درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) یکی از برجستهترین رویکردهای نسل سوم رواندرمانی شناختی-رفتاری است که با تمرکز بر پذیرش تجربه و تعهد به ارزشهای درونی، در پی افزایش انعطافپذیری روانشناختی فرد است. در این مقاله، ACT از منظر روانشناسی تعاملی بهطور انتقادی بررسی میشود. روانشناسی تعاملی رویکردی کلنگر، هستیمحور و مبتنی بر فطرت انسانی است که با تکیه بر مفاهیمی چون تعامل، نظامیافتگی، سرشت پاک و اصالت حقیقت، چشماندازی متفاوت از ساختار روان و روند درمان ارائه میدهد. تحلیل حاضر نشان میدهد که هرچند ACT در کاربردهای بالینی موفق و ساختاریافته عمل میکند، اما از نظر هستیشناختی و انسانشناختی، با خلأهایی مواجه است که روانشناسی تعاملی میتواند آنها را تکمیل کند.
مکتب روانشناسی تعاملی بر و مبانی نظری خاصّی پیریزی شده است که بر یکپارچگی ماهوی «هستی»، «شناخت»، «انسان»، «نظام ارزشی» و «پاکی سرشت»تأکید میورزد.