رابطه میان وقوفمندی تصور و رواندرمانی تعاملی را میتوان در بستر ساختار روانی انسان، بهویژه در حوزه شکلگیری و ترمیم هویت، تجربه هیجانی، و معنا تحلیل کرد.
علم، بهویژه در حوزههای روانشناسی و رواندرمانی، نقش انکارناپذیری در پیشرفت شناخت ما از ذهن انسان ایفا کرده است. با این حال، رواندرمانی صرفاً فرآیندی علمی نیست، بلکه نگاهی جامع به ابعاد پیچیده روان انسان دارد. در این نوشتار، به مهمترین محدودیتهای علم در رواندرمانی میپردازیم.
در این مقاله به اجمال مفاهیم بنیادین رواندرمانی تعاملی ارائه می شود: بیتابی روانی، برتابش، چشم انداز درمانی،تعادل روانی، رضایت از زندگی، انتظارات، نیازهای بنیادین، برخی الگوهای مهم درمانی و بویژه مولفه بزرگ معنویت با تأکید بر بهزیستی معنوی مورد بحث مختصر قرار می گیرند.
«پویش» در روانشناسی تعاملی از حوزه های مهم سلامت روان قلمداد می شود . «خودپویشی» یک اصطلاح جدید روانشناسی بالینی است که در مطالعات روانشناختی وارد شده است که در حوزه «پویش» جای می گیرد.
«رواندرمانی تعاملی» مبتنی بر «نظریه تعاملی انتظار» از سه نیاز بنیادین امنیت، تفرّد و پیشرفت با هدف تحقّق «رضایت از زندگی» در درمانجو به فرایندهای مداخلاتی اقتضایی می پردازد.
در این پژوهش، «الگوی ارجمندی» به عنوان یکی از مهمترین الگوهای رواندرمانی تعاملی در نمونه ای از بزرگسالان مورد مطالعه واقع شد
رواندرمانی تعاملی در الگوی ارجمندی مرکب از چهار مؤلفه است: درست زیستی، وجاهت، بالندگی و خودکامیابی. در این گزارش پژوهشی از نوع ارزشیابی برنامه درمانی، کاربرد الگوی مزبور در کاهش گرایش به مواد زیانبار ارایه می شود.