این مدل نشان میدهد که تیزهوشی بهعنوان پدیدهای چندوجهی، وابسته به تعامل سه مؤلفه خلاقیت، پیشرفت، و سازماندهی است. افراد دارای تیزهوشی بالا، بسته به نوع استعداد و حوزه فعالیتشان، در یکی یا ترکیبی از این سه بعد برتری دارند. این نظام، الگویی برای شناسایی و توسعهی ظرفیتهای شناختی در افراد فراهم میکند و میتواند در آموزش، استعدادیابی، و طراحی مسیرهای رشد حرفهای به کار رود.
این پارادایم نظام سهگانه تیزهوشی را بهعنوان مدلی جامع برای درک و تبیین سه نوع اساسی تیزهوشی معرفی میکند: تیزهوشی آفرینندگی، تیزهوشی پیشرفتگی، و تیزهوشی سازماندهی. هر یک از این ابعاد، متکی بر توانمندیهای شناختی، تجربی، و تحلیلی بوده و در بسترهای مختلفی مانند علم، هنر، اجتماع، و فناوری تجلی مییابند.
1. تیزهوشی آفرینندگی (خلاقیت)
این بعد از تیزهوشی، مبتنی بر هوش تجربی و قابلیت خلق مفاهیم و ایدههای نوین است. سه شاخصهی اصلی آن عبارتند از:
نظریهپردازی: توانایی پدیدآوردن اندیشههای نو و بسط نظریات جدید.
نوآوری: خلق راهحلهای کارآمد و مؤثر برای مسائل دشوار.
استنباط: ترکیب دانش موجود برای درک و استخراج مفاهیم جدید.
2. تیزهوشی پیشرفتگی (مهارت و یادگیری)
تیزهوشی پیشرفتگی بر تواناییهای شناختی و تحصیلی فوقالعاده و قدرت استنتاج عمیق استوار است. این بعد شامل پنج زیرعامل اساسی است:
توانایی گیرایی: پردازش سریع اطلاعات و استعداد استثنایی در یادگیری.
فهم دقیق: درک سریع و عمیق مطالب.
پیشرفت تحصیلی: موفقیت در آموزش و دستیابی به مدارج علمی بالا.
ورزیدگی: برخورداری از مهارتهای ذاتی خاص در یک حوزه.
نوآوری: ارائهی راهحلهای جدید برای بهبود زندگی.
3. تیزهوشی سازماندهی (تحلیل و مدیریت)
این بعد بر هوش تحلیلی و استراتژیک مبتنی است و در دو جلوهی اصلی تعریف میشود:
مفهومیابی: توانایی درک و طبقهبندی مفاهیم.
رهیابی تحلیلی: مهارت در یافتن راهحلهای مؤثر برای انجام کارها با تحلیل موقعیتها و نشانهها.
دیدگاه خود را بنویسید