هدف اصلي اين پژوهش، شناسايي و استنباط يك تعريف ارزشي و فرهنگي از نخبگي بر اساس نظرات افراد متخصّص و عامّهٔ مردم بود. برداشت عرفي عامّه با تعريف حاصل از مباني نظري اجماعي از پديدهٔ تيزهوشي و استعداد در سطح قابل ملاحظهاي تطابق نشان داد. تعريف استنباطي متخصّصان نيز مشابه عامه فقط از لحاظ سطح توافق با مباني نظري اجماعي، تفاوت داشت. در پایان یک انگاره از مفاهیم بنیادین بر محور «نخبگی» حاصل و ارایه گردید.
بر پایه «نظام سهگانهٔ تیزهوشی» سه قلمرو بزرگ تیزهوشی وجود دارد: «آفرینندگی»، «پیشرفتگی» و «سازماندهی». تیزهوشی آفرینندگی بی تردید گسترده ترین قلمرو را ازحیث مصادیق تیزهوشی به خود اختصاص داده است: همه مخترعان، مکتشفان علمی، نظریه پردازان، طراحان، کارآفرینان و آفرینندگان بزرگ آثار هنری و ادبی در این گستره جای می گیرند.
مبتنی بر «نظام سه گانه تیزهوشی» خلاقیت متأثر از یک هسته مشترک موسوم به «پویایی» است که در جلوه دوم سه خاستگاه مهم را پدید می آورد: «طرح نو»، «حل مساله اکتشافی»، «کارآفرینی» این سه خاستگاه به نوبه خود پنج حیطه بزرگ خلاقیت را پی می ریزد:«نظریه پردازی»، «مفهوم یابی»، «استنباط»، «رهیابی تحلیلی» و «نوآوری»
تیزهوشی سازماندهی به مثابه یکی از مهمترین انواع تیزهوشی، زمینه مفهوم پردازیها و اقدامهای بزرگ در سطح کلان را پی ریزی میکند این نوع تیزهوشی مبتنی بر ظرفیت برجسته در هوش تحلیلی است.
«نظريهٔ هيجان انديشه» به مثابه یک نظریهٔ عمومی در روانشناسی با تأکید بر یکپارچگی تعاملی دامنه های عاطفی، شناختی و رفتاری نظام روان، دیدگاهی نو در تبیین پدیده های روانشناختی فراهم آورده است. خلّاقیّت، تصمیمگیری، حلّ مسأله و نارساییهای عاطفی_شناختی بزرگترین زمینه های کاربرد این نظریه به شمار می آیند. «یکپارچگی تار و پود اندیشه و احساس» زمینه را برای بروز در ظرف «هیجان» مهیّا می سازد. پویایی و بیتابی دو گستره بزرگ هیجان اندیشه را تشکیل می دهند و در مجموع چهار مؤلّفه «سرسختی شناختی»، «جنب و جوش هیجانی»، «بیتابی روانی» و «نیروی روانی» گستره هیجان اندیشه را پی می ریزند. سهم این مؤلفه ها در تکوین تعاملی نظام روان به تفاوتهاي فردي (مانند هوش، سنّ، جنسيّت، عوامل فرهنگي) بستگی دارد.