سرسختی‌شناختی، نیروی روانی و خلّاقیّت

سرسختی‌شناختی، نیروی روانی و خلّاقیّت

پژوهش پیرامون دختران نوجوان در ردۀ سنّی 15 تا 17 سال گویای آن است که نیروی روانی ‏آنها با مؤلّفه‌های سیّالیّت، بسط و ابتکار همبستگی دارد و می‌تواند نقش واسطه‌ای در رابطۀ ‏گشودگی با ابتکار ایفا کند. سرسختی شناختی نیز در رابطۀ روان‎ ‎آزردگی با ابتکار نقش واسطه‌ای ‏دارد. به‌نظر می‌رسد سرسختی‌شناختی و نیروی روانی بیش از هیجانهای دیگر، رابطۀ میان ‏ویژگیهای شخصیّت با خلّاقیّت را تبیین می‌کنند. (داوری، 1397)‏

در واقع خلّاقیّت دختران نوجوان بستگی به بیتابی روانی آنها ندارد. به بیان دیگر بیتابی روانی ‏به معنای بیقراری، دلمشغولی، شکّ و تردید، احساس دلشورگی، دلنگرانی، بيمناكی، فرسودگی، ‏تنهایی، ناامیدی در هنگام گردش اندیشه و رویارویی با مسأله موجب کاهش خلّاقیّت دختران ‏نوجوان نمی‌شود. بدین معنا که وضعیّت روانی که شدّت انديشه‌گردي، فعّاليّت و گفت‌و‌گوي ذهني ‏در ارتباط با مسائل فكري، فرد را دچار گرفتاري دروني، دل‌مشغولي و بي‌قراري مستمر و دائمي ‏مي‌كند كه همراه با سرگشتگي و احساس از دست دادن يقين است، شك و ترديد در حلّ مسائل ‏فرد را گرفتار مي‌كند و او در حسرت كساني به سر مي‌برد كه هميشه در حال يقين زندگي ‏مي‌كنند، نسبت به حلّ مسائل خود دچار بيمناكي و نگراني مي‌شود، فراموشي و ضعف حافظه ‏كلافه‌اش مي‌كند؛ به‌ويژه وقتي مسأله جدّي است ولي حلّ نمي‌شود؛ نااميدي از خود، احساس ‏فرسودگي تدريجي، احساس دائمي خستگي، ناتواني و تنهايي وي را فرا گرفته و در قالب كم‌كاري و ‏عدم فعّاليّت بروز مي‌كند؛ خواب را از او مي‌گيرد و او با دلشورگي و دل‌نگراني احساس مي‌كند كه ‏براي انجام فعّاليّت تحت فشار است و در پي آن، خستگي، تشنگي شديد، گرسنگي عجيب، لرزش ‏بدن، افزايش ضربان و تپش قلب را در خود احساس مي‌كند. مجموع چنین شرایط روانی لزوماً ‏خلّاقیّت دختران نوجوان به معنای فرآيند حس کردن مشکلات، مسائل و کمبودها و اختلاف‌نظر ‏دربارۀ اطّلاعات، عناصر ناپیدا و ناموفق و همچنین به دست آوردن این حدسها و فرضیه‌ها و ‏تجدید نظر کردن دوباره و اصلاح آنها و در نهایت مرتبط ساختن نتایج را دچار آسیب و صدمه ‏نمی‌کند بلکه ممکن است در موارد بسیار زیادی چنین وضعیّت روانی به هموارسازی و تسهیل ‏خلّاقیّت دختران نوجوان 15 تا 17 ساله بینجامد.‏

ازسوی دیگر نیروی روانی به معنای احساس نیرومندی شدید در حلّ مسألۀ مورد علاقه،‌ بدون ‏درماندگی و بدون احساس گذشت زمان همراه با اندیشه‌های هیجان انگیز که فرد را به سوی انجام ‏برای کار بزرگِ نو سوق می‌دهد، تسهیل کننده سه مؤلّفۀ مهمّ خلّاقیّت یعنی سیّالیّت، بسط و ‏ابتکار است به بیان دیگر فرآيند حس کردن مشکلات، مسائل و کمبودها و اختلاف‌نظر دربارۀ ‏اطّلاعات، عناصر ناپیدا و ناموفق و همچنین به دست آوردن این حدسها و فرضیه‌ها و تجدید نظر ‏کردن دوباره و اصلاح آنها و در نهایت مرتبط ساختن نتایج بستگی بدان دارد که در دختران ‏نوجوان 15 تا17 ساله احساس نیرومندی شدید در حلّ مسألۀ مورد علاقه،‌ بدون درماندگی و ‏بدون احساس گذشت زمان همراه با اندیشه‌های هیجان انگیز که فرد را به سوی انجام برای کار ‏بزرگِ نو می‌کشاند، وجود داشته باشد.‏

افزون بر آن، «سرسختی شناختی» به معنای برانگیختگی كنجكاوي فرد با هر مسألۀ مبهمي ‏در قلمرو فعّالیّتهای مورد علاقه‌ همراه با ناآرامی و مشغوليّت فراگیر و سرسختانه که وی را به سوی ‏کشف حقیقت از طریق تجربه سوق می‌دهد و همراه با بدن لرزی و تشنگی و گرسنگی است، نه ‏تنها از نقش واسطه‌ای در رابطه میان روان آزردگی و ابتکار برخوردار است بلکه اثر مستقیمی بر ‏ابتکار به مثابه مهمّترین مؤلّفۀ اندیشۀ واگرا بر جای می‌گذارد به بیان دیگر باورهای غیر‌منطقی، ‏ضعف در انطباق با دیگران، فشار روانی، بی ثباتی هیجانی، اضطراب و دمدمی مزاجی و حالات ‏خجالتی و افسرده از طریق سرسختی شناختی می‌تواند منجر به ابتکار دختران نوجوان 15 تا 17 ‏ساله شود. ‏

نکته قابل ملاحظه آن که باورهای غیر‌منطقی، ضعف در انطباق با دیگران، فشار روانی، بی ‏ثباتی هیجانی، اضطراب و دمدمی مزاجی و حالات خجالتی و افسرده مانع و بازدارنده سیّالیّت، ‏بسط و انعطاف پذیری دختران مزبور نیست.‏

اندیشۀ واگرای دختران نوجوان مستقلّ از روحیۀ اعتماد به دیگران، دلسوزی، سازگاری، ‏درستکاری، نوعدوستی و همراهی است. سیالیت، بسط و ابتکار این دختران بستگی به مردم‌آمیزی ‏و فعالیت، سرخوشی، پرانرژی بودن، صمیمیت، قاطعیّت بودن، هیجان خواهی، هیجان مثبت، ‏قابلیت اعتماد، سختکوشی، نیرومندی، جاه‌طلبی کفایت و شایستگی، انضباط، نظم و ترتیب، تلاش ‏برای موفّقیّت، و احتیاط در تصمیمگیری ندارند.‏