دانلود مقاله
در این مقاله، تعامل خانواده و تیزهوش مورد بررسی قرار میگیرد. تصور خانواده از تیزهوش، اساس این تعامل را تشکیل میدهد. نظام انگیزشی، تواناییها، نگرشها و الگوهای رفتاری خاص تیزهوش، کانونهای تأثیر وی بر خانواده است و خانواده نیز از طریق ساختار خانواده، تعامل خانوادگی، انتقال فرهنگ، وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی، جامعهپذیری و تعامل اجتماعی، بر فرد تیزهوش تأثیر میگذارد.
تصور خانواده از تیزهوش
خانواده و بهویژه والدین، یکی از معتبرترین منابع اطلاعاتی برای تشخیص افراد تیزهوش بشمار میآیند. حتی این اعتبار تشخیص توسط والدین، بیش از معلمان است (61% در برابر 7/56%). علیرغم وثوق علمی والدین در امر تشخیص، بایستی خاطرنشان ساخت که معهذا، توهماتی اساسی در تصور والدین و بهطور کلی خانواده، از پدیده تیزهوشی وجود دارد. توهماتی که کم و بیش از لحاظ تئوری حتی بر افکار و نقطهنظرات نظریهپردازان، روانسنجان، و به تبع آنها، دستاندرکاران نهادهای تعلیم و تربیت ویژه تیزهوش، حاکم است. به عبارت دیگر، هنوز زوایای مفهوم و ساختار تیزهوشی بهعنوان یک «سازه» در هالهای از ابهام برای روانشناسان و نظریهپردازان قرار دارد.
نکته مسلم آنکه تیزهوشی به مفهوم وسیع آن، توانایی و قابلیت برجستهای است که، در ورای مفاهیمی صرفاً هوشی (با شاخص هوشبهر I.Q.) جای دارد25. یعنی ابزارها و آزمونهای هوشی، بخش اندکی از مفهوم و ساختار تیزهوشی، (همراه با کلیه تواناییها و قابلیتهای آن) را میسنجند. حداقل میتوان بیان داشت که تیزهوشی، مجموعهای از استعدادها، خصوصیات شخصیتی و الگوهای رفتاری ویژهای را دربر میگیرد که ابزارها قادر به تشخیص آنها نیستند. بنابراین اقدامات روانسنجی و تشخیصی، نظیر ساخت ابزارها و آزمونهای ویژه، بایستی پس از روشن شدن زوایا و جوانب ساختار تیزهوشی انجام گیرد.19
در این گفتار قصد آن را نداریم که به بیان توهمات و سوءتفاهمهای مذکور و یا رفع آنها بپردازیم، بلکه صرفاً اشارهای کوتاه به وجود این تصورات غیر واقعبینانه گردید که کم و بیش در کلیه محافل و منابع مربوط (نظریهپردازی، روانسنجی، تعلیم و تربیت، خانواده و جامعه در سطح جهانی) وجود دارد.
در اینجا، تصور خانواده و بهویژه والدین از تیزهوشی و نقش و تأثیر متقابل تیزهوش بر خانواده، باتوجه به جدیدترین یافتههای روانشناسی تیزهوش مورد تشریح قرار میگیرد. درواقع تصور خانواده از پدیده تیزهوش است که روابط، تعامل و برخوردهای مختلف خانوادگی را با تیزهوش شکل میدهد.
الف ـ تأثیر تیزهوش بر خانواده
ساخت شخصیتی و روانی یعنی مجموعه تواناییها، نیازها، انگیزهها و الگوهای رفتاری فرد تیزهوش است که کم و بیش بر روی ساختار خانواده و شخصیت افراد خانواد (و ازجمله والدین) تأثیر میگذارد و حتی نوع رفتار خانوادگی و نقش و مقام این نهاد را در سطح جامعه شکل میدهد و تعدیل میسازد.
نقطه آغازین این تعدیلسازی را از سوی تیزهوش، باید در حیطة انگیزشی او جستجو نمود. حیطه و قلمرو انگیزشی تیزهوش که در خود، نیازهای ویژهای را گرد آورده است، براساس تواناییها و قابلیتهای فردی، به هدایت برخی الگوهای رفتاری خاص، (و ازجمله نحوة تعامل خانوادگی) میپردازد. پس، این حیطه، اهمیتی بنیادین در روابط خانوادگی دارد. اساساً میتوان گفت نیازهای خاصی در تیزهوش قرار دارد که مجموعه آنها، از ویژگیهای اساسی او بشمار میرود، بهنحوی که موجب تمایز او از افراد عادی میگردد.
