{{item.title}} {{item.subtitle}}
{{item.total|number}} تومان
حذف
سبد خرید شما خالی است.

مبانی نظری

انگاره حقیقتِ یکپارچه

/post-590

در روان‌شناسی تعاملی، یک انگاره‌ ویژه به‌منزله‌ چارچوب نظری منسجم، قابل‌ارائه است که مؤلفه‌های کلیدی آن در پیوندی تنگاتنگ، تصویری یکپارچه از انسان، هستی، شناخت، ارزش و مسؤولیت ترسیم می‌کنند. حقیقت، برآمده از وحدت انسان، هستی، شناخت، سرشت پاک و ارزش‌هاست؛ و انسان، با مسؤولیت‌پذیری دگرگون‌گر، راه را برای تحقق این حقیقت هموار می‌سازد.


دانش‌آموزان تیزهوش در گذر تجربه: ترکیب دیدگاه‌های تربیتی، شناختی و اجتماعی

/post-564

پژوهش‌های حوزه تیزهوشی در سال‌های اخیر با گسترش چشمگیری در ابعاد گوناگون شناختی، آموزشی، اجتماعی، و روان‌شناختی همراه بوده‌اند. این مطالعات، با تمرکز بر تنوع تجارب دانش‌آموزان تیزهوش، نگاهی چندلایه به چالش‌ها، ظرفیت‌ها و نیازهای خاص این گروه از یادگیرندگان دارند.


فرانگری: مفهومی نوین در گستره علم و فلسفه

/post-530

مفهوم فرانگری به مثابه ترکیب چند پارادایم، اصطلاحی جدید و نو در قلمرو دانش و معارف بشری است که برای نخستین بار در مبانی نظری معرفت شناختی طرح می شود.


تحلیل بنیادهای روانشناختی: پایه‌ها و ریشه‌های پدیده‌های روانی

/psychological-foundations-analysis

مبانی نظری روانشناسی تعاملی بر ماهیت تعامل در روانشناسی، پایه ها و ریشه های پی ریزی پدیده های روانشناختی، ماهیت تعاملی پدیده و اصول پیچیدگی، نظام یافتگی، فراگیری، دگرگونی، ماندگاری و گونه گونی تأکید می ورزد.


مبانی نظری تعاملی : ماهیّت تعامل روانشناختی

/post-197

روانشناسی تعاملی بر اساس مبانی ویژه ای استقرار دارد: هر پدیده روانشناختی مبتنی بر هفت پایه و در تعامل با پنج ریشه پی ریزی می شود. تعامل مبانی دوازده گانه مزبور متاثر از اصولی مانند پیچیدگی و نظام یافتگی، هر پدیده روانشناختی را شکل می دهد.


مبانی نظری رواندرمانی تعاملی

/post-185

«رواندرمانی تعاملی» مبتنی بر «نظریه تعاملی انتظار» از سه نیاز بنیادین امنیت، تفرّد و پیشرفت با هدف تحقّق «رضایت از زندگی» در درمانجو به فرایندهای مداخلاتی اقتضایی می پردازد.


بررسی مبانی نظری نخبگی

/post-119

دکتر ناصرالدّين كاظمي حقيقي، دکتر ولی الله فرزاد، ايرج خوش خلق ، مريم يزداني پژوه


مباني نظري نخبگي

/post-83

هدف اصلي اين پژوهش، شناسايي و استنباط يك تعريف ارزشي و فرهنگي از نخبگي بر اساس نظرات افراد متخصّص و عامّهٔ مردم بود.  برداشت عرفي عامّه با تعريف حاصل از مباني نظري اجماعي از پديدهٔ تيزهوشي و استعداد در سطح قابل ملاحظه‌اي تطابق نشان داد. تعريف استنباطي متخصّصان نيز مشابه عامه فقط از لحاظ سطح توافق با مباني نظري اجماعي، تفاوت داشت. در پایان یک انگاره از مفاهیم بنیادین بر محور «نخبگی» حاصل و ارایه گردید.