«هوش» در لغت به معنای فهم، شعور، درك، آگاهی، بیداری، به جا بودن حواس، متمایز كردن، زیركی، زرنگی و عقل و خرد استعمال شده است. امّا بررسی مفهوم اصطلاحی هوش از دیدگاه روانشناختی نشان میدهد كه علیرغم وجود تعاریف گوناگون و متنوّع از آن، مراد چیزی جز آن تعبیر ادبی و تاریخی «جوهر دانایی» نیست. بنابراین هوش را می توان اصطلاحاً «ظرفیّت شناخت» یاد كرد كه فرد به وسیلهٔ آن، اطلاعات و آگاهیهای خود را درونسازی و برونسازی نماید؛ مرتب و منظم كند؛ لغات و كلمات فراوانی را یاد بگیرد و آنها را به كار ببرد؛ با اعداد سر و كار داشته باشد؛ چیزی را در ذهنش تصوّر و تجسّم كند و آنچه را كه میخواهد، حفظ كرده و به یاد آورد؛ استنتاج نموده و نتیجهگیری خود را ارائه دهد؛ میان چیزهای لازم و ملزوم رابطه برقرار كند؛ به پدیدههای مورد نظرش توجّه و دقّت مداوم و متمركزی مبذول دارد؛ عمق و ژرفا و درون چیزی را به خوبی بررسی كرده و درست حدس بزند. بنابراین هوش یك ابزار و وسیله است كه میتوان آن را برای یادگیری و كسب اطلاعات عمومی در ابعاد مختلف به كار برد.
بنابراین هوش یك ابزار است كه میتوان آن را برای یادگیری و كسب اطلاعات عمومی در ابعاد مختلف به كار برد. حتی اگر در حوزهٔ روانشناسی تمركز كنیم، خواهیم دید كه تعریف هوش بسته به رهیافت رفتارگرایانه، شناختی، زیستشناختی و غیر آن، متفاوت است. برای جلوگیری از اطالهٔ بحث، تنها به فهرستی از تعاریف هوش و تیزهوشی اكتفا كرده، سپس به مهمترین تعاریف هوش در روانشناسی میپردازیم.
مؤلّفه های هـوش
موهبت خدادادي خاصّ
موشکافی به معنای «توجّه، دقّت و موشكافی در امور برای درك و فهمیدن مطالب همراه با سرعت در اندیشیدن، فهم و یادگیری».
نوفهمی به معنای «فهم، گیرایی، .دریافت و یادگیری معانی چیزها و مطالب همراه با نوسازی و خلق چیز جدید».
تحليل کارآورانه به معنای موقعیّتسنجی، ریشهیابی و رهكاریابی بر پايهٔ توانایی شناخت تحلیلی متفاوت كه به انجام كار در سطح برجسته ميانجامد.
بنابراین جمع بندی كلّی تعریف هوش نشان می دهد كه هـوش به معنای «موهبت الهي خاص در فهم دقىق خلّاقانه و تحليل کارآورانه» است.
مؤلّفه های تیزهوشی
هوش برجسته به معناي توانايي و استعداد خدادادي (موهوبی) بالا در هوش که با ضريب هوشي و فعاليت برجستهتر از سنّ بروز مي يابد.( توانایی بالا در هوش، استعداد خدادادی بالا، ضریب هوشی بسیار بالاتر از عادی، فعالیت یا توانابی بسیار بالا در مقایسه با همسن و سالان خود)
سرعت شناخت و عملکرد بالا به معناي سرعت و عملكرد بالا در فراگیری، درك، فهم، تجزیه و تحلیل و انتقال مطالب در یكی از زمینههای تحصیلی، خلّاقیّت (با تأكيد بر نوآوري)، رهبری و یا هنری
برجستگي در توانايي خلّاقانهٔ وظيفهمندانه به معناي تركيب اين سه ویژگی: توانایی بالاتر از متوسّط ، وظیفهمندیبسیار بالا، خلّاقیّت برجسته؛ اين پدیده اگر با تلاش همراه شود، به نخبگی میانجامد.