مفهوم نگرش فوق این است که تیزهوش در مقایسه با افراد عادی، برای خویش قابلیت و شایستگی فوقالعادهای در یک امر خاص، قائل است بهطوری که بتواند کار و یا تکلیف موردنظر را بهنحو شایستهای به انجام برساند. به سادگی دریافت میشود که نیاز به «خودگردانی» با نگرش «کفایت خود» سازگاری و تجانس دارد.
بعضی از مطالعات آشکار میسازند که استقلال و خودمختاری در امور، در طبقهای خاص از افراد تیزهوش یعنی تیزهوشان در زمینة علوم پایه و ریاضی، (در مقایسه با سایر تیزهوشان و افراد فوقالعاده تیزهوش) نمود بیشتری دارد.11
بنابراین بهنظر میرسد که شدت و ضعف استقلال و نیاز به خودگردانی باید بستگی به نوعی تیزهوشی داشت هباشد. این نکتهای قابل ملاحظه برای اطرافیان تیزهوش (بهویژه خانواده) است که به تفاوتهای فردی وسیع، میان این جمعیت اندک ( جامعه) توجه نمیند. بدینمعنا که هماکنون، طبقات (تیپهای) گوناگون و متعددی از تیزهوشی بهدست آمده است: پیشرفتة تحصیلی، رهبر، خلاق (ریاضی، علوم و پایه، مهارتهای کلامی، هنر)و... زمینههای اساسی مقوله کلی تیزهوشی است. بدیهی است که هر یک از طبقات مذکور، دارای ویژگیهای شخصیتی، روانی و شناختی خاص خویش میباشند. به بیان ساده، تفاوت دو فرد تیزهوش بیش از تفاوت دو فرد عادی از یکدیگر است و برعکس، شباهت افراد عادی بیش از شباهت افراد تیزهوش به یکدیگر است. روند تیپشناسی در تیزهوش، نشان میدهد که تحقیقات آینده، بیشترین تعداد طبقات شخصیتی جوامع بشری را در میان افراد تیزهوش، بهدست خواهد داد.
در این گفتار، جنبههای مشترک پدیده تیزهوشی مورد توجه قرار میگیرد. «نیاز به خودگردانی» و «کفایت خود»، ازجمله جنبههای مزبور هستند که موجب تمایز فرد تیزهوش از دیگران میشوند.
نگرشی دیگر نیز در میان تیزهوشان برجستگی دارد که درحقیقت نوعی «اسناد»2 بشمار میآید. تیزهوشان موفقیت و پیشرفت در امور را به کوشش و تلاش و فعالیت فردی، اسناد میدهند.13 دو عقیدة فوق به موازات «تصور از خود»6 قوی در تیزهوش، نوعی بافت اعتقادی را پدید میآورد که به موضعگیری قابل ملاحظه فردیت وی در برابر جهان خارج و محیط برونی (ازجمله خانواده) میانجامد. بافت اعتقادی مزبور، براساس قلمرو انگیزشی ویژه، اقتضا میکند تا الگوهای رفتاری خاص و فعالیتهای فردی (به ویژه در موقعیتهای رقابتآمیز) انجام میگیرد. کوششهایی که شخص تیزهوش، آنها را بهطور درونی، نظارت و ارزیابی مینماید و هرگونه کنترل و مداخله محیطی و خارجی را نسبت به اعمال و فعالیتهای شخصی خویش، بیهوده و زائد میانگارد و گاهی در قبال آنها، به مقاومتهایی متوسل میشود.
بافت اعتقادی، نظام انگیزشی و «کانون نظارت درونی»4 به تکوین هویت و تمامیت فردی تیزهوش در صحنة خانواده و جامعه یاری میدهد.
به رسمیت شناخت این هویتِ فردی ویژه از سوی خانواده، اولین نقطه تأثیری است که تیزهوش آن را بر خانواده خویش تحمیل میکند. شکلگیری، تعدیل و تغییر تعامل خانوادگی و گاهی نقش و مقام اجتماعی خانواده، پیامد طبیعی روند مزبور است.
