نظام سهگانهٔ تیزهوشی
نگارنده در یک پژوهش سه ساله، مبانی نظری نخبگی را بررسی کرد. بر اساس بررسی مبانی نظری نخبگی، سی و دو عامل از صد و بیست گویه به دست آمدند و سرانجام در سه مقیاس، جایدهی شدند. به طور کلّی این مقیاسها در دو حیطهٔ اساسی روانشناختی و پرورشی قرار میگرفتند. (کاظمی و همکاران، 1389)
در پی آن، برای کشف یک ساختار جامع از ماهیّت روانشناختی تیزهوشی، سه مقیاس مزبور با دید و نگرش روانشناختی مورد بازبینی قرار گرفتند. بر این اساس، فهرستی مرکّب از مفاهیم روانشناختی شامل تیزهوشی، هوش، استعداد، خلّاقیّت ، نوآوری، پیشرفت تحصیلی حاصل گردید که در مجموع هجده عامل زیر را تشکیل میدادند.
1) هوش به معنای فهم خلّاقانه
2) هوش به معنای فهم موشکافانه
3) هوش به معنای تحليل کارآورانه
4) هوش به معنای موهبت خدادادي خاص
5) تیزهوشی به معنای سرعت شناخت و عملکرد
6) تیزهوشی به معنای اشتمال و تنوّع
7) تیزهوشی به معنای گيرايي استثنايي
8) تیزهوشی به معنای هوش برجسته
9) تیزهوشی به معنای توانايي برجستهٔ خلّاقّانهٔ وظيفهمندانه
10) خلّاقيّت به معناي طرح نو (بر پايهٔ توانايي و نگاه متفاوت)
11) خلّاقيّت به معناي نواستنباطي بر پايهٔ هوش و باز بودن( در نوانديشي و نگاه)
12) خلّاقيّت به معناي قدرت مولّد حلّ مسأله
13) خلّاقيّت به معناي نوپديدآوري بر پايهٔ انديشه و توانايي
14) خلّاقيّت به معناي پويايي نوکارآورانه برپايهٔ توانايي
15) پیشرفت تحصیلی به معنای توانایی موفّقیّت در یادگیری
16) پیشرفت تحصیلی به معنای افزایش سطح آگاهی معتبر
17) استعداد به معناي توانایی شناخت و طبقهبندی مفاهیم
18) استعداد به معناي توانایی ویژه همراه با مهارت
قلمرو
بر این اساس، فهرست دیگری مرکّب از سؤالات هجده عامل فراهم شد و یافتههای بررسی مبانی در نمونهٔ چهارصد نفری آن (با 25 سال به بالا و ساكن در شهر تهران) با تحليل عاملي اكتشافي مورد مطالعه مجدّد قرار گرفت. یادآوری میشود که نظرها در مقیاس ليكرت با درجات 1(بسيار كم)، 2(كم)، 3(متوسط)، 4(زياد) و 5(بسيار زياد) ارایه شده بود.
ضریب اعتبار فهرست بر اساس آلفای کرونباخ معادل 861/0 بود.
تحلیل عاملی اکتشافی نتایج حاصل از سؤالات هجده عامل با چرخش واریماکس به وجود سه قلمرو اساسی با واریانس پنجاه و چهار درصد انجامید. قلمرو الف، بیست و سه درصد، ب، هفده درصد و ج، چهارده درصد واریانس داشتند. ضریب «کرویّت بارتلت» نیز درسطح بسیار بالایی به دست آمد.(KMO معادل 92/0)
یافته ها آشکار کرد که قلمروهای سهگانه مجموعاً چهارده زیر عامل فرعی را در بر میگیرند که میتوان از آنها به عنوان «قلمروهای اساسی تیزهوشی» یاد کرد. لذا قلمروهای مزبور را میتوان چنین طبقه بندی کرد:
الف) آفرینندگی این قلمرو به توانایی و احساس نیرومندی شدید برای تجربهٔ كنجكاوانه و فعّال یك اندیشهٔ بزرگ هیجان انگیز برای نوپدیدآوری دراندیشه، پیشنهاد، نظر، استنباط، اکتشاف، و یا کار، دلالت دارد.
ب) پیشرفتگی به معنای توانایی استثنایی در گیرایی تیز با سرعت بالا، پیگیری دقیق، درک و فهم بهینه در موادّ درسی و آموزشی، تحصیل پیشرفته، انجام كار با دستیابی به مهارت یا دانش، مهارت ذاتی خاصّ در یک زمینه، طرّاحی راه حلّ جدید یا ابتكار چیز نو که برای بهبود زندگی سودمند است.
ج)سازماندهی به موهبت خدادادی در توانایی درك، یادگیری، شناخت مفاهیم، تجزیه و تحلیل، ریشهیابی، موقعیّت سنجی، طبقهبندی مفاهیم و انجام كار در سطح برجسته با پیدا کردن راه انجام آن، اشاره دارد.
