نیروی روانی
درآمدی بر رواندرمانی تعاملی
/post-190در این مقاله به اجمال مفاهیم بنیادین رواندرمانی تعاملی ارائه می شود: بیتابی روانی، برتابش، چشم انداز درمانی،تعادل روانی، رضایت از زندگی، انتظارات، نیازهای بنیادین، برخی الگوهای مهم درمانی و بویژه مولفه بزرگ معنویت با تأکید بر بهزیستی معنوی مورد بحث مختصر قرار می گیرند.
انگارهٔ تعادل روان
/post-123بسط نظری و پژوهشی «هیجان اندیشه» در گستره سلامت روان منجر به پی ریزی «انگاره تعادل روان» شده است.این انگاره در تعامل نظریه هیجان اندیشه با «نظریه تعاملی انتظار» و «ماهیّت تعاملی شخصیت» حاصل گردید. بررسی پژوهشی در نمونه ای مرکّب از هزار و چهارصد مرد و زن هجده تا چهل و چهار ساله حاکی از آن بود که «تعادل روان» برایند تعاملی دو نظریه و ماهیّت تعاملی شخصیت است.این انگاره به سه قلمرو گسترده شامل هشت مؤلّفه و مجموعاً بیست عامل اشاره دارد:
نیروی روانی
/post-110نیروی روانی به چهار ویژگی اشاره می کند:1) توانش ، 2) تکاپو ، 3) تجدّد و 4) شوخ طبعی
هیجان اندیشه
/post-105«نظريهٔ هيجان انديشه» بر یکپارچگی تعاملی دامنه های عاطفی، شناختی و رفتاری نظام روانشناختی تأکید می ورزد. از این رو نظریهٔ مزبور یک نظریهٔ عمومی در روانشناسی است
دادپویی
/post-79«دادپویی» به معنای «نیروی روانی»، «خود پویشی» و «خویشتنداری» مبتنی بر «پاکزیستی» است که سبب رفع بیتابی روانی شود.
انگاره تعادل روان
/post-63بسط نظری و پژوهشی «هیجان اندیشه» در گستره سلامت روان منجر به پی ریزی «انگاره تعادل روان» شده است. انگاره تعادل روان در تعامل نظریه هیجان اندیشه با «نظریه تعاملی انتظار» و «ماهیّت تعاملی شخصیت» با بررسی پژوهشی در نمونه ای مرکّب از 1400 مرد و زن 18 تا 44 ساله حاصل گردید. این انگاره مرکب از سه قلمرو گسترده «خشنودی روانی»، «پایداری» و «دادپویی» شامل هشت مؤلّفه و مجموعاً بیست عامل است. استنباط می شود که دسته بندی سلامت و بیماری می تواند بر پایه قلمروهای مزبور تعریف گردد.
تشخیص هیجان اندیشه
/post-60فهرست هیجان اندیشه مجموعا دوازده را عامل در چهار مؤلفه اساسی می سنجد. این فهرست در یک نمونه 1100 نفری هنجاریابی شده است.
نظریه هیجان اندیشه
/post-59«نظريهٔ هيجان انديشه» به مثابه یک نظریهٔ عمومی در روانشناسی با تأکید بر یکپارچگی تعاملی دامنه های عاطفی، شناختی و رفتاری نظام روان، دیدگاهی نو در تبیین پدیده های روانشناختی فراهم آورده است. خلّاقیّت، تصمیمگیری، حلّ مسأله و نارساییهای عاطفی_شناختی بزرگترین زمینه های کاربرد این نظریه به شمار می آیند. «یکپارچگی تار و پود اندیشه و احساس» زمینه را برای بروز در ظرف «هیجان» مهیّا می سازد. پویایی و بیتابی دو گستره بزرگ هیجان اندیشه را تشکیل می دهند و در مجموع چهار مؤلّفه «سرسختی شناختی»، «جنب و جوش هیجانی»، «بیتابی روانی» و «نیروی روانی» گستره هیجان اندیشه را پی می ریزند. سهم این مؤلفه ها در تکوین تعاملی نظام روان به تفاوتهاي فردي (مانند هوش، سنّ، جنسيّت، عوامل فرهنگي) بستگی دارد.