زندگی یعنی حل مساله به زندگی فرد معنا و هویت می دهد. واقعیت روزمره  زندگی انسان، هیجان و در پی آن واکنش هیجانی است. 

سرچشمه هیجان، اندیشه های آدمی است. اندیشه و هیجان، دو مقوله منفک و جدا نشدنی است از انسان هستند.

 انسان همواره و در همه حال با اندیشه و هیجان ناشی از آن زندگی می کند. نظریه هیجان اندیشه برای نخستین بار در هفدهمین کنفرانس شورای جهانی کودکان تیزهوش ( انگلستان 2007 ) ارایه شد و سپس در مجامع بین المللی توسعه یافت. ( کاظمی، 2008 و کاظمی 2014) /

هیجان اندیشه از خلاقیت نشات می گیرد و بر یک پارچگی تعاملی دامنه های عاطفی، شناختی و رفتاری نظام روانشناختی تاکید می کند.

 هرجایی اندیشه ای پای گیرد احساس هم به وجود می آید. احساس و اندیشه از هم جدایی ناپذیرند احساس، اندیشه لازم خود را تولید می کند و یکپارچگی تار و پود این دو به وجود می آید. هنگامی که احساسی به وجود میآید، هیجان هم پشت سرآن تولید می شود، به چنین تولیدی " هیجان اندیشه " اطلاق می شود.اما لزوما هراندیشه ای  به هیجان منجر نمی شود. قلمرو تعاملی هیجان اندیشه، بر پایه پژوهش ها در گستره های شخصیت، شناخت و رضایت اززندگی است.

نظریه هیجان اندیشه در دو دامنه بزرگ روانشناختی یعنی شخصیت و بهداشت روان قابل گسترش است. 

منبع: هیجان اندیشه