هوش تجربی مفهومی است که به ظرفیت یادگیری از تجربه‌های حسی-عملی فرد اشاره دارد. این هوش شامل «یکپارچگی حسی-حرکتی برای شناخت» است؛ یعنی استفاده هم‌زمان از حواس (بینایی، شنوایی، لامسه و…) و حرکت بدن برای درک بهتر محیط و «تجربه کردن دانسته‌ها» به‌منظور روشن‌تر شدن مفاهیم

به بیان دیگر، افراد با هوش تجربی بالا از طریق تعامل مستقیم با محیط و فعالیت‌های عملی و آزمون‌وخطا، معلومات خود را گسترش می‌دهند و مسائل را به‌صورت خلاقانه و عملی حل می‌کنند

این نوع هوش فراتر از ظرفیت‌های ذهنی خشک است و بر درک عمیق‌تر محیط پیرامون تأکید دارد

روان‌درمانی تعاملی رویکردی نوین است که بر نظریه «انتظار تعاملی» مبتنی است. در این روش، درمانگر و درمانجو به‌طور فعال و مسئولانه با هم تعامل می‌کنند. هدف اصلی آن تأمین سه نیاز بنیادین مراجع (امنیت، تفرد یا تشخص فردی و پیشرفت) در راستای «رضایت از زندگی» است

در این چارچوب، مدل‌ها و مداخلات متفاوتی برای تعدیل انتظارات غیرواقع‌بینانه و ارتقای خشنودی روانی طراحی می‌شود. برای مثال، مدل «ارج‌مندی» با چهار مؤلفه (درست‌زیستی، وجاهت/خودارجدهی، بالندگی و خودکامیابی) در درمان اعتیاد و تغییر رفتار به کار گرفته شده است. اجرای این مدل نشان داد که تاکید بر این چهار مؤلفه می‌تواند «بیتابی روانی» را کاهش و «نیرومندی روانی»، «خودپویشی» و «پاک‌زیستی» را افزایش دهد و در نتیجه گرایش به مصرف مواد مخدر کاهش یابد

مرور پژوهشی

مستندات مستقیمی که هم‌زمان نقش هوش تجربی را در روان‌درمانی تعاملی بررسی کرده باشند بسیار محدود است. با این حال، در ادبیات روان‌شناسی ایران به‌طور جداگانه به این مفاهیم پرداخته شده است. برای نمونه، بنیادی و همکاران (۱۴۰۳) مدلی را برای «نارسایی توجه/بیش‌فعالی نوجوانان» ارائه کردند که در آن هوش تجربی نقش واسطه‌ای داشت. آن‌ها دریافتند رفتارهای روانی‌شناختی مانند «پویایی» و «بی‌تابی روانی» از طریق هوش تجربی، نارسایی توجه در نوجوانان را پیش‌بینی می‌کنند این یافته نشان می‌دهد هوش تجربی می‌تواند در سازوکارهای شناختی-هیجانی مؤثر باشد.

 مطالعه دیگری توسط باغبان و همکاران (۱۴۰۰) انجام شد؛ آن‌ها به بررسی خلاقیت دانش‌آموزان و رابطه آن با «هیجان اندیشه» و هوش تجربی پرداختند. نتایج نشان داد هوش تجربی به‌عنوان متغیر میانجی، بخشی از رابطه بین هیجان اندیشه و خلاقیت را تبیین می‌کند

اگرچه این پژوهش به خودی خود درباره روان‌درمانی نیست، اما تأکید بر نقش اساسی هوش تجربی در فرایندهای یادگیری و خلاقیت دارد که می‌تواند در بافت‌های درمانی نیز مورد توجه قرار گیرد. در زمینه روان‌درمانی تعاملی، آثار دکتر ناصرالدین کاظمی حقیقی (مؤسس «مؤسسه تعاملی هیجان اندیشه») منبع اصلی است. وی و همکارانش مدل ارجمندی و مفاهیم مرتبط را معرفی کرده‌اند؛ هرچند این مطالب بیشتر به‌صورت مقاله‌های اینترنتی منتشر شده است. یکی از گزارش‌های ایشان نشان می‌دهد اجرای «الگوی ارجمندی روان‌درمانی تعاملی» در یک مطالعه ارزیابی برنامه توانست انگیزه مصرف مواد را به‌طور معنی‌داری کاهش دهد

به‌عبارت دیگر، کاربست عملی این رویکرد درمانی در محیط بالینی ایرانی مشاهده شده است.

