در یک پژوهش از نوع ارزشیابی برنامه یکی از بزرگترین الگوهای رواندرمانی تعاملی یعنی «الگوی ارجمندی» مرکّب از مؤلفه های چهارگانه «درست زیستی»، بالندگی، «وجاهت» و «خودکامیابی» به کار گرفته شد.
در رواندرمانی تعاملی از «الگوی ارجمندی» چنین تعریفی ارایه شده است:
«احساس سرزندگی، آرامش روانی با دستیابی به معنای زندگی مبتنی بر معنویّت به گونه ای که عقاید فرد مورد توجّه و ارزشگذاری از سوی محیط قرار می گیرد و پویایی فردی و کارآمدی هدفمندانه برای بهینگی موفّقیّت و پیشرفت منتظره در زندگی را هموار می سازد. بدین ترتیب فرد از تشویق مورد انتظار برخوردار می شود و بدون احساس وابستگی به دیگران در هنگام دشواریها، هیچ گاه احساس تنهایی نخواهد داشت. چنین شرایطی در مجموع سبب رضایت از زندگی می شود».
بر این اساس سرفصلهایی چون «تعدیل انتظارات»، «توجّه به اخلاقیات»، «پایبندی به اهداف»، «ثبات در موفقیت» و «قدرت باور به پیشرفت»، «خودپذیری و پرهیز از مقایسه با دیگری»، «ارزش زیست»، «شادزیستی» و «تفاوت پذیری» در یک برنامه درمانی به منظور کاهش گرایش به مصرف مواد زیانبار گنجانده شد. در این پژوهش تجربی با کاربندی دو گروه آزمایشی و گواه و مقایسه جنسیتی در چهار گروه پانزده نفری از زنان و مردان 18 تا 23 ساله، نتیج نشان داد که اجرای مداخله درمانی تعاملی از نوع «ارجمندی»، در هر دو گروه آزمایشی زنان و مردان، گرایش به مصرف مواد زیانبار و بیتابی روانی کاهش داشت و نیروی روانی افزایش نشان داد.(محمّدی، 1399)
دستاوردها گویای آن است که «الگوی ارجمندی رواندرمانی تعاملی» با تأکید بر مؤلّفه های چهارگانه اش موجب کاهش بیتابی روانی و افزایش نیرومندی روانی و «خودپویشی» و «پاکزیستی» شده بدین سان گرایش به مصرف مواد زیانبار را می کاهد.
بر اساس پیشینه، «بهزیستی معنوی» به معنای توانایی تجربه اندوزی و یکپارچگی معنا و هدف در زندگی از طریق پیوند فرد با قدرتی فراتر از توانایی شخصی است. در واقع این مفهوم بازتاب چگونگی روابط فرد با خود، دیگران، محیط زندگی و خداست. این مفهوم از پیامدهای درخشان روانشناختی بهره مند است؛ نظیر احساس محتواداشتن در زندگی، نگهداری تعادل و چیرگی در زندگی، پی ریزی پیوندهای مثبت، احساس هدفمندی و معنایابی در زندگی، پیوند با مرجع قدرتی فراتر از خود، پذیرش مشکلات روزمرّه زندگی و بهره گیری از فرصتهای آنها در رشد فردی
بررسی پژوهشی در نمونه ای مرکّب از هزار و چهارصد مرد و زن هجده تا چهل و چهار ساله کشور حاکی از آن بود که «تعادل روان» متأثّر از «معنویّت» است.
«تعادل روان» مبتنی بر خشنودی روانی است و آن به «سرزندگی معنوی»، «استواری روانی» و «پاکزیستی» اشاره دارد.
«سرزندگی معنوی» به مفهوم گسترده یعنی «احساس آرامش روانی و سرزندگی مبتنی بر ریشه دواندن معنویّت در زندگی و پایبندی به ارزشهای دینی و معنوی که عقاید و نظرات قابل احترامی به فرد داده و استقلال و آزادی وی را در این چارچوب تأمین می نماید و به وی احساس ماندگاری می دهد و موجب رضایت از زندگی می شود».
