دانلود مقاله
چیکده:
در این مقاله براساس جدیدترین دستاوردهای پژوهشی، عوامل اساسی پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تیزهوش مورد بررسی قرار میگیرد. پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تیزهوش تحت تأثیر پنج عامل بنیادی است: 1ـ آمادگی روانی 2ـ سازگاری محیطی 3ـ آمادگی تحصیلی 4ـ هویتیابی شغلی 5ـ خودنظمجویی. آمادگی روانی به پایین بودن سطح افسردگی و فعالیتهای مخاطرهجویانه اشاره دارد و سازگاری محیطی مستلزم وجود مهارتهای اجتماعی است. بررس وضعیت و نوع استعداد تحصیلی آمادگی فرد را افزایش میدهد و یافتن آمادگی شغلی اساس هویت حرفهای را تشکیل میدهد و راهبرد خودنظمجویی دربرگیرندة خودباوری مثبت و انگیزة درونی نیرومند است. بررسی تحلیلی این عوامل نشان میدهند که اساسیترین منبع پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تیزهوش به میزان هدفمندی آنها بستگی دارد.
کلید واژهها:
آمادگی تحصیلی، آمادگی روانی، پیشرفت تحصیلی، تیزهوشی تحصیلی، خودنظمجویی، سازگاری، هدفمندی، و هویت شغلی.
بخش قابل ملاحظهای از زندگی دانشآموزان مستعد و تیزهوش به «پیشرفت تحصیلی» و «بلوغ حرفهای» آنها مربوط میشود. تحقق این امر وابسته به وجود عوامل و شرایطی است که غالباً جنبة شخصی و فردی دارند؛ علیرغم آنکه شرایط خانوادگی، آموزشگاهی و اجتماعی نیز از سهم برجستة خود برخوردارند.
این مقاله بر پایه تازهترین دستاوردهای پژوهشی، به نقش فردی دانشآموزان مستعد و تیزهوش توجه میکند. از این حیث، پنج عامل فردی به تحقق پیشرفت تحصیلی این دانشآموزان یاری میدهند.
آمادگی روانی
وجود حداقلی از شرایط روانی متعادل و آرام برای نیل به پیشرفت تحصیلی و رشد مهارتهای حرفهای ضرورت دارد. ازجملة مهمترین این جنبهها، اجتناب از حالات افسردگی و فعالیتهای خطرجویانه است.
گرچه برخی از مطالعات نشان میدهند که میزان «افسردگی» دانشآموزان تیزهوش تحصیلی، تفاوتی با همسالان غیر تیزهوش آنها نمیکند؛ اما کاوشهایی نیز وجود دارند که حاکی از وجود افسردگی کمتر در میان آنها هستند:
«در یک بررس، حالات افسردگی و وسوسههای خودکشی دانشآموزان تیزهوش تحصیلی با همسالان تیزهوش غیرتحصیلی و گروه عادی مقایسه گردید. در این بررسی، یکصد و چهل و شش دانشآموز تیزهوش تحصیلی در پایههای نهم تا یازدهم با دو گروه مقایسهای مزبور شرکت جستند. براساس مقیاس افسردگی رینولدز (متعلق به نوجوانان) و پرسشنامه وسوسههای خودکشی، هیچ تفاوتی در سطح، شدّت یا ماهیّت آشفتگی تجربه شده، مشاهده نگردید.»2
«در مقایسه یکصد و پنجاه و چهار کودک تیزهوش پیشرفته تحصیلی با گروه عادی، یافت گردید که حالات افسردگی در میان آنها کمتر است.»10
«بر پایة گزارشهای فردی شصت و دو دانشآموز تیزهوش دبیرستانی و یکصد و شصت و دو همسال غیرتیزهوش، آشکار شد که آنها خود را خوشحالتر میدانستند و دست به رفتارهای خطرجویانة بیشتری میزدند.»5
چنانکه این مطالعات بهطور تلویحی نشان میدهند، «افسردگی»، عاملی بازدارنده از پیشرفت تحصیلی است. علاوه بر آن، زمینة فعالیتهای مخاطرهجویانه در تیزهوشان نوجوان و جوان، مانع دیگری از نیل به پیشرفت تحصیلی است.
پس «آمادگی روانی» به معنای تسهیل شرایط متعادل درونی است تا زمینة «پیشرفت تحصیلی» و در پی آن بلوغ حرفهای فراهم آید.
