{{item.title}} {{item.subtitle}}
{{item.total|number}} تومان
حذف
سبد خرید شما خالی است.

زیست سیاست

نقد پارادایمی بر زیست‌سیاست معاصر از منظر «هستی تکاملی: تعامل پویای معنوی»

/post-613

مفهوم زیست‌سیاست (Biopolitics) به‌عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه انتقادی معاصر، راهی تازه برای تحلیل رابطه‌ قدرت و حیات انسانی گشوده است. این رویکرد با تأکید بر آن‌که سیاست جدید نه‌تنها بر بدن‌ها، بلکه بر حیات زیستی انسان‌ها اعمال می‌شود، ساحت‌هایی از قدرت را آشکار ساخته که در سنت‌های کلاسیک مغفول مانده بود. متفکرانی چون «آنتونیو نگری»، «مایکل هارت»، «اگنس هلر»، «فرانتس فهر»، «آنتونی گیدنز»، «دیدیه فسن»، «پل رابینو» و «نیکلاس رز»، هر یک از منظر خاص خود به واکاوی نحوه‌ی اثرگذاری قدرت در لایه‌های ژرف حیات اجتماعی و فردی پرداخته‌اند؛ از ظهور امپراتوری جهانی و مدیریت اضطراب زیستی، تا اقتصاد عواطف و مولکولی‌شدن زندگی.


تحلیل و نقد مبانی نظری زیست سیاست بر اساس پارادایم هستی تکاملی: تعامل پویای معنوی

/post-612

مفهوم زیست‌سیاست (Biopolitics) به‌عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه انتقادی معاصر، راهی تازه برای تحلیل رابطه‌ قدرت و حیات انسانی گشوده است. این رویکرد با تأکید بر آن‌که سیاست مدرن نه‌تنها بر بدن‌ها، بلکه بر حیات زیستی انسان‌ها اعمال می‌شود، ساحت‌هایی از قدرت را آشکار ساخته که در سنت‌های کلاسیک مغفول مانده بود. متفکرانی چون «آنتونیو نگری»، «مایکل هارت»، «اگنس هلر»، «فرانتس فهر»، «آنتونی گیدنز»، «دیدیه فسن»، پل «رابینو» و «نیکلاس رز»، هر یک از منظر خاص خود به واکاوی نحوه اثرگذاری قدرت در لایه‌های ژرف حیات اجتماعی و فردی پرداخته‌اند؛ از ظهور امپراتوری جهانی و مدیریت اضطراب زیستی، تا اقتصاد عواطف و مولکولی‌شدن زندگی.


تحلیل هستی شناختی تکاملی زیست‌سیاست

/post-610

در دهه‌های اخیر، مفهوم زیست‌سیاست[1] (به‌عنوان یکی از مهم‌ترین چارچوب‌های نظری برای تحلیل مناسبات قدرت، بدن و حیات انسانی در اندیشه معاصر مطرح شده است. میشل فوکو، با بازخوانی تحول تاریخی نهادهای قدرت، نشان داد که چگونه حاکمیت مدرن به جای سلطه صرف بر مرگ، به مدیریت نظام‌مند زندگی (زیست) می‌پردازد. پس از او، «جورجو آگامبن» با مفاهیمی چون «زندگی برهنه» و «وضعیت استثناء»، این تحلیل را به سطحی بنیادین‌تر از هستی و حقوق ارتقاء داد. در این خوانش‌ها، انسان اغلب به موجودی تقلیل می‌یابد که در معرض کنترل، تعلیق حقوق و تهدیدهای سیستماتیک قرار دارد.[1]  Biopolitics