هنگامی تعدیل برخوردهای خانواده با، «واقعیت تیزهوش» جدیتر میشود که به جهتگیری و خطمشی خاص تیزهوش توجه کنیم:
گاهی تواناییها و قابلیتهای ذهنی و شناختی برجستة تیزهوش، در والدین و اعضای خانواده، انتظاراتی را ایجاد میکند که با خطمشی و اهداف فرد تیزهوش تعارض دارد. این میتواند یکی از نقاط اصطکاک طرفین باشد.
و گاهی، موفقیت تیزهوش در موقعیتهای رقابتآمیز فردی، موجب تعارض با اهداف بلندمدت تربیتی و پرورشی میگردد.13 و این نیز میتواند یکی دیگر از زمینههای اساسی برای اصطکاک میان نظام ارزشی خانواده و جامعه، با اعتقادات تیزهوش باشد. یعنی تیزهوش در فعالیتهای فردی خویش، هدفی را میجوید که گاهی موردنظر و پذیرش هنجارهای جامعه و خانواده نیست.
بنابراین تأثیر تیزهوش بر خانواده را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- نظام انگیزشی خاص، شامل اهداف، تمایلات و نیازها.
- قابلیتها و تواناییهای گوناگون ذهنی و شناختی.
- بافت اعتقادی و موضعگیری ویژة تیزهوش.
- الگوهای رفتاری اختصاصی (شامل فعالیتهای مستقل فردی).
ب ـ تأثیر خانواده بر تیزهوش
پیش از هر چیز، این نکته را باید تأکید نمود که خانواده و بهویژه والدین کودکان تیزهوش نیازهای تربیتی خاصی دارند. محورهای اساسی نیازهای ویژة والدین را میتوان اینگونه برشمرد:
- ارزیابی و تشخیص تیزهوشی فرزند
- مشاوره با کارشناسان و صاحبنظران در امور مربوط به فرزند تیزهوش خود
- پرورش انگیزه در فرزند تیزهوش
- تقویت احساس مسئولیت و تعهدپذیری در وی
- رشد اجتماعی وی
- گسترش ارتباط والدین و مدرسه
والدین، نیاز شدیدی دارند که در محورهای فوقالذکر، از آموزش کافی برخوردار شوند.27 و 14
معهذا بهطور طبیعی، خانواده، تأثیراتی اساسی در فرد تیزهوش مینهد. پس از تعدیل تعامل خانواده بر اثر مواجهه با حیطههای چهارگانه تأثیرگذاری تیزهوش بر خانواده، فرد تیزهوش نیز به نوبه خود کم و بیش، تحت تأثیر محیط خانوادگی خویش واقع میشود.
مطالعات روانشناختی جدید حاکی است که خانواده حداقل سه نقش را در قبال فرد تیزهوش ایفا میکند. این نقشها، نقاط اساسی تأثیربخشی خانواده بر تیزهوش است.
1ـ ساختار خانواده و تعامل خانوادگی
وجود والدین در خانواده، تأثیر حیاتی بر بهداشت روانی و وضعیت تحصیلی فرد تیزهوش دارد. زندگی در خانواده تک والدینی (وجود یک پدر و یا یک مادر) بازتاب منفی در وضعیت تحصیلی فرد تیزهوش دارد.18
ضعف تحصیلی افراد تیزهوش در خانوادههای تک والدینی، ممکن است به فرایند الگوسازی آن ها بستگی داشته باشد. فرد تیزهوش باتوجه به نیازهای پذیرش، حمایت اجتماعی و مورد تشویق و ترغیب قرارگیری، به ساختار خانوادگی مستحکمی احتیاج دارد که او را در تعاملات و مراودات اجتماعی یاری دهد.
در خانوادههای تک والدینی، طبعاً امکان این مراقبت ویژه و فوقالعاده از سوی خانواده، وجود ندارد، پس، فرد تیزهوش برای الگوسازی به دنیای بیرون از خانواده مراجعه میکند. طی این روند برای وی، سهل نخواهد بود. ضعف و شکست تحصیلی، بهای سنگینی است که بهعنوان اولین آسیب بر تیزهوش وارد میآید.
برخی دیگر از روانشناسان، کانون دیگری از ساختار خانواده (یعنی تعداد فرزند) و ارتباط آن را با نوع خاصی از تیزهوشی، یعنی خلاقیت، مورد توجه قرار دادهاند.