«استواری روانی» به معنای «رهیابی در زندگی آینده نگرانه مبتنی بر معنویّت با پرهیز از رکود، بدون احساس تنهایی و سردرگمی است که سبب ماندگاری در زندگی می شود».
مراد از پاکزیستی، «اعتقاد به خدا و اهمیت دهی بازگشت به سرشت الهی و اصالت، با پیگیری زندگی پاک و سالم و بدون ریا با همه وجود، بر پایه استقرار در مسیر نیل به ارزشهای معنوی و پایبندی به اخلاق و قراردهی انسانیت، درستی، راستگویی و صداقت در سرلوحهٔ زندگی و محوریت وفاداری و تعهّد در زندگی و نیز رعایت حقوق دیگران و انصاف» است.
بررسی تعاملی «ماهیت تعادل روان» چنین برداشتی را از آن به دست می دهد: «احساس آرامش روان مبتنی بر معنویت در زندگی (بدون احساس تنهایی و دلشورگی) که به فرد احساس ماندگاری در زندگی داده، با مدیریت بر هیجانها موجب بروز رفتار متعادل می شود».
خودپویشی نیز به معنای «باور به پویایی به طوری که فرد به تلاش برای کارهای بدون نقص می پردازد. چنین وضعیتی برای وی نفوذ در دیگران را ثمر می دهد و خود نیز خوشحال از اثرگذاری در دیگران و خشنود از احساس پرورش دیگری است» (کاظمی، 1399)
«نیرومندی» به معنای «احساس نیرومندی شدید در فعّالیّتهای مورد علاقه جذّابیت هر چیز تازه و نو، پیگیری برای حل مسأله بدون احساس درماندگی، لذّت از فعّالیّتهای بدنی و ورزشی متنّوع و جنب و جوش و برخورداری از مهارتهای بالا در انجام فعّالیّتهای حرکتی» است. (عباسقلی زاده، 1399)
در مطالعه دیگری رابطه «شخصیت خردورزی تحلیلی» با «رضایت از زندگی» یک نمونه 146 نفری(68% زن، 64% مجرد، 56% با تحصیلات کارشناسی) یافت شد که«سنجیدگی» و «چیرگی هیجانی»(عدم انتخاب هیجانی) موجب «درست زیستی»و «استواری روانی» شده در پی آن، اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد. «چیرگی هیجانی» سبب «استواری» و«وجاهت» است و «سنجیدگی» موجب «پشتیبانی» و «درست زیستی» می شود. «درست زیستی» و «استواری» به کاهش افسردگی می انجامند . همچنین «استواری»، «درست زیستی» و «پشتیبانی» کاهنده اضطرابند. (روستایی، 1399)
از این رو استنباط می شود که «الگوی ارجمندی رواندرمانی تعاملی» به ویژه مؤلّفه های «درست زیستی» و «وجاهت» با تقویت «نیروی روانی»، «خودپویشی» و «پاکزیستی» موجب کاهش افسردگی و اضطراب شده و در پی آن گرایش به مصرف مواد زیانبار را کاهش می دهد.
