در جهان پرتحول امروز، خلاقیت به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین مهارت‌های قرن بیست‌ویکم شناخته می‌شود؛ مهارتی که نه‌تنها در هنر و ادبیات، بلکه در علوم، فناوری، آموزش و زندگی روزمره نیز جایگاهی تعیین‌کننده دارد. ادبیات علمی اخیر تلاش کرده است تا با نگاهی چندبعدی به خلاقیت، ابزارها و رویکردهای نوینی را برای سنجش، پرورش و تحلیل آن در بافت‌های گوناگون طراحی کند. مجموعه پیش‌رو، مروری تحلیلی بر دستاوردهای علمی نوین است که هر یک از زاویه‌ای خاص به مفهوم خلاقیت می‌نگرند؛ از ارزیابی جامع خلاقیت علمی در مدارس تا مفهوم نوپدید «همدلی خلاق»، از اضطراب خلاقیت تا نقش زمان در فرآیندهای ذهنی خلاقانه. این مجموعه، نه‌تنها پژوهشگران علوم تربیتی و روان‌شناسی، بلکه برنامه‌ریزان درسی، معلمان، و علاقه‌مندان به توسعه‌ فردی را به سفری میان نظریه و عمل در قلمرو خلاقیت فرامی‌خواند.

بررسی مطالعات

۱. سنجش جامع خلاقیت علمی (C-SCA): رویکردی نوین برای سنجش خلاقیت علمی در دانش‌آموزان دبیرستانی

در حالی که ابزارهای موجود برای اندازه‌گیری خلاقیت علمی معمولاً بر یک بُعد مانند تفکر واگرا تمرکز دارند، C-SCA دانش علمی، انگیزه در خلاقیت علمی و سبک‌های تفکر را در چارچوب ارزیابی خود ترکیب می‌کند. در این پژوهش، سه بُعد C-SCA با اصلاح ابزارهای موجود اندازه‌گیری شدند. دو نسخه از آزمون ارائه شده است تا امکان ارزیابی اثربخشی مداخلات آموزشی بر خلاقیت علمی فراهم شود. برای ارتقای عینیت در نمره‌دهی، از ChatGPT در فرایند نمره‌دهی خلاقیت علمی استفاده شد. با نگاهی به آینده، پیشرفت‌های فناورانه می‌توانند ارزیابی خلاقیت علمی را بهبود بیشتری ببخشند. (شو، ریس و لاج، ۲۰۲۵)

۲. پیوند اضطراب خلاقیت با دو سبک شناختی خلاق از طریق خودکارآمدی خلاق و جست‌وجوی تازگی

اگرچه مشخص شده است که اضطراب خلاقیت با پیامدهای منفی در خلاقیت مرتبط است، اما هنوز مشخص نیست که آیا این اضطراب بر سبک‌های شناختی خلاق نیز تأثیر منفی دارد یا خیر. در این پژوهش با استفاده از نظریه خودکارآمدی و مدل دو مسیره خلاقیت، مدل‌هایی طراحی شد تا نقش واسطه‌ای خودکارآمدی خلاق و جست‌وجوی تازگی در تأثیر اضطراب خلاقیت بر سبک‌های شناختی خلاق بررسی شود. نتایج نشان دادند که اضطراب خلاقیت به‌طور منفی بر تولید ایده و انتخاب ایده تأثیر دارد. این تأثیر از طریق زنجیره‌ای از کاهش خودکارآمدی خلاق و جست‌وجوی تازگی رخ می‌دهد (برای تولید ایده) و فقط از طریق کاهش خودکارآمدی خلاق بر انتخاب ایده تأثیر می‌گذارد. (شیانگ و همکاران، ۲۰۲۵)