کاربرد بالینی

از منظر بالینی، هوش تجربی و رویکرد تعاملی می‌توانند برای بهبود فرایند درمان مفید باشند. از آنجا که افراد با هوش تجربی قوی، از طریق فعالیت عملی و تعامل با محیط یاد می‌گیرند

درمانگر می‌تواند «تجربه‌‌محوری» را در جلسات درمانی تقویت کند. به‌عنوان مثال، استفاده از تکالیف و تمرین‌های عملی – مانند تمرین در محیط طبیعی، بازی‌های درمانی یا فعالیت‌های گروهی – می‌تواند به مراجع فرصت دهد که با حواس خود فعالانه یاد گرفته و مفاهیم درمانی را عمیق‌تر درک کند

در روان‌درمانی تعاملی نیز توصیه می‌شود که هدف‌ها و تکالیف درمانی طوری تنظیم شوند که با نیازهای بنیادین مراجع (امنیت، تفرد و پیشرفت) هماهنگ باشد

یک کاربرد مشخص، «الگوی ارجمندی» است که در درمان اعتیاد به‌کار رفته است. نتایج یک پژوهش نشان داد که تمرکز بر مؤلفه‌هایی مثل تقویت حس درست‌زیستی، رشد معنویت (وجاهت)، بهبود توانمندی‌های فردی (بالندگی) و دستیابی به پیشرفت‌های هدفمند (خودکامیابی) موجب کاهش استرس و افزایش تاب‌آوری روانی شده و در نهایت انگیزه مصرف مواد را کم می‌کند

این نتیجه ضمن تأیید اثربخشی درمان تعاملی، اهمیت مدنظر قرار دادن تجارب زندگی (مثلاً حس حمایت اجتماعی و معنویت) را در فرایند درمان نشان می‌دهد. به طور کلی، از آنجا که روان‌درمانی تعاملی بر مشارکت فعال مراجع در فرایند درمان تأکید دارد

تلفیق آن با روش‌های تجربه‌محور می‌تواند مفید باشد. به عبارت دیگر، درمانگران می‌توانند از توانمندی‌های تجربی مراجع بهره‌برداری کنند و مراجع را در فعالیت‌های هدفمند مشارکت دهند. به طور مثال، جلسات آموزشی-تعاملی، تمرین‌های رفتاردرمانی مبتنی بر محیط، یا کار با ابزارها (هنر درمانی، درمان هنرهای نمایشی و غیره) همگی نمونه‌هایی از کاربرد هوش تجربی در درمان‌های تعاملی هستند

در نهایت، با تقویت هوش تجربی مراجع (مانند تشویق فرد به یادگیری از اشتباهات گذشته) و همسویی درمان با نیازهای او، می‌توان اثربخشی روان‌درمانی تعاملی را ارتقا داد.

منابع

باغبان، نرگس؛ منظری‌توکلی، علیرضا؛ تجربه‌کار، مهشید؛ سلطانی، امان‌الله؛ زین‌الدینی میمند، زهرا. ۱۴۰۰. «تبیین الگوی خلاقیت بر اساس هیجان اندیشه با میانجیگری هوش تجربی در دانش‌آموزان». تازه‌های علوم شناختی، ۲۳(۳): ۵۳–۶۵.

بنیادی، معصومه؛ شعبانی، زهرا؛ طباطبایی، سید موسی؛ طاهر، محبوبه. ۱۴۰۳. «تدوین الگوی نارسایی توجه نوجوانان مقطع متوسطه اول براساس پویایی و بی‌تابی روانی با میانجیگری هوش تجربی». مجله مطالعات ناتوانی، ۱۳(۱): ۸۴–۹۵.

کاظمی حقیقی، ناصرالدین. «روان‌درمانی تعاملی». وب‌سایت «هیجان اندیشه». (مطلب بررسی الگوی ارجمندی در روان‌درمانی)

کاظمی حقیقی، ناصرالدین. «هوش تجربی و پدیدارشناسی». وب‌سایت «هیجان اندیشه»

کاظمی حقیقی، ناصرالدین. «انواع هوش: ماهیت تعاملی هوش‌های سه‌گانه». وب‌سایت «هیجان اندیشه»