این مقاله به بررسی رابطه میان خلّاقیّت و استعداد پرداخته و تأثیرات این دو عامل بر فرآیند یادگیری را تحلیل میکند. به ویژه، نظریههای مختلف دربارهٔ پیوند بین هوش، تیزهوشی و خلاقیت مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین به دستهبندی تحقیقات انجام شده در این زمینه و تفاوتهای معنادار میان نوجوانان تیزهوش و خلّاقیت آنها پرداخته میشود. در نهایت، مقاله نتیجهگیریهایی دربارهٔ اهمیت توجه به هر دو عامل در فرآیندهای آموزشی و تربیتی ارائه میدهد.
در این پژوهش، رابطهٔ هوش و واکنشهای هیجانی با جلوههای خلّاقيّت در دانشآموزان تیزهوش سازمانده بررسی می شود.
ملاحظات عاطفی در گسترهٔ تنوّع خلّاقیّت به جنبه های عاطفی و هیجانی مرتبط با دو نوع خلاقیت نظری(تیزهوشی سازماندهی) و خلاقیت عملی(تیزهوشی آفرینندگی) اشاره دارد.
هوش به مثابه ظرفیت کلی یادگیری و شناخت حداقل سه جلوه دارد: تجربی، تصیلی و تحلیلی. این جلوه های کلی از ماهیتی تعاملی و تنگاتنگ برخوردارند و طبعا غیر قابل تفکیک هستند. اما بروز آنها بستگی به زمینه و یا بافت دارد.نظریه تعاملی هوش با تأکید بر هوش های سه گانه که بزرگترین ظرفهای یادگیری را تشکیل می دهند، بسرعت بر پیوند تعاملی و یکپارچه آنها تأکید می ورزد.
هوش به منزله ظرفیت شناخت و یا توانایی یادگیری یک از اصیلترین مفاهیم ناب روانشناختی است که نباید با سبک یادگیری و یا استعداد آمیخته و خلط شود.هوش تحلیلی، هوش تجربی و هوش تحصیلی، سه نوع بزرگ و مهم ظرفیتهای یادگیری وراثتی و سرشتی را تشکیل می دهند
بر اساس مبانی نظری، دستاوردهای پژوهشی و مشاهدات بالینی گسترده به طور کلی سه نوع تیزهوشی وجود دارد: آفرینندگی، پیشرفتگی و سازماندهی
در این مقاله ، نقش تحوّل، بر بازخورد تیزهوش ، مورد بررسی قرار می گیرد. تحوّل ، در جنبه های شناختی ، اخلّاقی و عاطفی بازخورد تیزهوش ، تأثیر می گذارد.
نگرش خانوادگی اشاره به موضعگیریهای فرد در گستره خانواده دارد. این نگرش در افراد تیزهوش از خصایصی برخوردار است.
موضع نظارت در قلمرو تیزهوشی در پهنه بازخوردهای نظارت جای می گیرد. به طور کلی دو نوع موضع نظارت وجود دارد: درونی و برونی.
«بازخورد تحصیلی» شامل کلّیه دیدگاههای مربوط به علم ، مطالعه ، یادگیری ، آموزش ، ویژگیهای معلّم ، امکانات و وسایل آموزشی و .... می گردد.