سرسختي شناختی شامل چهار ویژگی است:

1) تجربهٔ کنجکاوانه به اين معناست كه کنجکاویهای فرد دردسرآفرین و خطرناک است؛ ولی دست بردار نیست. با بروز هر مسألهٔ پيچيده‌اي كنجكاوي‌اش بيشتر مي‌شود و آن چنان به مسأله‌ای که با آن روبروست، مشغول مي شود كه باید از آن سر درآورد. این کنجکاوی، وی را به سوی تجربه سوق می دهد و همواره برای تجربه دانشش ناآرام است؛ حتی اگر بعضی چیزها، تجربه کردنی نباشد؛ ولی باید از آن سردرآورد. 

2) پیگیری هر مسألهٔ مبهمی، کنجکاوی‌اش را تحریک می‌کند و وقتی با مسأله‌ای روبرو می‌شوم، همهٔ وجودش را به خود مشغول می‌کند و تا حقیقت چیزی برایش روشن و کشف نشود ، دست بردار نیست. 

3) بدن لرزی فرد در هنگام رویارویی با یک مسأله و به فکر فرورفتن، به شدّت دچار لرزش بدن می‌شود

4) تشنگی و گرسنگی احساس تشنگی و گرسنگی شدید پس از یک فعّالیّت ذهنی و به فکر فرو رفتن

بنابر این «سرسختی شناختی» بدین معناست: «برانگیختگی كنجكاوي فرد با هر مسألهٔ مبهمي در قلمرو فعّالیّتهای مورد علاقه‌ همراه با ناآرامی و مشغوليّت فراگیر و سرسختانه که وی را به سوی کشف حقیقت از طریق تجربه سوق می دهد. این حالات همراه با بدن لرزی و تشنگی و گرسنگی است.»