استقلال طلبی با اساسی ترین نیاز روانی متعارض است. هر سه نیاز بنیادین روانی یعنی امنیت، تفرد و پیشرفت مقتضی محدودیتهایی در قلمرو فردیت و استقلال شخصی است.بدین معنا که تحقق هر سه نیاز ، وجود سطوحی از وابستگی را اقتضاء می کند
بسط نظری و پژوهشی «هیجان اندیشه» در گستره سلامت روان منجر به پی ریزی «انگاره تعادل روان» شده است.این انگاره در تعامل نظریه هیجان اندیشه با «نظریه تعاملی انتظار» و «ماهیّت تعاملی شخصیت» حاصل گردید. بررسی پژوهشی در نمونه ای مرکّب از هزار و چهارصد مرد و زن هجده تا چهل و چهار ساله حاکی از آن بود که «تعادل روان» برایند تعاملی دو نظریه و ماهیّت تعاملی شخصیت است.این انگاره به سه قلمرو گسترده شامل هشت مؤلّفه و مجموعاً بیست عامل اشاره دارد:
بسط نظری و پژوهشی «هیجان اندیشه» در گستره سلامت روان منجر به پی ریزی «انگاره تعادل روان» شده است. انگاره تعادل روان در تعامل نظریه هیجان اندیشه با «نظریه تعاملی انتظار» و «ماهیّت تعاملی شخصیت» با بررسی پژوهشی در نمونه ای مرکّب از 1400 مرد و زن 18 تا 44 ساله حاصل گردید. این انگاره مرکب از سه قلمرو گسترده «خشنودی روانی»، «پایداری» و «دادپویی» شامل هشت مؤلّفه و مجموعاً بیست عامل است. استنباط می شود که دسته بندی سلامت و بیماری می تواند بر پایه قلمروهای مزبور تعریف گردد.
دستاوردهای یک بررسی وسیع در جامعه بزرگسال ایرانی نشان داد که سه حیطه شخصیّتی تعاملی وجود دارد که مجموعا ده ویژگی شخصیت را در بر می گیرد: الف)«پویایی تحلیلی»، (تعهّد، ظرفیت تحلیلی، بیتابی روانی، نیرومندی، سازش، استقلال) ب) «یکپارچگی شناختی» (سنجیدگی، اندیشه گردی فرایندی) ج) «وظیفه مندی» (فراگستری، کنجکاوی تحلیلی)