از حیث ملاحظات تشخیصی، برایند نخستین کوششهای ویژه روان سنجی بر پایهٔ مبانی نظری هیجان اندیشه، دوازده خصیصه است که در چهار قلمرو تشخیص جای می گیرند: 

سرسختي شناختی شامل چهار ویژگی است:

1) تجربهٔ کنجکاوانه به اين معناست كه کنجکاویهای فرد دردسرآفرین و خطرناک است؛ ولی دست بردار نیست. با بروز هر مسألهٔ پيچيده‌اي كنجكاوي‌اش بيشتر مي‌شود و آن چنان به مسأله‌ای که با آن روبروست، مشغول مي شود كه باید از آن سر درآورد. این کنجکاوی، وی را به سوی تجربه سوق می دهد و همواره برای تجربه دانشش ناآرام است؛ حتی اگر بعضی چیزها، تجربه کردنی نباشد؛ ولی باید از آن سردرآورد. 

2) پیگیری هر مسألهٔ مبهمی، کنجکاوی‌اش را تحریک می‌کند و وقتی با مسأله‌ای روبرو می‌شوم، همهٔ وجودش را به خود مشغول می‌کند و تا حقیقت چیزی برایش روشن و کشف نشود ، دست بردار نیست. 

3) بدن لرزی فرد در هنگام رویارویی با یک مسأله و به فکر فرورفتن، به شدّت دچار لرزش بدن می‌شود

4) تشنگی و گرسنگی احساس تشنگی و گرسنگی شدید پس از یک فعّالیّت ذهنی و به فکر فرو رفتن

بنابر این «سرسختی شناختی» بدین معناست: «برانگیختگی كنجكاوي فرد با هر مسألهٔ مبهمي در قلمرو فعّالیّتهای مورد علاقه‌ همراه با ناآرامی و مشغوليّت فراگیر و سرسختانه که وی را به سوی کشف حقیقت از طریق تجربه سوق می دهد. این حالات همراه با بدن لرزی و تشنگی و گرسنگی است.»

جنب و جوش هیجانی به سه خصیصه دلالت دارد:

1) ورزش معناي لذّت از جنب و جوش و فعّالیتهای بدنی و ورزشیِ متنوّع و تحرّك كه همراه با یادگیری دقیق فعّالیتهای بدنی و برخورداري از مهارتهای بالا در انجام اين فعّالیتهاست و موجب انجام راحت حرکات ورزشی مي‌شود. 

2) فعّالیّت فعّالیّت و تلاش و پرکاری همیشگی که هرگز از آن دست نمی‌کشد

3) هیجان لذّت و خوشحالی در ماجراجویی و هیجان همراه با واکنشهای هیجانی به سادگی

از این رو، جنب جوش هیجانی بدین معناسـت: «لذّت از ماجراجویی، هیجان و فعّالیتهای بدنی همراه با یادگیری دقیق آنها که موجب برخورداري از مهارتهای بالای حرکتی می شود و تحرّك آشکار، واکنش هيجانی راحت و پرکاری همیشگی را هموار می کند.»

نیروی روانی به چهار ویژگی اشاره می کند:

1) توانش احساس نیرومندی شدید در فعّالیّتهای مورد علاقه‌ همراه با اندیشه‌های هیجان انگیز، وسعت سرگرمیها و بدون درماندگی برای حلّ مسائل در آن زمینه ها 

2) تکاپو فشار درونی و دائمی برای انجام فعّالیّت و جنب و جوش و بیقراری که همراه با گردش اندیشه است

3) تجدّد جذّابیت هر چیز و کار بزرگ و نو در زندگی‌ که فرد را به سوی تجربه دانسته ها سوق می دهد

4) شوخ طبعی

پس نیروی روانی بدین معناست: «احساس نیرومندی شدید در حلّ مسألهٔ مورد علاقه،‌ بدون درماندگی و بدون احساس گذشت زمان همراه با اندیشه‌های هیجان انگیز که فرد را به سوی انجام برای کار بزرگِ نو سوق می دهد.»

بیتابی به معنای بیقراری، دلمشغولی، شکّ و تردید، احساس دلشورگی، دلنگرانی، بيمناكی، فرسودگی، تنهایی، ناامیدی در هنگام گردش اندیشه و رویارویی با مسأله است. (علیخانی، 1396)