رضایت از زندگی بی تردید در کانون سلامت روان جای دارد و رضایت از زندگی مبتنی بر ارضای انتظارات فرد از ندگی اش است.
بر اساس «نظریه تعاملی انتظار»، انتظار هر فرد آدمی از خود و یا دیگری متأثّر از سه نیاز بنیادین روانی یعنی «امنیّت»، «تفرّد» و «پیشرفت» است و این تأثّر جنبه تعاملی دارد؛ بدین معنا که هر سه نیاز به گونه تعاملی در پی ریزی انتظار نقش دارند. لذا انتظار در زندگی (از خود و یا دیگری) برایند تعاملی نیازهای سه گانه روانی است و به تبع آن، خشنودی و رضایت از زندگی بستگی به آن دارد که با چه کیفیت و کمیتی نیاز فرد «امنیت»، «تفرد» و «پیشرفت» برآورده شده است.
پس رضایت از زندگی در گرو برآورده شدن انتظارات سه گانه از زندگی است که با «پاکزیستی» تحقّق می یابد. خشنودی از زندگی بستگی به ارضای سه انتظار «آرامش روان»، «تفرد» و «پیشرفت» دارد. از این رو، خشنودی برایند تعاملی این سه توقّع از زندگی است. یعنی این سه انتظار در یک رابطه تعاملی متعادل و هماهنگی سبب رضایت از زندگی می شوند. هر فرد آدمی هنگامی که در زندگی اش از آرامش روان برخوردار باشد، در جایگاه به سزا و شایسته اش واقع شود و در این جایگاه همواره پیشرفت کند، بی تردید از زندگی اش خشنود است و سلامت روان بهداشت آن تأمین شده است. همه انتظارات مزبور در مفهوم «پاکزیستی» استقرار می یابند. بدین سان مفهوم «پاکزیستی» در کانون و هسته بهداشت روان واقع می شود. از این رو بهداشت روان نیز متأثّر از عوامل متنوّعی است که با یکپارچگی به یکدیگر پیوسته اند. روانشناس تعاملی در تحقّق بهداشت صرفاً به یک عامل حتّی اساسی بسنده نمی کند؛ بلکه در پی همه عوامل دخیل است. زیرا در رقم خوردن بهداشت روان ریشه های سرشتی، اجتماعی، کنشی و شناختی دخیل هستند و اگر بهداشت روان خدشه دار شده باشد همه عواملی که ممکن است به این ریشه ها آسیب زده باشند توسّط روانشناس تعاملی بررسی می شوند (کاظمی حقیقی، 1396).
تعامل نیازهای بنیادین ممکن است الگوهای متنوعی به دست دهد که توجه بدانها زمینه تحقق خشنودی از زندگی را مهیا می سازد
اعتبار هر الگویی بستگی بدان دارد که با چه کیفیتی به تأمین نیازهای بنیادین روانی تحقق می بخشد.
بررسیهای پژوهشی و تحلیلی تاکنون، دو الگوی اساسی به دست داده اند که از اعتبار قابل ملاحظه ای برخوردارند.
نیاز و رضایت از زندگی
امنیت و رضایت زندگی
آرامش روان اشاره به پایداری نظام روان دارد. هر آنچه سبب حفظ این پایداری شود، آرامش روان را تحقق می بخشد و هر آنچه این پایداری را متزلزل کند در واقع فرد را ناآرام کرده است. عواملی چون ماندگاری، دلبستگی، تفریح، همراهی، پشتیبانی، پذیرش، همکاری، تشویق و راهنمایی، به تحقق آرامش روان می انجامند.
تفرد و رضایت از زندگی
"تفرد" به معنای دستیابی و نیل به جایگاه بسزا و شایسته هر فرد در زندگی اش است. هر خاستگاهی چون معنایابی، احترام، تأیید، موفقیت، جاودانگی، خودشناسی، آزادی، استقلال و خودمختاری که موجب تفرد شود، در این قلمرو جای می گیرد. دریافت و کشف ظرفیتهای ذاتی، امری ساده نیست. در این جا "تحقق فردیت" مراد است که از خودشکوفایی گسترده تر است. محور تفرد،"خودیابی" است.
پیشرفت و رضایت از زندگی
یکی از انتظارات مهم و حیاتی انسان از زندگی آن است که دریابد همواره در حال "پیشرفت" است."پیشرفت" به مفهوم هر گام به جلو و یا ترقی و رشد در زندگی است. کمالگرایی و تعالی جویی دو مصداق بارز پیشرفت قلمداد می شوند. کمالگرایی به معنای زدایش مستمر و پیگیرانه نقایص وجودی است و تعالی جویی بر نیل به عالیترین جایگاه در زندگی تاکید دارد. آزردگی از نقص فردی آدمی را به سوی حرکت است کمالی سوق می دهد. افزودن بر دو مصداق بارز مزبور، نفوذ محیطی، تأثیر، پرورندگی، خودشکوفایی و پویایی از جمله انتظاراتی هستند که در این قلمرو قرار می گیرند.
نقش تعاملی نیازهای سه گانه در رضایت از زندگی
خشنودی از زندگی بستگی به ارضای سه انتظار "آرامش روان"، "تفرد" و "پیشرفت" دارد. از این رو، خشنودی برایند تعاملی این سه توقع از زندگی است. این سه انتظار در یک رابطه تعاملی متعادل و هماهنگی سبب رضایت از زندگی می شوند. هر فرد آدمی هنگامی که در زندگی اش از آرامش روان برخوردار باشد، در جایگاه بسزا و شایسته اش واقع شود و در این جایگاه، همواره پیشرفت کند، بی تردید از زندگی اش خشنود است و سلامت روان و بهداشت آن تامین شده است (کاظمی حقیقی، 1396).
دیدگاه خود را بنویسید