نگارنده بر پایهٔ نزدیک به چهار دهه تجربهٔ  علمی و حرفه ای در مراکز آموزش عالی، نهادهای اجتماعی و فرهنگی  و به ویژه آموزش و پرورش، منشور اجمالی ذیل را در پی ریزی یک طرح بهداشت روان در سطح کلان توصیه می کند:

الف) دانش آموز

یک طرح بهداشت روان آموزشگاهی باید بهسازیهایی در خودارجدهی و خودپذیری پدید آورد و به بهسازی فردیّت از حیث استواری عاطفی و یکپارچگی در رشد شناختی و شخصیّتی بینجامد.

تقویّت یادگیری مستقلّ در دانش‌آموز است تا طرحهای پژوهشی خاصّش را پیگیری نماید. «استقلال‌گرایی برای پیشرفت فردی و عمومی» از انتظارات محیطی دانش‌آموزان است.

هر دانش آموزی به قصد «بررسی زمینه ای جامع» با بهره گیری از مجموعه ای از ابزارهای شناختی، عاطفی، نگرشی و شخصیّتی تحت بررسی «وضعیّت یابی بهداشتی» واقع می شود. (این ابزارها بر پایهٔ سه دهه و نیم تجربهٔ تخصّصی و حرفه ای نگارنده پی ریزی شده اند.)

ب ) خانواده

موفقیت یک طرح بهداشتی به حمایت خانواده بستگی دارد. ارجحیّت و ارزشگذاری مرسوم و متداول در میان خانواده ها معمولاً به رویکرد دانشگاه محوری و اکتفا بر پیشرفت تحصیلی فرزندان معطوف شده است. حال آن که این ارجحیت بایدبارعایت نکات ذیل به ارتقای سطح بهداشت فرزند تبدیل شود :

1 – عدالت‌ورزی میان فرزندان 

2 – همیاری تحصیلی فرزند 

3 – تعدیل توقّعات و انتظارات از فرزند 

4 – درک مشکلات ویژهٔ فرزند 

5 – توجّه و احترام به عقاید و نظریات فرزند 

6 – تشویق و ترغیب فرزند در خانواده 

6 – پرهیز از حسّاسیّت نسبت به نمره 

ج) مدرسه

در ابتدا لازم است همه دست اندرکاران اداری و اجرایی یک آموزشگاه  با اهداف و سیاستهای کلّی طرح آشنا شوند و حمایت آنها برای اجرای طرح تأمین گردد. 

افزون بر آن، ضروریست همه منابع انسانی به ویژه معلمان و دبیران نسبت به وضعیت بهداشت روان دانش آموزان حسّاسیّت مثبت بیابند. این آماده سازی امری مستمرّ است. سپس این نکات در کانون توجّه قرار گیرند:

1 – رفتار منصفانه معلّم نسبت به دانش‌آموز 

2 – تعدیل انتظارات معلّم نسبت به دانش‌آموز 

3 – ارتباط عاطفی معلّم با دانش‌آموز 

4 – همیاری اولیای مدرسه در حلّ مسایل شخصی فرد 

5 – وجود فعالیتهای فوق برنامه رضایت بخش 

6 –بهسازی نظام ارزشیابی از وضعیّت پیشرفت سنجی به سوی توانایی سنجی

7 – عرضهٔمطالب درسی رضایتبخش 

با مطالعات بالینی تعاملی جامع (آزمونهای عینی و کیفی) وضعیّت بهداشت روان و سطح رضایتمندی شخص از زندگی اش به ویژه در قلمروهای خانواده و مدرسه شناسایی می شود. این شناسایی امکان می دهد تا دانش آموزان نیازمند به خدمات مشاوره ای و درمانی به متخصّص ارجاع داده شوند.

قوام کیفی طرح و گسترش و تعمیم آن در سطح کلان مستلزم انجام بررسیهای دقیق ارزشیابی است. از این رو، مطالعات ارزشیابی طرح در حین اجرا و پس از اجرا جریان خواهد داشت.

با این تمهیدات شرایط برای ارتقای «آموزشگاه پیشرفت مدار» به تراز « مدرسهٔ زندگی» فراهم می شود.[1]

[1] - طرح مدرسهٔ زندگی در سال 1388 به توسط نگارنده تدوین شده است.