زمینه
مراد از «زمینه» در این جا اصطلاحاً وجود آمادگی انگیزشی و شناختی در موضوعی خاصّ است که معمولاً در قالب لذّت از فعّالیّت، دقّت و سرعت یادگیری، راحتی و مهارت بالا در انجام، بروز میکند.
مطالعهٔ اجمالی زمینههای تیزهوشی به وسیلهٔ نگارنده نشان داد که مهمّترین زمینههای کشف شده، شامل ریاضی، اجتماعی، حرکتی و کلامی است.
«قلمرو تیزهوشی» در تعامل با «زمینه، «نوع تیزهوشی را شکل میدهد.
نظام سهگانهٔ تیزهوشی
بر پایهٔ «نظام سهگانهٔ تیزهوشی»، تیزهوشی از دو جنبهٔ ظرف یا «قلمرو» و مظروف یا «زمینه» برخوردار است. «قلمرو» در پوستهٔ کُره و «زمینه» در هستهٔ آن جای میگیرد و چنان که بیان شد، «قلمرو» در تعامل با «زمینه»، نوع تیزهوشی را فراهم میآورد.
بنابراین تاکنون سه قلمرو اساسی تیزهوشی شامل «پیشرفتگی»، «سازماندهی» و «آفرینندگی» به دست آمده است.
اصول نظام
«نظام سهگانهٔ تیزهوشی» دارای نکاتی اساسی است که میتوان از آنها به مثابهٔ «اصول» یاد کرد. توجّه به این اصول در درک و فهم بهتر ساختار بسیار مؤثّر است.
یک) تحقّق تعاملی
نکتهٔ بسیار بنیادین آن است که «قلمرو تیزهوشی» صرفاً با «زمینه» تحقّق مییابد و متقابلاً «زمینهٔ تیزهوشی» با «قلمرو» معنا میگیرد. به عبارت دیگر، اصطلاحاتی نظیر «تیزهوشی آفرینندگی(خلّاقیّت)» به طور مطلق، بدون توجّه به «زمینه»، تحقّقی ندارد؛ چنانچه «تیزهوشی هنری» با نادیدگی «قلمرو»، مبهم و بی معناست.
لذا این پنج زمینه در تعامل با سه قلمرو، پانزده نوع تیزهوشی را رقم میزند؛ مانند «تیزهوشی پیشرفتگی حرکتی»، «تیزهوشی آفرینندگی حرکتی» و «تیزهوشی سازماندهی حرکتی» و ...
دو) برخورداری عمومی
هر فردی که تیزهوشیاش در یک قلمرو و یک زمینه، احراز گردید، به فراخور و کم و بیش از سایر قلمروها (پوسته)و زمینهها (هسته) برخوردار است؛ گرچه در آن قلمروها و زمینهها به سطح تیزهوشی نرسد.
در مثال، فردی که تیزهوشیاش در نوع «سازماندهی هنری» احراز گردید، کم وبیش از چهارده استعداد دیگر نیز بهرهمندیهایی دارد؛ ولو برآنکه هیچ یک از چهارده استعداد دیگرش در حدّ تیزهوشی نباشد.
سه) جمعپذیری
به طور کلّی چهار نوع جمعپذیری متصوّر است:
الف) ترکیب در پوسته برجستگی ترکیبی در عالیترین سطح در پوسته، امکانپذیر است؛ به گونهای که سه قلمرو تیزهوشی به تساوی در زمینهای خاصّ در یک فرد جمع گردد؛ مثلاً دارای «تیزهوشی آفرینندگی کلامی»، «تیزهوشی سازماندهی کلامی» و«تیزهوشی پیشرفتگی کلامی» باشد.
ب) ترکیب در هسته وضعیّت جمعپذیری برجسته، ممکن است در «زمینه« نیز رخ دهد؛ یعنی فرد تیزهوشی یافت شود که در دو یا چند «زمینه» از یک تیزهوشی برخوردار باشد؛ مثلاً ترکیب «تیزهوشی آفرینندگی حرکتی» ، «تیزهوشی آفرینندگی کلامی»، «تیزهوشی آفرینندگی ریاضی» و «تیزهوشی آفرینندگی هنری» در یک فرد.
ج) ترکیب مختلط وضعیّت جمعپذیری برجسته در قلمروها و زمینهها (پوسته و هسته) نیز واقع میشود؛ نظیر جمعپذیری «تیزهوشی پیشرفتگی کلامی»، «تیزهوشی سازماندهی اجتماعی» و «تیزهوشی آفرینندگی ریاضی» در یک فرد؛ این ترکیب گرچه به ندرت به وقوع می پیوندد، امّا محتمل است.
