هویت، باور منحصر به فرد معنوی ناشی از مرجعیّت و یا قیاس که در گذار تحوّلی شکل گرفته ثبوتاً و اثباتاً قابل ابراز است و به پایایی خود می انجامد
بر اساس منابع سه نوع هویت وجود دارد: 1)مرجعیتی، 2)ملاکی، 3)هنجاری
پس محتوای هویت، شناختی، عاطفی و ارزشی است لذا مستلزم خودآگاهی، خودباوری، خودپذیری، خودارجدهی است از این رو، اغتشاش و استحکام به بافت محتوایی سه گانه ربط دارد عناصر سه گانه چقدر مستحکم و هماهنگ هستند. خلأ، توهّم، تعارض، ابهام(ظنّ آلود)، اغتشاش، انفعال و پایداری متعلق به این عناصرند.
هویت
«هویت» یعنی «باور معنوی نسبت به خود، ناشی از مرجعیّت و یا قیاس که در گذار تحوّلی شکل گرفته ثبوتاً و اثباتاً قابل ابراز است و به پایایی خود می انجامد».
این باور معنوی شامل احساس منحصر به فرد از خود، می شود و مبتنی بر خودباوری ناشی از ادراک از خود در اتّحاد میان زمانهای سه گانه است که پذیرش ارزشها و باورهای شخصی و تعهّد نسبت به آنها را پی می ریزد و پدیده ای دائمی و تحوّل پذیر است.
خودآگاهی
خودآگاهی[1] به معنای شناخت دقیق، آگاهانه و درک درست از احساسات، اندیشه ها، عواطف، انتظارات، رفتارها باورها، ارزشها، ویژگیهای شخصی و نقاط قوّت و ضعف است. لذا خودآگاهی مبتنی بر «خودیابی» است.
خودیابی
خودیابی به معنای کشف ویژگیهای منحصر به فرد در خود است در واقع یک فرایند شناختی اکتشافی از آنچه بطور یکپارچه در تمامیت فرد وجود دارد. به گونه ای که به پی ریزی خودآگاهی بینجامد. این پدیده روانی مانند هر یک از جلوه ها و انواع خلّاقیّت، مقتضی طیّ فرایند هیجان اندیشه است؛ یعنی از پویایی وجودی آغاز شده به بیتابی وجودی منجرّ می گردد.
خودپویشی
این فرد احساس سرزندگی و رضایت از زندگی خود را تجربه میکند و از تفریحات و سرگرمیهای مورد علاقهاش لذت میبرد. او از زندگی درست و بهرهمندی از جایگاه عالی خود در زندگی خود راضی است و از شهرتی که کسب کرده خشنود است. او خود را فرد بالنده، پویا و هدفمند میداند و در مسیر بهترین بودن و نیل به رتبه اول در زندگی، گام میگذارد. این فرد به عنوان یک فرد کارآمد شناخته میشود و در زندگی احساس پیشرفت و موفقیت میکند.
خودپایایی
خودپایایی به معنای تکیه بر خود و استقلال در تصمیمگیریهاست.
در این حالت، فرد به تواناییها، قضاوتها و ظرفیتهای خود ایمان دارد و در مواجهه با چالشها به دنبال راهحلهای درونی است.
ویژگی کلیدی: تمرکز بر استقلال فکری و عملی.
مثال: کسی که برای حل مشکلات مالی خود به مهارتها و تواناییهای خودش اعتماد میکند و بهجای تکیه بر دیگران، راهحلی مستقل پیدا میکند.
لذا خودپایایی به معنای تکیه بر خود و استقلال در تصمیمگیریها و اقدامات است. فرد خودپایا به تواناییها، قضاوتها و ظرفیتهای خود اعتماد دارد و در مواجهه با چالشها به دنبال راهحلهای درونی است. این ویژگی به او امکان میدهد بدون وابستگی به دیگران، مسیر زندگی خود را هدایت کند.
ویژگیهای فرد خودپایا را می توان این گونه برشمرد:
استقلال فکری و عملی: تصمیمگیریها و اقدامات خود را بر اساس تحلیلها و ارزیابیهای شخصی انجام میدهند.
اعتماد به تواناییهای شخصی: به مهارتها و قابلیتهای خود ایمان دارند و میدانند که میتوانند با تکیه بر آنها به اهدافشان برسند.
مسؤولیتپذیری: مسؤولیت تصمیمها و نتایج آنها را میپذیرند و در صورت بروز اشتباه، به جای سرزنش دیگران، به اصلاح خود میپردازند.
حل مسأله: در رویارویی با مشکلات، به جای اتکا به دیگران، به دنبال راهحلهای خلاقانه و مبتکرانه هستند.
خودارجدهی
احترام و ارزشی که فرد برای خویش قائل است؛ این ارزشدهی می تواند ناشی از خودباوری، هدفگذاری، تصمیم، فعالیت، پیوند، موقعیت و مرجعیت باشد. هر یک از این منابع می توانند خاستگاه ارج و منزلتی است که فرد می تواند برای خود قائل باشد.
خودباوری
باور فرد به محدوده ویژگیهای روانی که در وی وجود دارد؛ اعمّ از خصائص شخصیتی، نگرشها، ارزشها، تواناییها، ضعفهای شخصی که وی را ازدیگران متمایز می کند و زمینه ساز هویت فردی اوست. از این رو بر پایه «خودآگاهی» پی ریزی می شود.
خودباوری از منابع مرجعیّت، ملاک و هنجار نشأت می گیرد.
جایگاه پذیری
در جایگاه پذیری، فرد اهمیت بالایی به احساس امنیت در زندگی میدهد و انتظار دارد که هر پیشرفتی که در زندگی خود داشته باشد، به او کمک کند تا جایگاه و وضعیت مطلوبی در زندگی خود پیدا کند. او از احساس امنیتی که به او نیازی به تضحیک احساساتش ندارد لذت میبرد و معتقد است که هر پیشرفتی باید منجر به تثبیت و تقویت جایگاه و وضعیت او در زندگی شود. این فرد از رسیدن به جایگاه و وضعیت مورد نظر خود برای خود راضی است و احساس رضایت میکند که احساس امنیتی که دارد، به او کمک کرده است تا به جایگاه مورد انتظار خود برسد.
[1]- Self-Awareness
دیدگاه خود را بنویسید