سازگاری محیطی
مقصود از «سازگاری محیطی» وجود همنوایی و تفاهم با محیطهای خانوادگی، تحصیلی و اجتماعی است. بیتردید پدیدة ضعف تحصیلی با سازگاری تحصیلی و اجتماعی اندک، مرتبط است. چنانکه در بررسی وضعیت تحصیلی پنج گروه از دانشآموزان آلمانی، این قاعده حاصل شده است:
«وضعیت یکصد و پنجاه و یک تیزهوش تحصیلی دختر و پسر آلمانی با هوشبهر بالاتر از یکصد و سی و پنج و یکصد و سی و شش دانشآموز عادی با هوشبهر یکصد و دو، مورد مطالعه قرار گرفت. گروههای مطالعاتی شامل تیزهوشان کمآموز، تیزهوشان بسیار پیشرفته در سطح عالی، تیزهوشان بسیار پیشرفته، دانشآموزان پیشرفته غیرتیزهوش و دانشآموزان بسیار پیشرفته غیرتیزهوش، میگردید. نتایج مطالعه نشان داد که ضعف تحصیلی با سازگاری آموزشگاهی و اجتماعی پایین، مرتبط است.»7
علاوه بر آن، رابطة کمی میان استعداد تحصیلی و سازگاری روانی و اجتماعی وجود دارد:
«مطالعة دانشآموزان تیزهوش دوازده تا هفده ساله از لحاظ وضعیت هوش، اضطراب و شخصیت نشان داد که همبستگی مزبور بسیار اندک است.»9
از سوی دیگر پژوهشهایی وجود دارند که براساس گزارشهای فردی و خانوادگی بر مهارتهای اجتماعی بیشتر تیزهوشان دلالت میکنند:
«براساس گزارش فردی دانشآموزان تیزهوش در مقایسه با همسالان عادی، آنها خود را در مهارتهای اجتماعی، برتر میدانستند و این دیدگاه با عقیدة معلمان آنها بسیار نزدیک بود. علاوه بر آن، مسئولیتپذیری کمتری در خانواده نشان میدادند.»5
«بررسی وضعیت کودکان تیزهوش در مقایسه با همسالان غیرتیزهوش، مشخص میکند که مهارتهای اجتماعی آنها در ارتباط با والدین و معلمان بیش از گروه مقایسهای است.»10
محتویات این پژوهشها بهخوبی روشن میکنند که گرچه استعداد تحصیلی با «سازگاری اجتماعی» رابطة اندکی دارد؛ اما برای تحقق پیشرفت تحصیلی، وجود مهارتهای اجتماعی با محیط (خانواده، معلمان و مدرسه) ضرورت دارد. هرجا که کفایت تحصیلی دیده شود، معمولاً همراه با مهارتهای اجتماعی در حد کافی است.
آمادگی تحصیلی
برای تحقق پیشرفت تحصیلی، وجود استعداد و توانایی تحصیلی، یک امر لازم محسوب میگردد. یکی از طرق تقویت وضعیت تحصیلی از جانب خود دانشآموزان تیزهوش، وارسی و تحلیل میزان و ماهیت و نوع ضعف تحصیلی است که فرد با وی دست به گریبان است:
«نتایج اجرای یک برنامة ویژه برای رفع ضعف تحصیلی در میان هفده دانشآموز تیزهوش هست تا سیزده ساله، خوشایند و مثبت بود. یکی از تدابیر اساسی این برنامه، وارسی ماهیت ضعف تحصیلی از سوی خود دانشآموزان بود.»3
با این توضیح، شناخت دقیق استعداد تحصیلی و نوع ضعف تحصیلی بهوسیلة دانشآموزان به تقویت «آمادگی تحصیلی» آنها یاری میدهد و شرایط را برای پیشرفت تحصیلی در آن حوزه فراهم میآورد.
هویتیابی شغلی
«هویتیابی شغلی» اشاره به وجود چهار خصیصة اساسی دارد: الف) شیفتگی نسبت به ماهیت آن شغل ب) وجود فعالیتها و مهارتهای حرفهای مساعد ج) ارزشگذاری و احترام فراوان به آن فعالیت شغلی د) وجود حمایت محیطی و تعامل ضروری با اجتماع.
