پارادایم «تجربه و پویایی زیست انسانی» با تأکید بر تعامل پویا میان تجربه معنوی، زیستی و شناختی، پیامدهای عمیقی در فلسفه ذهن و علوم شناختی دارد. این پیامدها به چالشهای سنتی در باب ذهن، آگاهی، شناخت و تعامل انسان با محیط پاسخ داده و زمینهای برای درک جدید از ذهن و شناخت ارائه میدهند.
این مقاله در ترکیب مفاهیم «تجربه معنوی»، «تجربه زیستی»، «پویایی زیست انسانی»، «هوش تجربی» و «پدیدارشناسی» فراهم شده است.تجربه انسانی در سه بعد کلیدی معنا، زیستشناسی و شناخت جریان دارد و همواره در یک فرایند پویا و تحولیابنده قرار دارد. این سه بعد، از طریق تجربه معنوی، تجربه زیستی و هوش تجربی، به هم متصل شده و چارچوبی جامع برای درک تعاملات انسان با خود، محیط و حقیقت فراتر از او فراهم میکنند.