۳. خلاقیت، تنظیم هیجان و رؤیاسازی ناسازگار

رؤیاسازی ناسازگار و ارتباط آن با دشواری در تنظیم هیجان، فرایندهای خلاق، خودکارآمدی خلاق و هویت شخصی خلاق بررسی شد. نتایج نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان و تجربه‌های خاص خلاقانه، ۲۳٪ از واریانس رؤیاسازی ناسازگار را تبیین می‌کنند. در یک زیرنمونه، هویت شخصی خلاق پیش‌بینی‌کننده مثبت، و خودکارآمدی خلاق پیش‌بینی‌کننده منفی رؤیاسازی ناسازگار بود. این یافته‌ها اهمیت مهارت‌های تنظیم هیجان بهینه را به‌ویژه برای افرادی با رؤیاسازی اجباری نشان می‌دهند. (تامسون و ژاک، ۲۰۲۵)

۴. همدلی خلاق

پژوهش‌ها در زمینه همدلی اغلب بر دقت در درک ذهن دیگران تمرکز دارند. این مطالعه بررسی می‌کند که آیا همدلی می‌تواند یک فرایند خلاق باشد، به‌طوری‌که فرد بتواند چندین احتمال متفاوت از تجربه دیگران را تصور کند. دو وظیفه برای اندازه‌گیری همدلی خلاق طراحی شد: یکی با استفاده از جریان رو به جلو برای سنجش خلاقیت پویا و دیگری با یک وظیفه تفکر واگرا. نتایج نشان دادند که دستورالعمل «خلاق بودن» باعث افزایش امتیازها نسبت به «دقیق بودن» می‌شود. همچنین، افرادی که به آن‌ها گفته شد همدل باشند، در مقایسه با افراد عینی، عملکرد خلاق‌تری داشتند. این یافته‌ها نشان می‌دهند که همدلی می‌تواند فرایندی خلاق باشد. (اندرسون و همکاران، ۲۰۲۵)

۵. ادغام اندیشه محاسباتی در یادگیری STEAM: پرورش خلاقیت از طریق طراحی الگوهای باتیک

ادغام تفکر محاسباتی (CT) در فعالیت‌های STEAM را برای توسعه خلاقیت بررسی شد. فعالیت‌هایی با ترکیب ریاضیات و CT در زمینه هنر باتیک، علوم (موم و رنگ)، و مهندسی (مدلسازی و چاپ سه‌بعدی) طراحی شدند. شرکت‌کنندگان شامل دانش‌آموزان دبیرستانی و معلمان آینده بودند. داده‌ها از فایل‌های GeoGebra و مدل‌های سه‌بعدی جمع‌آوری و تحلیل شد. نتایج نشان دادند که شرکت‌کنندگان توانستند دانش محدود خود در برنامه‌نویسی را گسترش دهند و الگوهای هنری متنوعی طراحی کنند. (یونیانتو و همکاران، ۲۰۲۵)

۶. خلاقیت در گذر زمان: بررسی جنبه‌های زمانی در فرایند خلاق

نقش زمان در فرایند خلاق و دو دیدگاه خطی و تکرارشونده بررسی گردید. پژوهشگران چارچوبی تجربی برای بررسی فرایند خلاق طراحی کرده‌اند. نتایج نشان دادند که برخی افراد از رویکرد خطی پیروی می‌کردند در حالی که برخی دیگر الگوی تکرارشونده داشتند. افرادی که از رویکرد تکرارشونده پیروی می‌کردند، راه‌حل‌های خلاقانه‌تری ارائه دادند، زیرا زمان بیشتری را صرف انتخاب و توسعه ایده می‌کردند. (تولکامپ و همکاران، ۲۰۲۵)

۷. آموزش رقص خلاق در اوایل کودکی با استفاده از کتاب‌های تصویری

داستان‌های کتاب‌های تصویری ابزاری مؤثر برای آموزش رقص خلاق به کودکان هستند. این مقاله فعالیتی برای رقص بر اساس یک داستان تصویری ارائه می‌دهد که معلمان می‌توانند از آن برای تقویت کاوش حرکتی و خلاقیت استفاده کنند. (چاتزیپانتلی، ۲۰۲۵)