آمادهسازی شرایط شغلی و حرفهای دانشآموزان، زمینة پیشرفت تحصیلی آنها را مساعد میکند. پژوهشها نشان میدهند که «آشنایی دانشآموزان تیزهوش نوجوان با پیامدهای شغلی شتههای تحصیلی آنها، موجب افزایش پیشرفت تحصیلی شده است.»1
بهنظر میرسد که آشنایی با این پیامدها، کم و بیش به ارتقای سطح هویت حرفهای، مساعدت مینماید.
«در بررسی هویت شغلی یکصد و سی و شش پسر و دویست و سی دختر تیزهوش دبیرستانی یافت شد دانشآموزانی که دارای شغل آزمایشی در دبیرستان بودند، هویت حرفهای بالاتر نشان دادند. هویت شغلی به همخوانی انتخاب تخصص علمی در سطح دانشگاه نیز مرتبط است.»9
گرچه آمادهسازی شرایط اشتغال آزمایشی در دوران تحصیلی متوسطه به مدارس مرتبط است، اما خود دانشآموز تیزهوش نیز در این امر، سهم بسزایی دارد. تحقق حداقل سه خصیصه (شیفتگی، فعالیتهای مساعد، و ارزشگذاری) هویت حرفهای، به شخص دانشآموز تیزهوش مربوط میشود. بنابراین نقش فردی تزهوشان در تقویت هویت شغلی و در پی آن، پیشرفت تحصیلی، امری محرز و روشن است.
خودنظمجویی
پیشرفت تحصیلی بدون وجود احساس مسئولیت دانشآموز در نقش تحصیلی، امکانپذیر نیست انجام فعالیتهای تحصیلی منظم بهوطر مستقل و انتظار، «خودنظمجویی» نام میگیرد. این ویژگی میتواند شرایط را برای تحقق پیشرفت تحصیلی فراهم آورد:
«تدبیر محوری یک برنامة ویژه در جهت رفع ضعف تحصیلی دانشآموزان تیزهوش، انجام راهبردهای خودنظمجویی در میان آنها بود که نتایج مثبت و درخشانی در پی داشت.»3
بنابراین فعالیتهای تحصیلی مستقل و انفرادی در یک خطمشی نظامیافته به پیشرفت تحصیلی میانجامد. تحقق چنین فعالیتی، مستلزم وجود حداقل دو ویژگی است که هر دوی آنها کم و بیش در میان دانشآموزان تیزهوش یافت میشوند: خودباوری مثبت و انگیزة آنها کم و بیش در میان دانشآموزان تیزهوش یافت میشوند: خودباوری مثبت و انگیزة درونی نیرومند. «از طرفی میدانیم که خودباوری اگر ضعیف باشد، به ضعف در تحصیلی میانجامد:
«بررس وضعیت تحصیلی پنج گروه از دانشآموزان تیزهوش و عادی نشان داد که ضعف در ارتباط با ویژگیهای شخصیتی نیز میباشد.»7
«تأثیر انگیزة درونی و خودباوری (برداشت از لیاقت تحصیلی) بر پیشرفت تحصیلی مطالعه گردید. در این مطالعه، تیزهوشان پایههای دوم و سوم تحصیلی مشارکت جستند و ابزارهای انگیزش درونی، خودباوری و پیشرفت تحصیل در آغاز و پایان یک سال تحصیلی اجرا گردیدند. روشهای تحلیلی ویژه نشان داد که انگیزة درونی، برداشت از صلاحیت شخصی را تحت تأثیر قرار میدهد و این خودباوری به نوبة خود به پیشرفت تحصیلی میانجامد.»6
بنابراین برداشت دانشآموزان از لیاقت و صلاحیت شخصیاش ـ تحت تأثیر انگیزة درونی ـ شرایط را برای پیشرفت تحصیلی فراهم میکند و شرایط مزبور، درواقع همان اقدام برای «خودنظمجویی» است.