مطالعات آنها نشان میدهد که کودکان بدون خواهر و برادر عالیترین توانایی را در تفکر واگرا (به عنوان شاخصی از خلاقیت) داشتهاند و در پی آنها فرزندان ارشد، کوچکترین فرزند و فرزندان میانی به ترتیب جای میگیرند. ضمن اینکه فرزندان دارای خواهر و برادر متعدد بیش از افرادی که دارای یک خواهر و یا یک برادر هستند، توانای تفکر واگرا دارند. تعداد فرزندان یک خانواده در نحوة تعاملات و روابط خانوادگی مؤثر است. این روابط، ابتدا نگرش و موضعگری (بازخورد) تیزهوش را تحت تأثیر قرار میدهد، حتی وجود اصطکاک در تعامل خانوادگی ناشی از فاصله سنی زیاد میان تیزهوش و سایر برادران و خواهران به تکوین «تصور از خود» تیزهوش کمک میکند.10
از سوی دیگر، در خانوادههای تک فرزندی مراقبت و توجه (حمایت، پذیرش، تشویق) خاصی مبذول میگردد. حتی این توجه و رسیدگی، به نوعی، دربارة فرزندان ارشد و کوچکترین فرزند نیز وجود دارد.
2ـ انتقال فرهنگ و طبقه اجتماعی ـ اقتصادی
روانشناسان در قبال تفاوتهای فرهنگی، دو چشمانداز و نظرگاه اساسی را مورد بحث قرار میدهند:
الف ـ تشابهگرایی1
براساس این دیدگاه، فرهنگهای گوناگون علیرغم تفاوتها و پراکندگیهای فراوان، زمینههای اساسی مشابه و همانندی دارند که تفاوتهای عارضی را تحتالشعاع خویش قرار میدهند. لذا ملاحظات تربیتی و آموزشی ویژة تیزهوشان، باید به همانندیها و شباهتهای فرهنگی، اصالت داده به اختلافات که اموری عارضی میباشند، وقعی ننهد.
ب ـ تنوعگرایی5
از این چشمانداز، اختلافات فرهنگی، امور و پدیدههای ذاتی و بالاصاله میباشد، آنچنان که ممکن است شباهتهای آشکار را نیز تحت شمول و تأثیر خود قرار دهند، براساس دیدگاه مزبور، ضرورت دارد که اقدامات تربیتی و آموزشی تیزهوشان به اقتضای فرهنگهای گوناگون، انعطافپذیر و متناسب شوند.
در هر حال این دو چشمانداز اساسی، نقطهنظرات متفاوتی را در جنبههای تربیتی تیزهوشان، مشهود ساخته مورد تأکید قرار میگیرند. نقطه نظرات مزبور، در ساختارهای زیر، خود را نشان میدهند:
1) ضعف تحصیلی دانشآموز
2) هدف و غایت تحصیل و آموزش
3) روشها و فنون تشخیص و سنجش
4) فرایندهای آموزشی و مراحل آن
5) محتوای دورة آموزشی21
طبیعی است که هر یک از دو دیدگاه مزبور، برای تفاوتهای فرهنگی و مسایل مرتبط با آن، راهحلهای گوناگونی را مورد تأکید قرار میدهند. خانوادهها نیز میتوانند براساس پذیرش یکی از دو دیدگاه مزبور و یا حتی چشمانداز دیگر، به مسایل فرهنگی و تأثیر آن در کودکان تیزهوش، از زاویه خاصی بنگرند.
واقعیت مشهود، وجود تفاوتهای فرهنگی در میان افراد تیزهوش است که خانواده، محور اساسی تکوین و شکلگیری ساختار فرهنگی خاص میباشد.
خانواده میتواند فرهنگ جامعه و یا فرهنگ خاص خویش را به فرد تیزهوش انتقال دهد. اولین تأثیر فرهنگ انتقالی برروی نگرشها، علایق و ارزشهای شخصی تیزهوش است. این تأثیر بنو به خود به الگوهای رفتاری و کیفیت و نحوة فعالیت تیزهوش منتقل شده سپس تواناییها و قابلیتهای وی (ازجمله خصایص هوشی و ذهنی) را تحت تأثیر قرار میدهد. اینجاست که باید از تمایز قابل ملاحظه توانایی تیزهوشی و موفقیت در آزمونهای هوشی (با شاخص هوشبهر I.Q.) سخن گفت.
