کاهش تنیدگی و اضطراب از طریق ذهنآگاهی و رفتارهای سالم میتواند به آرامش روانی و کشف هویت و معنا در زندگی کمک کند. تقویت حس تعلق و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و محیطزیستی نقش مهمی در ایجاد روابط مثبت و مسئولیتپذیری دارد. رشد مداوم و تعالیجویی از طریق دسترسی به فناوری و منابع مناسب، همراه با فعالیت بدنی بهعنوان محرک رشد، مسیری جامع برای بهبود کیفیت زندگی فراهم میکند.بدیهی است که تحقّق رضایت و خشنودی از زندگی مستلزم دستیابی به امنیت، تفرد و پیشرفت است.در مقاله کنونی جدیدترین مطالعات در حوزه رضایت از زندگی ارائه شده بر اساس «نظریه تعاملی نیازهای بنیادین» تحلیل و بررسی می شود.این مقاله بر «خطّ سیر آرامش یابی معنوی و رشد پایدار» تأکید می ورزد که برای خشنودی از زندگی آدمی در هر وضعیت جنسیّتی، تحوّلی، فرهنگی، اجتماعی و اقلیم زیستی، اجتناب ناپذیر است.
در نظریّه تعاملیِ نیازهای بنیادین، سه نیاز اساسی در شکلدهی به خشنودی از زندگی مؤثرند:امنیت (آرامش روان): تأمین پایداری، کاهش اضطراب و دستیابی به احساس آرامش و ثبات.تفرّد (خودیابی): معناجویی، هویتیابی، استقلال و کشف ظرفیتهای فردی.پیشرفت (رشد و تعالی): احساس حرکت رو به جلو، کمالجویی، رفع کاستیها و بهبود مستمر.
«رواندرمانی تعاملی» مبتنی بر «نظریهٔ تعاملی انتظار» از سه نیاز بنیادین امنیت، تفرّد و پیشرفت با هدف تحقّق «رضایت از زندگی» در درمانجو به فرایندهای مداخلاتی اقتضایی می پردازد.
این چشم انداز نو در رواندرمانی بر اصول و مبانی نظری خاصّی پی ریزی شده است که بر یکپارچگی ماهوی «هستی»، «شناخت»، «انسان»، «نظام ارزشی» و «پاکی سرشت»تأکید می ورزد.
استقلال طلبی با اساسی ترین نیاز روانی متعارض است. هر سه نیاز بنیادین روانی یعنی امنیت، تفرد و پیشرفت مقتضی محدودیتهایی در قلمرو فردیت و استقلال شخصی است.بدین معنا که تحقق هر سه نیاز ، وجود سطوحی از وابستگی را اقتضاء می کند
در این مقاله به اجمال مفاهیم بنیادین رواندرمانی تعاملی ارائه می شود: بیتابی روانی، برتابش، چشم انداز درمانی،تعادل روانی، رضایت از زندگی، انتظارات، نیازهای بنیادین، برخی الگوهای مهم درمانی و بویژه مولفه بزرگ معنویت با تأکید بر بهزیستی معنوی مورد بحث مختصر قرار می گیرند.
بر اساس «نظریه تعاملی انتظار»، انتظار هر فرد آدمی از خود و یا دیگری متأثّر از سه نیاز بنیادین روانی یعنی «امنیّت»، «تفرّد» و «پیشرفت» است
بر پایه «نظام سهگانهٔ تیزهوشی» سه قلمرو بزرگ تیزهوشی وجود دارد: «آفرینندگی»، «پیشرفتگی» و «سازماندهی». تیزهوشی آفرینندگی بی تردید گسترده ترین قلمرو را ازحیث مصادیق تیزهوشی به خود اختصاص داده است: همه مخترعان، مکتشفان علمی، نظریه پردازان، طراحان، کارآفرینان و آفرینندگان بزرگ آثار هنری و ادبی در این گستره جای می گیرند.