جمع بندی آن است که کاهش گرایش به مصرف مواد زیانبار به این زمینه ها بستگی دارد:
الف) اعتقاد به خدا و اهمیت دهی بازگشت به سرشت الهی و اصالت، با پیگیری زندگی پاک و سالم و بدون ریا با همه وجود، بر پایه استقرار در مسیر نیل به ارزشهای معنوی و پایبندی به اخلاق و قراردهی انسانیت، درستی، راستگویی و صداقت در سرلوحهٔ زندگی و محوریت وفاداری و تعهّد در زندگی و نیز رعایت حقوق دیگران و انصاف
ب) باور به پویایی به طوری که فرد به تلاش برای کارهای بدون نقص بپردازد. چنین وضعیتی برای وی نفوذ در دیگران را ثمر می دهد و خود نیز خوشحال از اثرگذاری در دیگران و خشنود از احساس پرورش دیگری
ج) احساس نیرومندی شدید در فعّالیّتهای مورد علاقه، جذّابیت هر چیز تازه و نو، پیگیری برای حل مسأله بدون احساس درماندگی، لذّت از فعّالیّتهای بدنی و ورزشی متنّوع و جنب و جوش و برخورداری از مهارتهای بالا در انجام فعّالیّتهای حرکتی
و تحقّق این سه زمینه مبتنی بر «ارجمندی» است:
«احساس سرزندگی، آرامش روانی با دستیابی به معنای زندگی مبتنی بر معنویّت به گونه ای که عقاید فرد مورد توجّه و ارزشگذاری از سوی محیط قرار می گیرد و پویایی فردی و کارآمدی هدفمندانه برای بهینگی موفّقیّت و پیشرفت منتظره در زندگی را هموار می سازد. بدین ترتیب فرد از تشویق مورد انتظار برخوردار می شود و بدون احساس وابستگی به دیگران در هنگام دشواریها، هیچ گاه احساس تنهایی نخواهد داشت. چنین شرایطی در مجموع سبب رضایت از زندگی می شود».
دیدگاههای بازدیدکنندگان
عالی و تاثیر گذار😊🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
1378 روز پیش ارسال پاسخسلام چه بخشی اش تأثیر گزار بود؟
1377 روز پیش ارسال پاسخسلام و عرض ادب.
1377 روز پیش ارسال پاسخبا توجه به آمار به دست آمده،۶۳درصد از افرادی که دچار اعتیاد شده اند جزو جوانان هستند،
و گرایش به مواد مخدر به طور عجیبی در نسل ۷۰.۸۰ دیده میشود، با توجه به تجربه شخصی خودم، بسیار از دوستانم و همسنو سالانم را میبینم که بسیار درگیر هستند با این مسایل و بخصوص افرادی که در معاشرت با آنها متوجه میشوم که معنویت کمتر،وابستگی روانی بیشترو معمولا درمحیطی هستند که به علایق آنها و هدفهایشان بهایی داده نمیشود و یک نوع خلا در وجودشان میبینم.
ما به عنوان یک روانشناس،وقتی مسلط به این مباحث باشیم، وقتی به یکی از بزرگترین الگوهای رواندرمانی تعاملی یعنی الگوی ارجمندی مسلط باشیم، قطعا بهتر میتوانیم بر جامعه و معضلات امروزه مسلط باشیم.به امید اینکه کنار اساتید بزرگی مثل شما بیاموزیم🙏
ممنون اما فرایندش؟
1377 روز پیش ارسال پاسخسلام مجدد،برداشت شخصی بنده از مقاله رسیدن انسان به درکی از درست زیستی، بالندگی، وجاهت و خودکامیابی که مولفه های چهارگانه رواندرمانی تعاملی الگوی (ارجمندی) است، میتواند جزو فرایند اساسی آموزش و راهنمایی مراجع و چه بسا زندگی شخصی ما باشد.