در توضیح بیان فوق باید خاطرنشان ساخت که گاهی در برخی فرهنگها و نژادها (ازجمله سیاهپوستان) میزان تیزهوشی، پابهپای افزایش آن نژاد، پیش نمیرود و بهطور کلی روند کندتری را طی میکند.25
صاحبنظران علل اساسی چنین پدیدهای را اینگونه برمیشمارند:
- روشها و شیوههای تشخیص ناقص
- فقدان توافق در یک تعریف پذیرفته شدة جهانی از تیزهوش و مستعد
- اعتماد بیش از حد به آزمونهای میزان شده
به زعم پژوهشگران مزبور، اقدامات زیر در حل مسائل فوق میتوانند مفید باشند: 1) آگاهی فرهنگی، 2) استفاده از نقش الگوها، 3) مشاورة گروهی، 4) فعالیت جامعه، 5) تربیت متناسب با جوامع چندفرهنگی، 6) سنجش، 7) اقدامات و مشارکتهای والدین.16
علیرغم اختلافات فرهنگی، باید توجه داشت که شاخصهای واضح و قاطعی از تیزهوشی در میان کودکان وجود دارد که تقویت آنها، ضروری است. اما مسایلی اساسی، جریان تشخیص را در فرهنگها و طبقات گوناگون اجتماعی، اقتصادی، دچار ابهام میسازند و ضرورت دارد که این مسایل مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند:
- تبیین و روشن ساختن ساختار تیزهوشی
- بررسی رابطة موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی با تشخیص تیزهوش17
خانوادهها نیز کم و بیش با این مسایل مواجه میباشند. آنها باید بدانند که رابطهای مثبت و نیرومند میان پیشرفت تحصیلی و تربیتی با موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی دانشآموز وجود دارد. فقر اقتصادی میتواند آثاری ناخوشایند در امر تشخیص و آموزش افراد تیزهوش داشته باشد: فقدان انگیزه، تمایل یا گرایش نسبت به موفقیت و نیز امکان ممانعت از تشخیص کودکان تیزهوش و مستعدی که از لحاظ اقتصادی دچار محرومیت میباشند، میتواند پیامدهایی از فقر و فلاکت محسوب گردد. شاید بتوان با ترکیب شیوههای مختلف تشخیصی مانند آزمونهای انفرادی هوش، مقیاسهای درجهبندی رفتار، آزمونهای مستقل از فرهنگ و بررسی موردی، بخشی از مسایل فرهنگی مزبور را حل نمود.24
بیتردید عوامل اجتماعی ـ اقتصادی با ساختار فرهنگی و ویژگیهای آن، تجانس و هماهنگی دارند و حتی ممکن است در شکلگیری ترکیب فرهنگی خاصی، تأثیر گذارند. یعنی محیط فرهنگی ویژهای را پیریزی نمایند. خانواده بهعنوان یک محیط فرهنگی، میتواند شرایطی را ایجاد کند که در شکوفایی تیزهوشی افراد بالقوه تیزهوش مؤثر باشد و یا برعکس آن را از بین ببرد.
فرهنگی که به حاکمیت اصل علیت در امور تأکید میکند، برای جهان نظمی گسترده قایل است، ارادة انسان را سرنوشتساز او میداند، به والدین در خانواده نقشهای مکمل میدهد و سرانجام مشوق تلاشها، پشتکارها و کوششهای طاقتفرسای فردی است. درواقع ارزشهایی را بهبود میبخشد که با نظام ارزشی و اعتقادی فرد تیزهوش سازگاری دارد.
مثلاً قابلیتهای فردی تیزهوش، امکان این امر را میدهد که او به نحو مستقل و فردی به یادگیری بپردازد. این مفهوم را «خود فراگیری منظم»9 مینامند. «خودفراگیری منظم» با «کفایت خود» ارتباط دارد و بهعنوان یکی از شاخصهای تمیزدهنده از افراد عادی محسوب میگردد که بهطور کلی در انواع تیزهوشی مشهود است. معهذا این نوع یادگیری مستقل فردی با دوران تحول ارتباط مستقیم دارد، یعنی فرایند مزبور با افزایش سن و طی مراحل تحول از 11 سالگی تا 17 سالگی، به تدریج افزایش مییابد.28
اگر فرهنگ خانواده، امکانات تحقیق فعالیتها و عملیات مستقل فردی را در تیزهوش فراهم آورد و آنها را هدایت کند در اصل، به شکوفایی تیزهوشی در فرزندان بالقوه تیزهوش خویش کمک کرده است. در اینجا، خانواده با الهام از فرهنگ خاص خویش، نقش راهنما را ایفا میکند.