گيرايي استثنايي به معناي توانايي استثنايي و استعداد بي نظير در گيرايي که برتر از ويژگيهاي سنّي است. (خصوصیات فرد تیزهوش بالاتر از ویژگیهای سنّ طبیعی است؛ توانایی استثنایی در یادگیری، گیرایی تیز و زیاد، استعداد بینظیر و منحصر به فرد، تیزهوش كسی است كه در میان پنج درصد بالای همسن و سالان خودش باشد).
فراگيري و تنوّع در تيزهوشي
مؤلّفه های استعداد
توانایی شناخت مفاهىم و طبقه بندی آنها
توانایی درك، یادگیری و طبقه بندی مفاهیم
توانایی شناخت مفاهیم و درك داشتن
توانایی ویژه همراه با مهارت
توانایی بالا در بروز قابلیتهای شخصی
توانایی ویژه بالقوّه در انجام كاری با دستیابی به مهارت یا دانش
توانایی یا مهارت ذاتی خاصّ در یك زمینه بیش از دیگران
استعداد «يك توانایی در شناخت مفاهیم ويژه و طبقهبندی آن براي بروز قابليّت شخصي و انجام ماهرانهتر يك كار خاصّ است».
مفاهىم نخبگی
استعداد همراه با نبوغ
توانایی كارهای مؤثّر با استفاده از هوش و خلّاقیت و پشتكار بالا
توانایی نظریّهپردازی
مؤلّفه های نوآوری
ابتكار چیزهای نو و جدید یا ابداع روشهای تازه در زمینههای مختلف
حل مسأله ارایهٔ طرحی سودمند برای اوّلین بار كه راه حل جدید ، آسان و مؤثّری برای مسائل دشوار باشد
کارآفرینی ایجاد كار جدید یا چیز نو برای بهبود زندگی با بهرهگیری از اندیشه و خلّاقیت بر پایهٔ هوش و دانش
مؤلّفه های پیشرفت تحصیلی
توانایی موفّقیّت در یادگیری
ترقّی در نحوهٔ یادگیری
توانایی كسب موفّقیّت آموزشگاهی و كسب مدارج تحصیلی بالا
توانایی موفّقیّت در روند یادگیری و پیشرفت میزان یادگیری نسبت به گذشته
افزایش سطح آگاهی معتبر
بالارفتن سطح آگاهی و بهتر شدن درك و فهم دانش آموز در مواد درسی
كسب نتیجهٔ بهتر و افزایش بازدهی تحصیلی و پیشرفتی كه با آزمونهای معتبر تحصیلی احراز شود
مؤلّفه های خلّاقیّت
طرح نو (برپايه توانايي و نگاه متفاوت) به معناي پیشنهاد تازه، تازگی، توانایی تولید و تركیب اشیاء به شكل تازه، نگریستن به پدیدهها به گونهای دیگر و نوسازی با اندیشیدن و تفكّر
نوپديدآوري بر پايهٔ انديشه و توانايي به معناي استفاده از اندیشه برای ارایهٔ نظرهای جدید و متنوّع، آفرینندگی، به وجود آوردن و پدیدآوری چیزهای تازه، بدیع و جدید، توانایی پدید آوری فكر و اندیشهٔ جدید و نو و نوآوری در كارها، افكار یا عقاید
پويايي نوکارآورانه برپايهٔ توانايي به معناي بهرهبرداری از هر شرایطی برای انجام كار، ارایهٔ كارها با شیوهٔ نوین و متفاوت، توانایی ایجاد چیز نو و جالب، یافتن راه جدید برای انجام كارهای نو با وسایل اندك، احساس نیرومندی شدید برای تجربهٔ كنجكاوانه و فعّال یك اندیشهٔ بزرگ هیجان انگیز، مبتكرانه و ابداعی، جنب و جوش كنجكاوانه برای كارهای نو و تازه
نواستنباطي بر پايهٔ هوش و باز بودن ( در نوانديشي و نگاه) به معناي نواندیشی در طرحها و نظرها، استنباط مفهوم جدید از تركیب مفاهیم آموخته شده با تكیه بر هوش، سعی در خوب نگاه كردن و ایجاد چیز جدید، داشتن فكر و اندیشهٔ باز برای نگاه كردن به همهٔ جوانب
قدرت اکتشاف به معناي دستیابی برای تولید و اكتشاف، قدرت حلّ مسأله، كشف و اختراع
بنا براین خلّاقيت به معناي كلّي «پويايي نوپديدآورانه در طرح، استنباط، کشف، کردار بر پایهٔ توانايي ، انديشه یا نگاه» است.