1375 روز پیش ارسال پاسخسلام
1377 روز پیش ارسال پاسخسرزندگی معنوی موجب رضایت از زندگی هست👌🏻 پژوهش ها حاکی از آن است، افرادی که معنویت بالایی دارند رضایت زناشویی بیشتری هم دارند
چگونه رضایت زناشویی می دهد؟
1377 روز پیش ارسال پاسخافرادی که از معنویت بالاتری برخوردارند در بعد محبت و ابراز علاقه به همسر، پایبندی به اصول اخلاقی، مسائل جنسی و آرامش روان نمرات بالاتری را کسب کردند و همچنین رضایت زناشویی بیشتر گزارش شده است. (با استناد به پایان نامه ارشد بنده در ۳ مولفه هوش معنوی، مقیاس عشق و مسائل جنسی)
1377 روز پیش ارسال پاسخجدا از مقوله ی معنویت ، مولفه ی پاک زیستی با توجه به شرایط کنونی بیشترین رابطه ارو داره ، که البته همین مقوله با معنویت رابطه ی مستقیم داره البته معنویت خود خواسته نه اجباری ، اینجا سوال دیگه ای هست که آیا زوجین باید هر دو نمرات بالایی در مبحث معنویت کسب کنند که منتهی به رضایت زناشویی بشه ؟
1377 روز پیش ارسال پاسخبویژه برای شوهران
1376 روز پیش ارسال پاسخآیا معنویت یک طرفه یعنی از طرف یکی از زوجین هم باعث رضایت زناشویی می شود ؟
1377 روز پیش ارسال پاسخبا عرض سلام
1377 روز پیش ارسال پاسخآیا در این مقاله، وجاهت به معنای مقبولیت و پذیرش عام مطرح شده است یا معنی دیگری دارد؟
وجاهت به معنای اعتبار و جایگاه محیطی
1376 روز پیش ارسال پاسخسلام جناب آقای دکتر کاظمی
1377 روز پیش ارسال پاسخمولفه های سرزندگی ، پاک زیستی و پشتیبانی با رضایت زناشویی رابطه ی مستقیم دارد از لحاظ نظری و فکر می کنم از نظر آماری هم این رابطه به اثبات برسد.
باور به پویایی به طوری که فرد به تلاش برای کارهای بدون نقص بپردازد.
1376 روز پیش ارسال پاسخمنظور از کارهای بدون نقص چیست؟
ممکن است فردی کار خوب و خیر انجام دهد ولی نقص هم داشته باشد
مثلا نماز خواندن کار خوب است ولی ممکن است بدون نقص هم نباشد مثلا حضور قلب نداشته باشد
ازدیدگاه فرد هرچه بیشتر به کامل بودن نزدیک شود
1376 روز پیش ارسال پاسخآرامش روانی با دستیابی به معنای زندگی مبتنی بر معنویّت به گونه ای که عقاید فرد مورد توجّه و ارزشگذاری از سوی محیط قرار می گیرد
1376 روز پیش ارسال پاسخچرا باید عقاید فرد حتما از جانب محیط مورد توجه قرار بگیرد؟
شاید عمل ارزشمندی باشد ولی محیط آن را مورد توجه و ارزشگذاری قرار ندهد
رابطه با محیط منقطع می شود
1376 روز پیش ارسال پاسخممنونم
1375 روز پیش ارسال پاسخدر این مقاله بیان شده که خودپویشی به عنوان یکی از مولفه ها سبب کاهش اضطراب میشود. اگر فرد نتواند کار خود را بدون نقص انجام دهد، چه چیزی سبب می شود که فرد دچار درماندگی و اضطراب نشود؟آیا نیروی روانی میتواند سبب شود که فرد دچار درماندگی نشود؟
1376 روز پیش ارسال پاسخاضطراب برای کمال تدریجی است
1376 روز پیش ارسال پاسخبا سلام
1376 روز پیش ارسال پاسخدستاورد باارزشى است وقابل تأمل
وابستگى به مواد در مقابل چه چيزى قرار گرفته؟!!!
الگوى ارجمندى با چه نيروى معكوسى گرايش به مواد را كاهش داده؟!!