از سوی دیگر، اگر فرهنگی جهان هستی را مجموعهای از پدیدههای تصادفی و اتفاقی بداند، برای شانس، بخت و اقبال سهم عمدهای در تکوین امور و پدیدهها قایل باشد، ارزشهای خانوادگی را بر اهداف شخصی تیزهوش، مستولی نماید و به پشتکار و کوشش فردی، ارجی ندهد، زمینههای تیزهوشی را از ریشه میخشکاند و نابود میسازد.
فرهنگ خانواده میتواند بر گزینش شغلی فرزند تیزهوش بهعنوان نقش اجتماعی آیندة وی، تأثیر گذارد. درواقع خانواده، نقش تعدیلکننده را برای گزینش مشاغلی ایفا میسازد که با لحاظ ترجیحات فردی تیزهوش،به انطباق با آن نظام ارزشی و هنجارهای اجتماعی بپردازد.
اساساً میتوان بیان داشت که در قالب نظام ارزشی جامعه، گزینشهای شغلی تیزهوش بهطور فردی موجب پدید آمدن گنجینةسرشاری از منابع انسانی خواهد بود.
3ـ جامعهپذیری و تعامل اجتماعی
یکی از اساسیترین نقشهای خانواده در قبال فرد تیزهوش، یاری دادن وی در جامعهپذیری است دیدگاه و نگرش والدین در نوع و شکل جامعهپذیری کودک تیزهوش مؤثر است. مثلاً آیا والدین در ملاک اجتماعی و تحصیلی پسران و دختران تیزهوش خود، برحسب جنسیت، ملاک متفاوتی قایل میباشند؟
براساس یک پژوهش، تفاوتی از لحاظ ملاک جنسی بهدست نیامد. آنچه که والدین به آنها اهمیت میدادند نظام ارزشی اجتماع بود و پس از آن تجانس و هماهنگی در گروه همسال، مورد تأکید قرار میگرفت.12
پیش از هر چیز باید این نکته را مورد مداقه قرار داد که شکوفایی مهارتهای شناختی فوقالعاده و برجسته، بهویژه در دوران طفولیت (سه یا چهار سالگی) گاهی ناشی از روابط متقابل اجتماعی است. این تعاملات اجتماعی (اعم از روابط خانوادگی و غیره) به فرایند خود رهبری در حل مسائل یاری میکند.23
ایجاد و حفظ تعامل اجتماعی تیزهوش با افراد عادی، یکی از معضلات اساسی وی است که با افزایش هوش، این مشکل نیز بیشتر میشود.
به عبارت دیگر، افراد هوشمند (135› IQ › 110) روابط اجتماعی نسبتاً مطلوب و خوشایندی با جامعه عادی دارند اما افراد فوقالعاده تیزهوش، احساس درونگرایی، ناسازگاری اجتماعی، شرم و خجالت را بروز میدهند و حتی روابط اندکی با همسالان خود برقرار میسازند. بعضی از انواع تیزهوشی بهویژه افراد فوقالعاده تیزهوش در مهارتهای کلامی، احساس کم اهمیتی و گمنامی را نیز اضافه میکنند.15
تعامل اجتماعی و جامعهپذیری تیزهوشان تحت تأثیر جنسیت است. دختران، عموماً به وسیلة همسالان خود افراید کج خلق، دمدمی و غمگین به نظر میرسند. پسران تیزهوش در مقایسه با افراد عادی، بیشترین قابلیت را در جامعهپذیری دارند و دختران تیزهوش کمترین سطح اجتماعی بودن را نشان میدهند. پسران، عموماً، شوخطبع و اهل مزاح میباشند پسران تیزهوش در مقایسه با پسران غیرتیزهوش، از لحاظ جسمانی جذابتر بهنظر میرسند و در قیاس با دختران تیزهوش و افراد عادی، خلاقتر، زیرکتر و کمتر پرخاشگر انگاشته میشوند.
