهی، همکاری و حمایت معنوی یک راهنما در زندگی که موجب ریشه دواندن معنویّت در زندگی با پایبندی به ارزشهای دینی و معنوی و خودشناسی وی می شود و فرد با برخورداری از آزادی و استقلال فردی و احساس موفقیّت ناشی از کسب جایگاه شایسته و خشنودی از تلاش کمالگرایانه شخصی در مسیر پیشرفت و رشد در زندگی در نیل به رتبه اوّل با کسب جایگاه عالی را طی می کند بدین سان با دلبستگی به افرادی در زندگی بر پایه شناخت خوب آنها توام با پذیرفتگی محیطی که امکان نفوذ و تأثیر و پرورش دیگران را فراهم می آورد و به فرد احساس مفیدبودن، حسن شهرت و جاودانگی نام در زندگی می دهد».
تعالی طلبی میتواند از طریق روش های مثبت و منفی صورت گیرد. افراد میتوانند ماهیت منفعل خود را با آفریدن زندگی یا نابود کردن آن تعالی بخشند؛ یعنی فعال بودن و مراقبت کردن از آن چه آفریده شده است. اخلال گری و خلاقیت گرایشات فطری هستند که نیاز به تعالی را ارضا میکنند؛ خلاقیت پاسخ سالم به این نیاز است و گرایش غالب است.
اگر جلوی نیاز به خلاقیت به هر دلیلی گرفته شود یا به عبارتی این نیاز سرکوب شود، شیوه ناسالم پاسخگویی، ویرانگری خواهد بود.
عوامل پدیدآورنده این نیاز، عقل و تخیل هستند که انفعال را از انسان میگیرد و میل به آفرینش و معنا سازی را در او شکل می دهد.
باید توجه داشت که تمامی مولفه های مورد نیاز برای یک زندگی سالم مبتی بر سلامت روان سه نیاز اساسی انسان را در بر بگیرد
همانطور که تعالی دو نیاز جایگاه یابی یا تفرد و پیشرفت را تا حدودی تأمین میکند.
استفاده
از فرصت رقابت در تعالی به گونه ای است که اگر این رقابت به منظور پیشرفت در مسیر
و بهتر شدن در فعالیت مورد نظر نسبت به گذشته باشد، موجب پیشرفت در رسیدن به
جایگاه عالی شده و فرد دچار احساس تغییر مثبت در حوزه ی مورد نظر میشود. چنین
رقابتی موجب بیتابی روانی و روان آوارگی نخواهد شد.