بهطور کلی برداشت از لیاقت و صلاحیت شخصی برای تحقق پیشرفت (اعم از تحصیلی و غیره) شرطی لازم است. چنانکه مطالعات مربوط به بررسی انگیزه پیشرفت، آن را مورد تأکید قرار میدهند:
«پژوهش برروی انگیزة پیشرفت و دانشآموزان تیزهوش از چشمانداز شناخت اجتماعی انجام گرفت. این تحلیل برخی از ساختارهای مرتبط و متمرکز بر انگیزة پیشرفت را مورد بحث قرار میدهد: کفایت و لیاقت برداشت شده، اسنادها، جهتگیریهای مربوط به هدف، انگیزة درونی. استنباط میشود که چشمانداز شناخت اجتماعی، چارچوب نظری مناسبی برای تحقیق برروی فرایند انگیزشی است؛ فرایندی که در رشد هوشی و شخصیتی دانشآموزان تیزهوش و مستعد مؤثر است. علاوه بر آن وجود یک الگوی فرایند محوری بیش از الگوی ایستا و ثابت، برای تحقیق تیزهوش و انگیزة پیشرفت، توانایی دارد.»4
با این توضیح، «خودنظمجویی» دربرگیرندة انگیزه درونی نیرومند و خودباوری مثبت است؛ از اینرو باعث پیشرفت تحصیلی میشود.
نقش هدفمندی
چنانکه بیان گردید، پیشرفت تحصیلی در شرایطی تحقق مییابد که آمادگیهایی از لحاظ روانی و تحصیلی فراهم شود؛ مقتضیات محیطی اعم از خانواده، مدرسه و جامعه به خوبی درک و شناخته شود و سپس فرد تیزهوش بتواند آمادگیهای خود رابراساس نیازها و مقتضیات محیطی هماهنگ سازد. در این مسیر، درک و کشف هویت حرفهای خاص خود، هماهنگی مزبور را تقویت خواهد کرد. این هماهنگی بهطور ضمنی، مقتضی وجود یک هدف مشخص و روشن است که میان آمادگیهای روانی، تحصیلی و شغلی فردی با نیازها و مقتضیات محیطی پیوند ایجاد کرده است.
پس از آن، با به کارگیری راهبرد خودنظمجویی، هدف مزبور پیگیری میشود برای هرگونه پیشرفتی اعم از تحصیلی و غیره تهیه میگردد.
با بیان آنچه ذکر شد، استنباط میگردد که «هدفمندی»، هستة مرکزی و محور اساسی پیشرفت تحصیلی است. همة شرایط محیطی اعم از خانواده، مدرسه و جامعه که به تقویت هدفمندی دانشآموزان تیزهوش یاری دهند، درواقع به پیشرفت تحصیلی آنها کمک کردهاند.
منابع:
1ـ کاظمی حقیقی، ناصرالدین (1375). بینش و خلاقیت، مجله استعدادهای درخشان، سال پنجم، شمارة اول (17).
2- Baker, J. A. (1995). Depression and suicidal ideation among academically gifted adolescents. Gifted Child Quarterly. Vol 39(4), 218- 223.
3- Baum, S. M.; Renzulli, J. S. & Hebert, Th. P. (1995). Reversingunderachievement: Creative productivity as a systematicinter vention. Gifted Child Quarterly. Vol 39(4), 224- 235.
4- Dai, D. Y.; Moon, S. M. & Feldhusen, J. F. (1998). Gifted students: A social cognitive perspective. Education Psychologist, Vol 33(2-3), 45-63.
5-Field, T.; Harding, J.; Yando, R. & Gonzalez, K. etal. (1998). Feeling and attitudes of gifted students. Adolescence, Vol 33(130), 331- 342.
6- Goldberg M. D. & Cornell, D. G. (1998). The influence of intrinsic motivation and self-concept on academic achevement in second and thire grade students. Journal for the Education of the Gifted, Vol 12(2), 176-205.
7- Hanses, P. & Rost, D. H. (1998). Das "Drama" der hochbegaten Underachiever "Gewöhnliche" oder "aussergewöhnliche Underachiever? Zeitschrift fur Pädagogische Psychologie, Vol 12 (1),53-71.
8- Leung, S. A. (1998). Vocational identity and career choice congruence of gifted and talented high school students. Counselling Psychology Quarterly, Vol 11(3), 325-335.
9- Oram,G. D.; Cornell, D. G. & Rutemiller, L. A. (1995). Relations between academic aptitude and psychosocial adjustment in gifted program student. Gifted Child Quarterly, Vol 39(4), 236-244.
10- Robinson, N. M.; Weinberg, R. A.; Redd D. & Ramey, Sh. L. etal. (1995). Family factors
associated with high academic competence among family former Head Start children. Gifted Child Quarterly, Vol 42(3), 148- 156.
دیدگاه خود را بنویسید