صاحبنظران براساس «دیدگاه تعاملی»3 منشأ مشکلات و مسایل سازگاری کودکان تیزهوش را در تقابل دو یا چند عامل دخیل در محیط اجتماعی و فیزیکی کودک میدانند. باتوجه به این دیدگاه، والدین باید تشخیص دهند که در چه شرایطی لازم است به مداخله بپردازند. ضمن آنکه همکاری اولیا و آموزشگاه باید توسعه یابد.20
خانواده میتواند براساس نوع تیزهوشی و سطح آن، نقش واسطهای را میان تیزهوش و جامع ایفا کند، یعنی به تدریج، حتی از اوان طفولیت از طریق آشناسازی وی با مهارتهای اجتماعی و ایجاد و حفظ روابط مزبور اقدام ورزد.
مهارت و چیرهدستی عملی تیزهوش در روابط اجتماعی مستحکم و پایدار، اساسیترین عامل بهداشت روانی و اجتماعی تیزهوش است و تعیینکنندة زندگی و حیات طبیعی و سالم وی در آتیه میباشد.
¡ ¡ ¡
یادداشتها
ـ1 Assimilationism
ـ2 Attribution
ـ3 Interactional-Model
ـ4 Internal Locus of Control
ـ5 Pluralism
ـ6 Self – concept
ـ7 self – efficacy
ـ8 self – Fulfilment
ـ9 self – regulated learning
منابع:
10ـ کاظمی حقیقی، ناصرالدین، بررسی تجربی بازخورد تحصیلی نوجوانان تیزهوش (پایاننامه کارشناسی ارشد) ـ 1369، صفحات 193 و 194.
ـ11 Albert, Robert S. & Runco, Mark A. (Pitzer Coll, Claremont, CA) Independence and the creative potential of gifted and exceptionally gifted boys. Journal of youth & adolescence, 1989 (Jun), Vol 18(3), 221-230.
ـ12 Anderson, Robert W. & Tollefson, Nona. Do parents of gifted students emphasize sex role orientations for their sons and daughters? Reoper Review, 1991 (Apr), Vol. 13(3), 154-157.
ـ13 Clinkenbeard, Pamela R. (U Georgia, Athens) The motivation to win: Negative aspects of success at competition, Journal of Education for the Gifted, 1989 (Sum), Vol. 12(4), 293-305.
ـ14 Dangel, Harry L. & Walker, Joseph J. (Georgia State U) An assessment of the needs of parents of gifted students for parent education programs. Reoper Review, 1991 (Sep), Vol. 14(1), 40-41.
ـ15 Dauber, Snsan L. & Benbow, Camilla P. (Johns Hopkins U, Baltimore. MD) Aspects of personality and pear relations of extremely talented adolescents. Gifted child Quarterly, 1990 (Win), Vol, 34(1), 10-15.
ـ16 Ford, donna Y. & Harris, j. John. (U Kentucky, University counseling & Testing Ctr) on discovering the hidden treasure of gifted and talented Black children Reoper Review, 1990 (Sep – Oct), Vol. 13(1), 27-32.
ـ17 Frasier, Mary M. (U Georgia, National Research Ctr on the Gifted & Talented, Athens) response to Kitano: The sharing of giftedness between culturally diverse and non – diverse gifted students. Journal for Education of the gifted, 1991 (Fal), Vol. 15(1), 20-30.
ـ18 Gelbrich, Judith A. & Hare, Evelyn K. (U Oregan) The effects of single parenthood on school achievement in a gifted p; population. Gifted Child Quarterly, 1989 (Sum), Vol. 33(3), 115-117.
ـ19 Hoge, Robert D. (CarLeton U. Ottawa, On. Canada) An examination of the giftedness construct. Special Issue: Te education of the gifted child in Canada. Canadian Journal of Education. 1989 (Win), Vol. 14(1), 6-17.
ـ20 Kitano, Margie K. & Levine, Elaine S. (San Diego State U, Coll of Education, CA) For parents: Recognizing and changing inappropriate services through an interactional approach. Reoper Review, 1989 (Dec), Vol. 12(2), 108-111- Pro.
ـ21 Kitano, Margie K. (San Diego State U, CA) A multicultural educational perspective on serving the culturally diverse gifted. Journal for Education of the gifted, 1991 (Fal), Vol. 15(10), 4-19.