ايا الگوى ارجمندى در بطن خودتفرد را پرورش مى دهد؟
ايا فرد از وابستگى به استقلال راهى مى شود؟
مقابل ندارد
1376 روز پیش ارسال پاسخدو گروه بر اساس درمان مبتنی بر معنویت مقایسه شدند
الگوی ارجمندی....به حق اصطلاحات ناب و دست نخورده دکتر کاظمی قابل تامل و تحسین برانگیز است🙏🌹
1376 روز پیش ارسال پاسخبا سلام و درود مطالب بسیار مفید و تاثیر گذار هستند مخصوصا در جمله ی تعادل روان متاثراز معنویت است. به نظر شما اگر بین زوجین یکی رعایت کننده و معتقد به پاکزیستی ، معنویت ، و... باشد آیا باز از اثرات کاهش بی تابی برخوردار میشه؟
1376 روز پیش ارسال پاسخالبته بسیار سودمند است
1376 روز پیش ارسال پاسخبا سلام جملات این مقاله همه ناب و تاثیر گذار و جای تامل و تحلیل دارد
1376 روز پیش ارسال پاسخوجاهت که جناب آقای دکتر به معنای اعتبار محیطی تعریف کردند به انسان تفرد و جایگاه میدهد
و بهزیستی معنوی خود یک توانایی است که به صورت تدریجی و با تجربه بدست میآید معنویت بایستی جز هویت انسان شود و بر وجود بنشید
و در کنار توانایی نیاز به وحدت و یکپارچگی است در روابط است برای رسیدن به وجاهت
اما هر نوع رابطه ای نه
ماندگاری و جاودانگی و جاودانه زیستن با برگشت به سرشت و فطرت پاک و اصالت وجود انسان از موارد قابل تامل این مقاله است
نفوذ و پروراندگی یک ذوق درونی میدهد
وفاداری و تعهد و رعایت حقوق دیگران و انصاف در رابطه زوجین رضایت از زندگی میدهد
فردی با این مشخصات با چیرگی هیجانی بالا و یاد گرفتن روش حل مسأله و سنجیده عمل کردن در همه موارد خود به یک درست زیستی و استواری رسیده است
و از نیروی روانی بالایی بر خوردار است اما اصل مهم در این مقاله به نظر من این است او نیرویش را از یک منبع عظیم و لایتناهی میگیرد این نیروی نیروی خدایی است که در لحظه لحظه زندگی او میبیند این نیرو به او جاودانگی و ماندگاری میدهد حتی اگر مرگ را تجربه کند
و اینجاست که به نظر من وابستگی از مواد کم شده و تبدیل به دلبستگی به یک منبع عظیم
شده
و با این مدل تعاملی
میتوان
الگوی ارجمندی با مولفه وجاهت و درست زیستی به انسان و در نهایت رضایت از زندگی را ترسیم کرد
اما یک سوالی در آخر برایم پیش آمد
آیا مولفه بالندگی و خودکامیابی در درون این مقاله مستتر است؟؟
خیر شامل بالندگی و خودکامیابی نیست
1376 روز پیش ارسال پاسخمعنویت به خودی خود مستلزم بالندگی و خودکامیابی نیست
1375 روز پیش ارسال پاسخبا سلام و وقت بخیر خدمت جناب آقای دکتر کاظمی حقیقی؛
1376 روز پیش ارسال پاسخمقاله جالبی است، پر از یافته های نو و جالب و قابل تامل که به نظر میرسد با توجه به فضای حاکم بر جامعهء فعلی کشورمان، دستاوردی راهگشا جهت کاهش بیتابی ها و اضطراب ها و استیصال های هموطنانم باشد....
در راستای مطالب و یافته های این مقاله، سوالات و نکاتی چند به ذهن بنده رسیده که در ذیل بیان میدارم:
۱. به نظر میرسد برخی از اصطلاحات به کار رفته در متن مقاله بسیار نو و تازه هستند و برای فهم هرچه بهتر و بیشتر مطلب، نیاز به توضیح و روشنگری بیشتری دارند( حداقل برای بنده!) .
۲. منظور از "موفقیت بهینه" چیست؟ معیار تعیین بهینگی برای افراد مختلف کدام است؟
۳. آیا برخورداری از "تشویق مورد انتظار" از یک سو و عدم "احساس وابستگی به دیگران" از سوی دیگر، در تعارض و تضاد با یکدیگر نیست؟
۴. منظور از "شاد زیستی" چیست؟ شادی در این پژوهش چگونه توصیف یا تعریف میشود؟
۵. "توانایی تجربه اندوزی" چه ارتباطی با معنویت دارد؟
۶. معنویت چگونه و از چه طریقی باعث مدیریت هیجانها میشود؟
۷. منظور از اینکه "سنجیدگی موجب پشتیبانی میشود" دقیقاً چیست؟!