۸. قدرت زمان‌بندی در تیم‌سازی مدارس راهنمایی: انعطاف‌پذیری، خلاقیت و یادگیری دانش‌آموز محور

در مدرسه راهنمایی «می‌فیلد»، معلمان برای ایجاد تجربه‌های یادگیری شخصی‌سازی‌شده، دریافتند که زمان‌بندی سنتی مانع تحقق ایده‌های خلاقانه است. با ایجاد انعطاف در برنامه روزانه و دادن اختیار به معلمان برای سازماندهی زمان، امکان آموزش عمیق‌تر، همکاری بیشتر، و یادگیری مؤثرتر فراهم شد. (شپرد و ساندرز، ۲۰۲۵)

تحلیل

۱. تنوع بافتی و رویکردی: مقالات در زمینه‌های گوناگون مانند آموزش رسمی (مدرسه و دانشگاه)، آموزش هنر (رقص)، روان‌شناسی (هیجان، اضطراب، رؤیاپردازی)، فناوری‌های نوین (چاپ سه‌بعدی، ChatGPT)، و شناخت اجتماعی (همدلی) خلاقیت را بررسی کرده‌اند.

۲. ترکیب خلاقیت با دیگر مفاهیم روان‌شناختی: مقالات متعددی نشان داده‌اند که خلاقیت ارتباط تنگاتنگی با خودکارآمدی، تنظیم هیجان، اضطراب، هویت شخصی و جست‌وجوی تازگی دارد.

رویکردهای نوین در سنجش خلاقیت: از ابزار C-SCA گرفته تا وظایف طراحی‌شده برای «همدلی خلاق»، نشان داده شده است که سنجش خلاقیت به‌سوی روش‌های چندبعدی و فناوری‌محور در حرکت است.

۴. نقش محیط و زمان: برخی مقالات بر اهمیت محیط آموزشی انعطاف‌پذیر و نقش زمان در خلق ایده‌ها تأکید کرده‌اند. زمان، هم به‌عنوان عامل ساختاری (مثل برنامه‌ریزی مدرسه) و هم عامل شناختی (مثل توالی فرایندهای ذهنی)، در خلاقیت مؤثر شناخته شده است.

۵. تمرکز بر آموزش و یادگیری: بیشتر پژوهش‌ها کاربرد مستقیم در طراحی فعالیت‌های آموزشی یا شناخت بهتر یادگیرندگان دارند، از جمله ادغام هنر، فناوری و ریاضی در آموزش STEAM.

استنباط

۱. خلاقیت ماهیتی چندبعدی دارد: نمی‌توان آن را صرفاً به ایده‌پردازی یا تفکر واگرا فروکاست؛ بلکه ابعاد شناختی، عاطفی، اجتماعی و انگیزشی آن باید هم‌زمان در نظر گرفته شوند.

۲. موانع روانی خلاقیت (مثل اضطراب) قابل تعدیل هستند: نقش واسطه‌ای خودکارآمدی و گرایش به تازگی، نشان می‌دهد که با مداخلات هدفمند می‌توان موانع ذهنی خلاقیت را کاهش داد.

۳. همدلی و خلاقیت می‌توانند یکدیگر را تقویت کنند: برخلاف تصور سنتی که دقت را در تقابل با خلاقیت می‌دانست، پژوهش «همدلی خلاق» نشان می‌دهد که تجربه دیگران را می‌توان به شیوه‌ای خلاقانه تصور کرد.

۴. فناوری‌های نوین در سنجش و آموزش خلاقیت مؤثرند: از استفاده از ChatGPT برای نمره‌دهی تا بهره‌گیری از چاپ سه‌بعدی برای طراحی هنری، فناوری می‌تواند خلاقیت را عینی‌تر، گسترده‌تر و مشارکتی‌تر کند.

۵. ساختارهای زمانی سنتی ممکن است خلاقیت را سرکوب کنند: بازاندیشی در زمان‌بندی آموزشی می‌تواند زمینه‌ساز یادگیری معنادارتر و خلاقانه‌تر شود.