ـ22 Luftig, Richard L. & Nichols, Marci L. (Miami U, Ixford, OH) An assessment of the social status and perceived personality and school traits of gifted students by non – gifted peers. Reoper Review, 1991 (Apr), Vol. 13(3), 148-153.
ـ23 Moss, Ellen. (U Quebec, Montreal, Canada) Social interation and metacognitive development in gifted preschoolers, Gifted Child Quarterly, 1990 (Win), Vol. 34(1), 16-20.
ـ24 Rycraft, Joan R. (U Illinois, School of Social Work, Urgana) Behind the walls of poverty: Economically disadvantaged gifted and talented children. Special Issue: Young gifted children: Identificaton, programming, and socio – psychological issues. Early Child Development & Care, 1990 (Oct), Vol. 63, 139-147.
ـ25 Qebster, E. Carol. (Private practice. Plantation, FL) Gifted and talented minorities. Psychotherapy in Private Practice, 1989, Vol. 7(3), 115-131.
ـ26 Welch, John. (National Assn for Fifted Children London, England) The individual needs of gifted children. Suppor for Learning, 1987 (Nov), Vol. 2(4), 19-26.
ـ27 Wolf, Joan S. (U Utah, Program in Gifted Education, Salf Lake City) Consultiation ofr parents of young gifted chileren, Reoper Review, 1989 (May), Vol. 11(4), 219-221.
ـ28 Zimmerman. Barry J. & Martinez-Pons, Manuel, (city U New York Graduate School & university Ctr, Program in Educational Psychology) Student differences in self – regulates learning: Relating grade, sex, and giftedness to self – regulated and strategy use. Special Secword Motivation and efficacy in education: Researc and new directions. Journal of Education Psychology, 1990 (Mar), Vol. 82(1), 51-59.
سیر تحقیقات درباره تیزهوشان
در سال 1985 میلادی، بیش از 129 مطالعه پیرامون تیزهوشان در سراسر جهان انجام یافته است که میتوان آنها را به 5 بخش اساسی برحسب موضوع، تقسیم نمود: آموزش و پرورش، تشخیص، روانشناسی، کلیات، مشاوره.
1ـ آموزش و پرورش:
ابن بخش، بالاترین فراوانی را با 57 مطالعه (44%) به خود اختصاص میدهد. موضوعات فرعی این بخش شامل برنامهریزی آموزشی، روشهای تدریس، مواد آموزشی، وسایل کمک آموزشی، ویژگیهای هیأتهای علمی تیزهوشان، فضاهای آموزشی ویژه، اقدامات تربیتی و پرروشی مربوط و... میباشد.
2ـ تشخیص
دومین رتبه از لحاظ فراوانی و تعداد پژوهش، به بخش تشخیص با 32 مطالعه (25%) اختصاص دارد. بررسی روشهای نو در تشخیص، سنجش و گزینش تیزهوشان، مطالعه «اعتبار» Validity و «ثبات» Reliability آزمونهای هوشی، خلاقیت، پیشرفت تحصیلی، رهبری و استعداد تحصیلی و تحلیل عاملی برخی از ساختارهای هوشی و زیرمجموعههای اساسی بخش تشخیص را تشکیل میدهد.
3ـ روانشناسی:
در بخش روانشناسی تیزهوش، 17 پژوهش انجام یافته است که به کندوکاو پیرامون ویژگیهای شخصیت، بازخوردشناسی، نظام انگیزشی و عاطفی، تواناییهای شناختی و ذهنی، الگوهای رفتاری و تحول روانی تیزهوش میپردازد. بخش مزبور با 13% فراوانی، رتبه سوم مطالعات را اشغال میکند.
4ـ کلیات:
در میان عناوین و موضوعات تحقیقاتی، قریب به 12 مطالعه در موضوعات متفرقه مانند بررسی ویژگیهای محیطی، نظریهپردازیها، شناخت مفاهیم ویژه و تحلیل ادبیات و مطالعات مربوطه و... با فراوانی 9% انجام گرفته است.
5ـ مشاوره:
11 مطالعه درباره اصول مشاوره و راهنمایی ویژه تیزهوشان و مشکلات و مسایل روانی آنان به عمل آمده است که 9% فراوانی دارد.
دیدگاه خود را بنویسید