رابطه میان وقوفمندی تصور و رواندرمانی تعاملی را میتوان در بستر ساختار روانی انسان، بهویژه در حوزه شکلگیری و ترمیم هویت، تجربه هیجانی، و معنا تحلیل کرد.
پارادایم همگرایی تکوینی، چارچوبی نظری و یکپارچه در روانشناسی تعاملی است که سه مؤلفهی بنیادین یعنی نیازهای روانی اساسی، ساختار هویت، و هیجان اندیشه را در یک نظام تعاملی و بازخوردی به هم پیوند میدهد.
علم، بهویژه در حوزههای روانشناسی و رواندرمانی، نقش انکارناپذیری در پیشرفت شناخت ما از ذهن انسان ایفا کرده است. با این حال، رواندرمانی صرفاً فرآیندی علمی نیست، بلکه نگاهی جامع به ابعاد پیچیده روان انسان دارد. در این نوشتار، به مهمترین محدودیتهای علم در رواندرمانی میپردازیم.
برای تحلیل ACT (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) بر اساس مبانی نظری روانشناسی تعاملی، باید به نقاط تلاقی این دو رویکرد توجه کرد؛ یعنی آنجا که مفاهیم کلیدی ACT مانند پذیرش، تعهد، ارزشمحوری و ذهنآگاهی، با مؤلفههای بنیادین روانشناسی تعاملی مانند تعامل، نظامیافتگی، اصالت حقیقت، نیازهای بنیادین، و سرشت پاک همپوشانی دارند. در ادامه، این تحلیل بهصورت ساختارمند ارائه می شود:
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) یکی از برجستهترین رویکردهای نسل سوم رواندرمانی شناختی-رفتاری است که با تمرکز بر پذیرش تجربه و تعهد به ارزشهای درونی، در پی افزایش انعطافپذیری روانشناختی فرد است. در این مقاله، ACT از منظر روانشناسی تعاملی بهطور انتقادی بررسی میشود. روانشناسی تعاملی رویکردی کلنگر، هستیمحور و مبتنی بر فطرت انسانی است که با تکیه بر مفاهیمی چون تعامل، نظامیافتگی، سرشت پاک و اصالت حقیقت، چشماندازی متفاوت از ساختار روان و روند درمان ارائه میدهد. تحلیل حاضر نشان میدهد که هرچند ACT در کاربردهای بالینی موفق و ساختاریافته عمل میکند، اما از نظر هستیشناختی و انسانشناختی، با خلأهایی مواجه است که روانشناسی تعاملی میتواند آنها را تکمیل کند.