د) ترکیب جامع برجستگی ترکیبی در عالیترین سطح در همهٔ هستهها و پوستهها نیز امکان دارد، واقع شود؛ گرچه پدیدهای بسیار نادر است. تجسّم عینی چنین پدیدهای در ناحیهٔ فوقانی «کُره» رخ میدهد. پیوند شیارهای کُره در ناحیهٔ انتهایی فوقانی به این معناست؛ یعنی تعامل ترکیبی جامع در اوج خود در یک فرد تحقّق مییابد؛ شخصیّتی که از تیزهوشی مرکّب (سازماندهی، پیشرفتگی و آفرینندگی در سطح تیزهوشی) و جامع در پنج زمینه (حرکتی، کلامی، اجتماعی، هنری و ریاضی) بهرهمند است.
چهار) کثرتپذیری
چنانکه «نظام سهگانه» نشان میدهد، شیارهای عمودی نشانهٔ قلمروهای تیزهوشی است. تاکنون فقط سه قلمرو از تیزهوشی شناحته و کشف شده است. امّا استدلال نیرومندی برای انحصار تیزهوشی در سه قلمرو در دست نیست. از این رو، بسیار محتمل است در آیندهٔ نزدیک با تحقیقات ژرفتر و گستردهتر، قلمروهای دیگری از تیزهوشی شناسایی شود؛ چنان که تعدّد شیارهای کره دلالت بر آن دارد.
کثرتپذیری محدود به قلمروها نمی شود بلکه لایههای هستهٔ نظام را نیز دربرمیگیرد؛ یعنی زمینههای تیزهوشی نیز متعدّدند که تاکنون چهار یا پنج یک از آنها کشف شدهاند.
پنج) تنوّعپذیری
بر اساس آنچه نظام سهگانهٔ تیزهوشی دلالت دارد، «تیزهوشی» یک پدیدهٔ متنوّع است. بر خلاف مکتب ترکیبی، تیزهوشی صرفاً در یک نوع، منحصر نمیشود. گونه گونی وتنوّع پذیری تیزهوشی با جلوهٔ تعامل تحقق می پذیرد. اگر تابه حال با احتساب سه قلمرو و پنج زمینه، پانزده نوع تیزهوشی حاصل شده، با مطالعات آینده بی تردید این انواع، متعدّدتر خواهند شد.
شش) تأثّر از نظام روانشناختی
تیزهوشی یک فرد تحت تأثیر ویژگیهای شخصیّتی، انگیزشی و نگرشی وی قرار میگیرد. این اصل در سطور ذیل با تشریح ماهیّت تعاملی، مورد بررسی بیشتری واقع میشود.
مفهوم تیزهوشی در مکتب تعاملی و ماهیّت تعاملی آن
«نظام سهگانهٔ تیزهوشی» بر پایهٔ قریب به سی سال تجربهٔ حرفهای و تخصّصی نگارنده و نیز مبتنی بر مطالعات نظری وی در مبانی و مفاهیم نخبگی پی ریزی شد. (کاظمی، 1393؛ کاظمی و همکاران، 1389؛ کاظمی و مقدّم 1393 ؛ کاظمی، 2007، 2008، 2009، 2010، 2011 ، 2014 ، 2015؛ کاظمی و کاظمی،2014 و 2015)
با توجّه به آنچه بیان شد، «نظام سهگانهٔ تیزهوشی» چشمانداز جدیدی را در مبانی روانشناختی تیزهوشی ارایه میدهد و آن «مکتب تعاملی» است.
تیزهوشی بر اساس اين چشمانداز، پديدهاي متعامل است که در اثر تعامل میان ظرفیّتهای شناختی عمومی برجسته با زمینههای محتوایی (به منزلهٔ مظروف) پدید میآید و شکل میگیرد. به بیان دیگر، تعامل میان عوامل عمومی و اختصاصی هوش در سطح برجسته، «نوع تیزهوشی» را فراهم میآورد.
از این رو، تیزهوشی نه محدود به تعدادی عامل (عمومی) میشود و نه در اثر ترکیب و تجمیع مجموعهای از عوامل شکل میگیرد.
لذا با طرح «نظام سهگانهٔ تیزهوشی» یک مکتب نو و چشم اندازی جدید موسوم به «مکتب تعاملی تیزهوشی و استعداد»[1] پیریزی و شکلگیری میشود.
«ماهیّت تعاملی تیزهوشی» صرفاً محدود به دو پدیدهٔ ظرفیّتهای شناختی عمومی برجسته و زمینههای محتوایی نیست؛ بلکه این ظرفیّتها در حوزهای گستردهتر جای میگیرد که از آن به عنوان «تواناییهای برجستهٔ ذاتی» یاد میکنیم؛ یعنی برای درک طبیعت تیزهوشی باید به سایر ابعاد نیز توجّه نمود؛ نظام نگرشی و ارزشی، ویژگیهای شخصیّت و انگیزهها از جملهٔ این ابعاد قلمداد میشوند. تعامل همهٔ این ابعاد، تصویر روشنتری از ماهیّت تیزهوشی به دست خواهد داد.
[1]- نگارنده برای این مکتب، معادل لاتینی زیر را برگزیده است:
Interactive School of Giftedness and Talent (I.S.G.T.)
دیدگاه خود را بنویسید