نگرش تیزهوش در مورد اعضای خانواده و حلّ تعارضات وی با برادران و خواهران در مقایسه با فرد عادی تفاوت قابل ملاحظه ای دارد. مطالعات جدید نشان می دهند که روابط خانوادگی تیزهوش به وضعیّت هوشبهر وی وابسته است. در این مقاله به دو تحقیق جدید اشاره می شود:

«بالرینگ» و «کاچ» (1984) بیست خانواده را که دارای بیست و دو تیزهوش و بیست و پنج غیر تیزهوش شش تا شانزده ساله بودند ، مورد بررسی قرار دادند. آزمونها مربوط به اندازه گیری هوش ، روابط خانوادگی و سازگاری ، بر روی آنها اجرا گردید. نتایج مطالعه نشان دادند که تیزهوشان در مقایسه با غیر تیزهوشان روابط عاطفی منفی تر با برادران و خواهران غیر تیزهوش خود بروز می دهند و جنبۀ عاطفی مثبت تری نسبت به مادران خود اظهار می دارند. این مطالعه همچنین آشکار ساخت که روابط خانوادگی فرد با هوش وی ارتباط دارد و به عبارت دیگر هر چه نمرۀ هوشبهر افزایش یابد، دیدگاههای فرد از لحاظ رابطۀ عاطفی مثبت با خواهران و برادران غیر تیزهوش کاهش نشان می دهد.

افراد تیزهوش در رابطه با حلّ تعارضات اعضای خانواده ، دیدگاههای ویژۀ ای دارند.

«پروکاسکا» و «پروکاسکا» (1985) صد و چهل و نه  تیزهوش پایۀ چهارم را که دارای حدّاقل یک همشکم بودند، مورد بررسی قرار دادند. این تیزهوشان غالباً کشمکشها و تعارضاتی با همشکمان خویش گزارش می کردند. تیزهوشان (به ویژۀ پسران) مداخلۀ والدین از طریق جداسازی و نظم خانوادگی را مؤثّرترین راه حلّ کشمکش می دانستند.