«رضایت از زندگی بهعنوان یکی از مؤلفههای اصلی بهزیستی روانی، مفهومی چندبعدی و زمینهمند است که در طیف گستردهای از رشتههای علمی از روانشناسی تا علوم اجتماعی، سلامت و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با رویکردی میانرشتهای، به تحلیل یافتههای حاصل از مطالعات متنوع در زمینهی رضایت از زندگی میپردازد
در نظریّه تعاملیِ نیازهای بنیادین، سه نیاز اساسی در شکلدهی به خشنودی از زندگی مؤثرند:امنیت (آرامش روان): تأمین پایداری، کاهش اضطراب و دستیابی به احساس آرامش و ثبات.تفرّد (خودیابی): معناجویی، هویتیابی، استقلال و کشف ظرفیتهای فردی.پیشرفت (رشد و تعالی): احساس حرکت رو به جلو، کمالجویی، رفع کاستیها و بهبود مستمر.