۸. از آنجایی که در فرهنگ ها و مناطق مختلف دنیا ، معنویت و به ویژه "خدا" میتواند تعاریف و معانی متعددی داشته باشد، آیا نتایج این پژوهش قابل تعمیم به سایر فرهنگهای بشری نیز هست؟! یا فقط بومی است؟
۹. آیا منظور از انجام کارهای بدون نقص، همان تعالی جویی است؟
۱۰. در جوامع امروزی گاهی میبینیم که "زندگی مبتنی بر معنویت" نه تنها باعث نمیشود که عقاید فرد مورد توجه و ارزشگذاری از سوی محیط قرار گیرد، بلکه برعکس، متاسفانه محیط افرادی با اینگونه عقاید را مورد توهین و تمسخر نیز قرار میدهد! آیا این امر آرامش روانی فرد را بر هم زده و رضایت از زندگی را خدشه دار میکند؟ اگر چنین است راه حل برخورد با این تعارض در چیست؟!
و سوالات دیگری که ممکن است از حوصلهء خوانندگان خارج باشد.....
در نهایت جای بسی خرسندی و افتخار است که با نگارش مقالاتی از این دست، مستنداتی برای روانشناسان و به طور کلی جامعه علمی فراهم آورده اید تا مُهر تاییدی باشد بر آنچه که بزرگان و نامدارانی چون حضرت حافظ و دیگران، قرنها پیش در تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم یادآور شده اند....
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
*****
گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم
نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند
*****
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
*****
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
*****
شُکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود، کامران شدم
*****
دام سخت است، مگر یار شود لطف خدا
ور نه آدم نَبرَد صرفه ز شیطان رجیم
استنباط یا تحلیل سرکار؟
1376 روز پیش ارسال پاسخاستنباط بنده بدون دانستن پاسخ این سوالات ، استنباطی کلی و شخصی و شاید سوگیرانه خواهد بود!
1375 روز پیش ارسال پاسخاما در کل به نظرم آمد که بشر برای فرار از اضطراب ناشی از تنهایی وجودی اش، چاره ای جز چنگ زدن به ریسمان الهی ندارد! دوای همه دردها و آلام بشر، پناه بردن به قدرتی فرامادی و فرا انسانی است...و تنها در این صورت زندگی اش با آرامش همراه خواهد بود! چنانکه در اکثر قریب به اتفاق فرهنگها در جای جای این گیتی، انسان در اوج استیصال و درماندگی و آشفتگی، تمایل دارد به نیرویی مافوق بشری پناه بیاورد ....
البته چنین است که با معنویت نیرومند، به ریشه کنی احساس تنهایی اش تحقق بخشد
1375 روز پیش ارسال پاسختعالی جویی با نقص زدایی تفاوت دارد
1375 روز پیش ارسال پاسخاصطلاحات مزبور سرفصلهایی است که مبتنی بر معنویت و نظام ارزشی موجب نیرومندی روانی درقبال عادات ناپسند از جمله مواد زیانبار می شود
گرایش به مصرف مواد زیانبار نشانه ای از سطوح نازل نیروی روانی است
پاسخ 1 و 9 داده شد
1375 روز پیش ارسال پاسخپاسخ سوال 2
موفقیت یعنی در جای خود قرار گرفتن
معیار بهینگی به دریافت شخصی توام با تایید منبع معتبر خارجی مربوط است
3
تشویق منتظره تعارضی با استقلال فردی ندارد
4
شادزیستی با سرزندگی همراهی دارد
5
معنویت نیرومند به بهره گیری بهینه امکان می دهد
6
چیرگی هیجانی مستلزم برخورداری از منبع معنوی است
7
ظرفیت سنجیدگی در امور موجب مرجعیت می شود
8
مفهوم در همه فرهنگها مشترکاتی هم دارد
با سپاس فراوان از وقتی که گذاشتید و پاسخگویی تان... هرچند که بدون بحث و تحلیل حضوری، همچنان ابهاماتی باقی خواهد ماند!
