خلاقیت، بهعنوان یکی از کلیدیترین شایستگیهای قرن بیستویکم، در کانون توجه نظامهای آموزشی، پژوهشهای روانشناختی و سیاستگذاریهای تربیتی قرار گرفته است. در جهانی که پیچیدگی، تحول مداوم و نیاز به راهحلهای نوآورانه امری روزمره شدهاند، پرورش خلاقیت نهتنها یک مزیت رقابتی، بلکه ضرورتی انسانی، تربیتی و اجتماعی است.
پژوهشهای حوزه تیزهوشی در سالهای اخیر با گسترش چشمگیری در ابعاد گوناگون شناختی، آموزشی، اجتماعی، و روانشناختی همراه بودهاند. این مطالعات، با تمرکز بر تنوع تجارب دانشآموزان تیزهوش، نگاهی چندلایه به چالشها، ظرفیتها و نیازهای خاص این گروه از یادگیرندگان دارند.
هدف این گفتار، تحلیل نظاممند مجموعهای از پژوهشهای نوین در حوزه تیزهوشی است که از منظرهای گوناگون روانشناختی، آموزشی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به بررسی تیزهوشان پرداختهاند. برای دستیابی به تصویری جامع، مقالات در قالب هفت دسته اصلی شامل: «ابعاد روانشناختی و شناختی تیزهوشی»، «آموزش و پرورش تیزهوشان»، «خلاقیت، معنویت و ابعاد نوین»، «دیدگاهها و نگرشها نسبت به تیزهوشی»، «ارزیابی و سنجش»، «سیاستگذاری و تاریخ تیزهوشی» و «مطالعات روایی و بینشی» طبقهبندی و تحلیل شدهاند.
بی تردید ویژگیها و خصوصیات آموزشی یک مدرسه، نقش مهمّی را در ایجاد خودباوری تحصیلی دانش آموز ایفا میکند. در میان عوامل آموزشگاهی مؤثّر، نوع برنامه آموزشی، سهم بسزا و برجستهای دارد. یکی از شایسته ترین کوششهای آموزشی تعیین کننده برای خودباوری تحصیلی دانش آموز، برنامهٔ «غنی سازی» است. منظور از غنی سازی، تعمیق محتویات و مواد درسی موجود، براساس بهرهگیری از امکانات کمک آموزشی متنوّع و گسترده (کارگاه، آزمایشگاه، کتابخانه، رایانه و... ) است.