پاىه های خلاقىت: تواناىى، اندىشه، نگاه
فراىند: پوىاىی نوپدىدآوری
جلوه های خلاقىت: استنباط، اکتشاف، طرح، کردار
تعرىف نبوغ
نبوغ به معناي موفقیّت مستعدانهٔ خاص
اثبات استعدادها و توانائیها در زمینهای خاص با استفاده از آن
استعداد فكری و ذهنی بسیار ویژه و موفّقیت در زمینهای خاص
طبقه بندی تعاریف تیزهوشی
تعاریف تیزهوشی را می توان بر مبنای محوریّت تعریف در چهار طبقه جای داد:
الف) روی آورد توانایی(با تعاریفی نظیر:(
توانایی هوشی فوقالعاده، عملكرد عالی در انجام امور(وظایف) و خلّاقیت فوقالعاده.
توانایی ویژهٔ مربوط به هوشبهر عالی در یكی از زمینههای هنر، موسیقی، مكانیك، علوم، روابط اجتماعی، رهبری و سازماندهی
برجستگی و تعالی در هوش عمومی
سطوح تیزهوشی
تیزهوشی بر اساس سطح، در پنج طبقه جای می گیرد:
- خفیف (هوشبهر میان 115 تا 129 معادل یك ششم تا یك چهلم جامعه)
- نه چندان شديد(هوشبهر میان 130 تا 144 معادل یك چهلم تا یك هزارم جامعه)
- شديد (هوشبهر میان 145 تا 159 معادل یك هزارم تا یك ده هزارم جامعه)
- استثنایی (هوشبهر میان 160 تا 179 معادل یك ده هزارم تا یك میلیونم جامعه)
- عميق (هوشبهر میان 180 معادل یك میلیونم به بالای جامعه) )
مفاهيم بنيادين نخبگي را ميتوان اين گونه تعريف كرد:
«هوش» به معناي موهبت خدادادي خاص در فهم خلّاقانه دقيق و تحليل کارآورانه است.
«تيزهوشي» به معناي يك توانایی هوشي خدادادي خاصّ است كه با خلّاقیت همپوشي دارد يا ممكن است با آن همراه باشد و شامل استعداد به معناي شناخت مفاهیم ويژه و طبقهبندی آن براي بروز قابليت شخصي و انجام ماهرانهتر يك كار خاصّ ميشود.
«استعداد» به معناي توانایی در شناخت مفاهیم ويژه و طبقهبندی آن براي بروز قابليت شخصي و انجام ماهرانهتر يك كار خاص است.
«خلّاقيت» به معناي پويايي نوپديدآورانه در طرح، استنباط، کشف یا کردار بر پایهٔ توانايي، انديشه یا نگاه است.
«پیشرفت تحصیلی» یعنی: توانايي كسب موّفقيت و پيشرفت نسبي از طريق افزایش سطح آگاهی و بهتر شدن فهم درسی كه با آزمون معتبر تحصیلی تأیید شود و به كسب مدارج بالا منجر گردد.
«سرامدي» به معناي موّفقیّت در زمینهای خاص يا مجموعهاي ازفعّالیتها است با استفاده از توانایی برتر بر پايهٔ برجستگی به لحاظ ویژگیهای مشخّص، به گونهای كه رضايت از خود با تعقیب اهداف شخصی همراه با تلاش بیوقفه تحقّق يابد و فرد در مقام ارزشمند جای گیرد.
«موّفقيّت» يعني جدّیّت در هدفمندی همراه با پیشرفت رضایتمندانه كه سرانجام به بهینگی در بازدهٔ تكالیف منجر شود.