1375 روز پیش ارسال پاسخپیروز و برقرار باشید🌸
فقط سوالی داشتم
1375 روز پیش ارسال پاسخدر رابطه با تعریف بالندگی
و خود کامیابی
و اینکه جایگاه این دو مولفه برای رسیدن به شخصیت خردورز تحلیلی چیست؟؟
و نقش این دو مولفه آیا به اندازه مولفه های دیگر در رضایت از زندگی است؟؟
و سوال دیگری هم داشتم
آیا در نگاه جنسیتی آیا تاثیر این مولفه ها برای کاهش تمایل به مواد مخدر در زنان و مردان یکسان است؟؟
با عرض سلام
1375 روز پیش ارسال پاسخضمن تشکر از استاد ارجمند بابت درج مقاله آموزنده فوق؛ سوالاتی دارم
1-آیا بدون اعتقاد به خداوند "پاکزیستی" امکان ندارد ؟
2-منظور از مواد زیانبار دقیقا چیست ؟ وچه ملاکی برای تعیین زیانباری داریم .مومنین و مسلمانان زیادی را می شناسم که به مصرف سیگار یا شکر زیاد در عین اطلاع از ضرر و زیان آن مبادرت می ورزند .آیا پاکزیستی روانی ایشان هم مخدوش است.
3-در این متن منظور از "درست زیستی" چیست ؟
با تشکر
پاکزیستی مبتنی بر باور به وجود سرشت پاک است اعتقاد به این مبداییت مستلزم خداباوری است
1375 روز پیش ارسال پاسخپاکزیستی در کانون درست زیستی جای دارد
منظور ازمواد زیانبار در این پژوهش مواد مخدر است
1375 روز پیش ارسال پاسخمقاله تایید کننده این دیدگاه بود که :
1375 روز پیش ارسال پاسخانسان زمانی که به دوره میانسالی می رسد گرایش به سمت معنا دار کردن زندگیش پیدا می کند. وبه خود تحلیلی می پردازد.
صرفا در دوره میانسالی؟
1375 روز پیش ارسال پاسخبا عرض سلام و تشکر از استاد گرامی ،بر اساس مقاله شخصیت خردورز تحلیلی با چیرگی هیجانی و سنجیدگی به پاک زیستی و استواری روان می رسد ,برای اینجانب ابهام دارد,تصورم این بود که پاک زیستی باعث چیرگی هیجانی می شود . تشکر
1374 روز پیش ارسال پاسخخیر
1373 روز پیش ارسال پاسخبلکه منشا چیرگی هیجانی، پاکزیستی و درست زیستی است
با سلام و وقت بخیر
1374 روز پیش ارسال پاسخدر ابتدا خدا قوت به آقای دکتر کاظمی گرامی برای پژوهش، نگارش این مقاله ارزشمند وقابل تامل
و متعاقبا تشکر از همکاران محترم برای ارائه نقطه نظرها و سوالات روشن سازشان
به امید اینکه در آینده ای نه چندان دور با برداشت و درک درست و دقیق از تعاریف ، فرآیندهای ، روابط و چگونگی اثر بخشی درمانی مولفه های مرتبط با" الگوی ارجمندی" مطرح شده در "مکتب تعاملی "،با "معنویت" بخشی به زندگی خود و مراجعین و افراد مشتاق بتوان با "یکپارچه سازی ارزش ها و عواطف " در جهت رسیدن به "تعادل روان" و "رضایت از زندگی"و ساخت جامعه بشری دست یافت .
با ارزوی موفقیت ،سلامتی و عاقبت بخیری
خدایا چنان کن سر انجام کار ............تو خشنود باشی و ما رستگار