سیاست آموزشی فردی یک خط مشی مهم در تعلیم و تربیت تیزهوشان محسوب می شود.
ضرورتهای نظری این سیاست از بنیادهای روانشناختی بر میخیزد. لذا شایسته است به این مبانی توجّه کرد.
نتايج یک تحليل اکتشافی مهمّ در تبیین انتظارات اجتماعی دانشآموزان مستعدّ و تیزهوش نشان داد که «حمایت عاطفی»، «ارتقای فرهنگی»، «واقعبيني در توقّعات»، «استقلالپذیری» و «يگانگي برای پیشرفت»، بافت و خمیرمایهٔ اصلی توقّعات محیطی افراد مستعدّ تشکیل میدهد.انتظارات محیطی شامل محیطهای آموزشی و تحصیلی نیز میشود . به طور کلّی این انتظارات مبتنی بر نوعی «استقلالگرایی برای پیشرفت فردی و عمومی» است.(مقدّم،1389)
عناصر يك برنامهٔ ويژه در كانادا را موارد زير تشكيل ميدهد: ساختار، ويژگيهاي معلّم، آگاهسازي چندفرهنگي، غنيسازي، تشخيص و نخبهگرايي در داخل برنامه. تجربهٔ پنجسالهٔ «مدرسه در مدرسه»، اختصاصي كردن را مورد تأكيد قرار ميدهد؛ به گونهاي كه موجب گسترش و تقويّت استعدادها و علائق ميشود. مهمترين ويژگي تحصيلي اين برنامه در تمركز آن است؛ يعني يك برنامهٔ انقباضي (تلخيص رشتهها به اقتضاي كفايت بر اساس كنجكاوي دانشآموزان) شكل ميگيرد.(منکه، 1990)
به طور کلّی کمالجویی و برتری طلبی فرد مستعدّ84% بیش از همسالان متوسّط است.(کاظمی، 1373) این دانشآموزان از برنامههای آموزشی و تحصیلی خاصی استقبال میکنند که کمالگرایی شخصی آنها را کم وبیش ارضا کند. (استورنلی و همکاران، 2009) ممکن است جهتگیری به کمالگرایی شخصی متأثر از خاستگاههای فرهنگی باشد.(ماکسیک و ایواساکی، 2009)
دیدگاه خود را بنویسید