«خردمندي» به معناي تفكّر در جنبههای ارزشمند با استفاده از عقل، هوش، درك، انسجام اندیشهها، اهمیتدهي به دانش و درایتمندی برای انتخاب بهترین راه حل در جهت آینده نگری
«عقل» به معناي سنجش پيامد رفتار خود و جوانب موقعيت با تشخيص منطقي و مستدل توأم با مهار هيجان براي تصميمگيري بهينه است.
بنابراين، هنگامي كه «استعداد» و «موّفقيّت» در يك زمينهٔ بسيار خاص در هم ميآميزد، «نبوغ» پديد ميآيد. پس «نبوغ» حاصل تركيب يافتگي استعداد و موّفقيّت در يك زمينهٔ بسيار خاصّ است
و هنگامي كه «نبوغ» با «نوآوري» تركيب ميشود، «نخبگي» شكل ميگيرد؛ به بيان ديگر، نخبگي ثمرهٔ يكپارچگي استعداد، نوآوري و موّفقيت است و اگر توجّه داشته باشيم كه موّفقيت مشتمل بر «پیشرفت تحصیلی» و «سرآمدي» است، از «نخبگي» ميتوان اين تعابير را ارايه داد: «نبوغ نوآورانه»، «استعداد نوآورانهٔ موّفقيّتآميز»، «استعداد نوآورانهٔ توأم با پيشرفت و سرآمدي». پس نخبگي دربرگيرندهٔ اين مؤلّفههاست:
الف) «استعداد» به معناي توانایی در شناخت مفاهیم ويژه و طبقهبندی آن براي بروز قابليت شخصي و انجام ماهرانهتر يك كار خاص
ب) «نوآوري» به معناي ارایهٔ طرحی سودمند، ایجاد كار جدید، ابتكار چیز نو یا ابداع روش تازه در زمینههای مختلف برای بهبود زندگی است برای اوّلین بار كه راه حلّ جدید، آسان و مؤثّری برای مسائل دشوار با بهرهگیری از اندیشه و خلّاقیّت بر پایهٔ هوش و دانش ارایه دهد.
ج) «پیشرفت تحصیلی» به معناي توانايي كسب موّفقيّت و پيشرفت نسبي از طريق افزایش سطح آگاهی و بهتر شدن فهم درسی كه با آزمون معتبر تحصیلی تأیید شود و به كسب مدارج بالا منجر گردد.
د) «سرآمدي» به معناي موّفقیّت در زمینهای خاص يا مجموعهاي ازفعّالیّتها با استفاده از توانایی برتر بر پايهٔ برجستگی به لحاظ ویژگیهای مشخّص، به گونهای كه رضايت از خود با تعقیب اهداف شخصی همراه با تلاش بیوقفه تحقّق يابد و فرد در مقام ارزشمند جای گیرد.
بنابراين با يك « پارادايم تلويحي» روبروييم . اين« پارادايم» با محوريّت نخبگي، يكپارچگي مييابد . چنان كه مشهود است نخبگي، مركّب از نبوغ و نوآوري است. مؤلّفهٔ نبوغ تشكيل يافته از استعداد و موّفقيّت است. موّفقيّت به مثابهٔ تركيبي از سرآمدي و پيشرفت ، پايهٔ خردمندي است و تحقّق خردمندي نيز مستلزم عقل است.
استعداد نيز به منزلهٔ تركيبي از توانايي و مهارت ، علاوه بر آنكه يكي از دو پايهٔ نبوغ را تشكيل ميدهد، اساس و بنياد تيزهوشي است و تيزهوشي ( و از جمله هوش) نيز از طريق خلّاقيت با نوآوري پيوند مي يابند و نوآوري يكي از دو زمينهٔ «نخبگي» را تشكيل ميدهد. از این رو، نخبگي مستلزم وجود «توانايي»، «مهارت»، «سرآمدي» و «پيشرفت» است.
بنابراين ممکن است این تعریف اجماعی را از پديدهٔ «تيزهوشي و استعداد» به دست داد:
«تيزهوشي»، يك توانایی هوشي خدادادي خاصّ است كه با خلّاقیت همپوشي دارد و شامل استعداد به معناي شناخت مفاهیم ويژه و طبقهبندی آن براي بروز قابليت شخصي و انجام ماهرانهتر يك كار خاصّ ميشود.
دیدگاه خود را بنویسید