انتظار یک عنصر تأثیرگذار در زندگی انسان است. این انتظارات بر پایه هفت عامل اصلی شکل می‌گیرند: نیاز، توانایی، پیوند، سرشت، اندیشه، کنش، دریافت حسی. این عوامل تحت تأثیر پنج ریشه اصلی قرار می‌گیرند: تحول، جنسیت، محیط اجتماعی، محیط فرهنگی و زیست بوم. انتظارات ده‌گانه شامل استواری، وجاهت، خودکامیابی، بالندگی، فردیت، پشتیبانی، تعالی، درست زیستی، معنویت و تأثیر را شکل می‌دهند.

به طور کلی، انتظارات از خود و دیگران پدیدار می‌شوند و تنش در واقع به دلیل انتظار صحیح یا غلط از دیگران به وجود می‌آید. با افزایش انتظارات از دیگران، خودپایی، خودارزیابی، خودباوری و خودکفایی کاهش می‌یابد و بنابراین فرد منتظر دیگران به عنوان یک فرد ضعیف در نظر گرفته می‌شود. افراد قوی ترین انتظارات را از خود و کمترین انتظارات را از دیگران دارند.

در این مقاله به بررسی انتظارات بالندگی پرداخت خواهیم کرد. روانشناسی تعاملی بالندگی را به عنوان پویایی فردی و کارآمدی هدفمندانه برای بهترین بودن تعریف می‌کند، به گونه‌ای که اطرافیان نگرش‌های فرد را ارزشمند می‌دانند. پویایی به معنای احساس نیرومندی شدید همراه با جذابیت و شیفتگی به تجربه‌های کنجکاوانه و فعال برای کشف‌های بزرگ و هیجان انگیز است.

اما مسأله‌ی نگران‌کننده‌ای که در حوزه‌ی بالندگی وجود دارد، بهترین بودن است، زیرا این مفهوم رقابت و حسادت را ایجاد می‌کند و در یکی از نیازهای اساسی فرد، یعنی تفرد، تأثیر نامطلوبی دارد. فرد در تلاش برای تصاحب جایگاهی دیگر با توجه به رقابت و حسادت (بهترین بودن) جایگاه خود را رها می‌کند. در نتیجه، جایگاه واقعی او خالی می‌ماند، زیرا فرد هویت و توانایی‌هاش را در راستای بهترین بودن فراموش کرده است. بهتر بودن نسبت به دیگران احساس بی‌تابی و مسئله‌ای را ایجاد می‌کند، اما تلاش برای بهترین نسخه از خود بودن منجر به برطرف شدن نیاز به پیشرفت می‌شود.