بر پایهٔ ملاحظات روانشناختی تعاملی در پیشینهٔ درازمدّت تجربی بالینی و یک جستار پژوهشی و تحقیقاتی دستاوردهای قابل توجّهی حاصل شد که از حیث محتوای تلاشهای رواندرمانی از غنای شایسته ای بهره مند است.بروندادهای قابل ملاحظه به مؤلفه های بنیادین انگارهٔ تعادل روان اشاره می ورزد که مجموعاً در سه گستره جای می گیرند:الف) تعادل، ب) پایایی روانی، ج) درست زیستی در این یادداشت کوتاه به اجمال گستره های مزبور توصیف می شوند.
شخصیت تحلیلی اشاره به چهار خصیصه دارد: تعهد فردی، پویایی تحلیلی، کاوشگری و هیجان تعلیل
بر پایه «نظام سهگانهٔ تیزهوشی» سه قلمرو بزرگ تیزهوشی وجود دارد: «آفرینندگی»، «پیشرفتگی» و «سازماندهی». تیزهوشی آفرینندگی بی تردید گسترده ترین قلمرو را ازحیث مصادیق تیزهوشی به خود اختصاص داده است: همه مخترعان، مکتشفان علمی، نظریه پردازان، طراحان، کارآفرینان و آفرینندگان بزرگ آثار هنری و ادبی در این گستره جای می گیرند.
مبتنی بر «نظام سه گانه تیزهوشی» خلاقیت متأثر از یک هسته مشترک موسوم به «پویایی» است که در جلوه دوم سه خاستگاه مهم را پدید می آورد: «طرح نو»، «حل مساله اکتشافی»، «کارآفرینی» این سه خاستگاه به نوبه خود پنج حیطه بزرگ خلاقیت را پی می ریزد:«نظریه پردازی»، «مفهوم یابی»، «استنباط»، «رهیابی تحلیلی» و «نوآوری»
بسط نظری و پژوهشی «هیجان اندیشه» در گستره سلامت روان منجر به پی ریزی «انگاره تعادل روان» شده است. انگاره تعادل روان در تعامل نظریه هیجان اندیشه با «نظریه تعاملی انتظار» و «ماهیّت تعاملی شخصیت» با بررسی پژوهشی در نمونه ای مرکّب از 1400 مرد و زن 18 تا 44 ساله حاصل گردید. این انگاره مرکب از سه قلمرو گسترده «خشنودی روانی»، «پایداری» و «دادپویی» شامل هشت مؤلّفه و مجموعاً بیست عامل است. استنباط می شود که دسته بندی سلامت و بیماری می تواند بر پایه قلمروهای مزبور تعریف گردد.
«نظريهٔ هيجان انديشه» به مثابه یک نظریهٔ عمومی در روانشناسی با تأکید بر یکپارچگی تعاملی دامنه های عاطفی، شناختی و رفتاری نظام روان، دیدگاهی نو در تبیین پدیده های روانشناختی فراهم آورده است. خلّاقیّت، تصمیمگیری، حلّ مسأله و نارساییهای عاطفی_شناختی بزرگترین زمینه های کاربرد این نظریه به شمار می آیند. «یکپارچگی تار و پود اندیشه و احساس» زمینه را برای بروز در ظرف «هیجان» مهیّا می سازد. پویایی و بیتابی دو گستره بزرگ هیجان اندیشه را تشکیل می دهند و در مجموع چهار مؤلّفه «سرسختی شناختی»، «جنب و جوش هیجانی»، «بیتابی روانی» و «نیروی روانی» گستره هیجان اندیشه را پی می ریزند. سهم این مؤلفه ها در تکوین تعاملی نظام روان به تفاوتهاي فردي (مانند هوش، سنّ، جنسيّت، عوامل فرهنگي) بستگی دارد.