یکی از چالشهای مهم در نظامهای آموزشی، مسئله نابرابری و تفکیک آموزشی است. برنامههای استعدادهای درخشان در برخی کشورها مانند ایالات متحده، علیرغم هدف اصلی خود که کشف و پرورش استعدادها است، ممکن است به افزایش تفکیک نژادی در مدارس منجر شوند. همچنین، دانشآموزان پناهنده و محروم از فرصتهای برابر آموزشی، همچنان با مشکلاتی در شناسایی و حمایت از استعدادهایشان روبهرو هستند. این موضوع ضرورت توسعه ابزارهای مناسب برای شناسایی استعدادها، بدون تبعیضهای اجتماعی و فرهنگی را بیشازپیش برجسته میکند.
سلامت روان در محیطهای آموزشی نیز یکی از دغدغههای اصلی پژوهشگران است. همهگیری کووید-۱۹ نشان داد که فشارهای اجتماعی و روانی میتوانند بهطور مستقیم بر عملکرد تحصیلی و رشد شخصیتی دانشجویان تأثیر بگذارند. بررسیهای انجامشده در کشورهای مختلف نشان میدهد که حمایتهای روانشناختی و اجتماعی میتوانند نقش بسزایی در کاهش تأثیرات منفی بحرانهای جهانی بر دانشجویان و دانشآموزان داشته باشند.
از سوی دیگر، نوآوری در نظامهای آموزشی عاملی تعیینکننده در افزایش کیفیت یادگیری و دستیابی به برتری علمی است. کشورهایی مانند عربستان سعودی در تلاش هستند تا با پیادهسازی راهکارهای نوین، سطح کیفی مدارس و دانشگاههای خود را ارتقا داده و با نهادینهسازی فرهنگ نوآوری، بهرهوری سیستمهای آموزشی را افزایش دهند.
با توجه به این چالشها و فرصتها، این مقاله به بررسی روندهای آموزشی در حوزههای مختلف میپردازد و با تحلیل مطالعات انجامشده، تلاش میکند درک بهتری از مکانیسمهای مؤثر در توسعه آموزشی، شناسایی استعدادها، تأثیر بینالمللیسازی، و چالشهای سلامت روانی در محیطهای آموزشی ارائه دهد. هدف این پژوهش، شناسایی عواملی است که میتوانند به بهبود کیفیت آموزش، کاهش نابرابریها، و تقویت نوآوری در سیستمهای آموزشی منجر شوند.
بررسی مطالعات
توسعه مکتب پیانوی روسی و تکنیکهای مورد استفاده در آموزش پیانو در روسیه
در طول تاریخ موسیقی کلاسیک پیانو، مکاتب مختلفی پدید آمدهاند که اغلب به نام شهرهایی مانند لندن، وین و هامبورگ شناخته میشوند. امروزه پذیرفته شده است که سه مکتب بزرگ پیانو وجود دارند: مکتب فرانسوی، آلمانی و روسی. این مطالعه بهطور مختصر تاریخ موسیقی کلاسیک روسیه و توسعه مکتب پیانو در این کشور را بررسی میکند. همچنین به معرفی افرادی میپردازد که در این فرآیند نقش مهمی ایفا کردهاند و تکنیکهایی را که در آموزش پیانو به کار گرفته شدهاند، مورد تحلیل قرار میدهد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی روند توسعه مکتب پیانو در روسیه، افراد تأثیرگذار در این مسیر، و تکنیکهای مورد استفاده در آموزش پیانو است. این مطالعه با استفاده از مرور ادبیات و مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بسیاری از هنرمندان و معلمان برجسته، به ویژه آنتون و نیکلای روبینشتاین، یک فرهنگ و سنت موسیقی کلاسیک را در روسیه ایجاد کردند. آموزش پیانو بر پایهای محکم، همراه با استعداد موسیقایی ملت روسیه، باعث شده است که این کشور یکی از پیشگامان اجرای پیانو در جهان امروز باشد. (قیزیلای و آتیلگان، 2024)
از پوششهای باشکوه تا ستونهای محکم: درک مسیر بینالمللیسازی در توسعه شتابان یک دانشگاه چینی در قالب "دوگانه کلاس اول"
بینالمللیسازی به عنوان یکی از شاخصهای مهم دانشگاههای برتر جهانی شناخته میشود. مطالعات بسیاری رابطه قوی بین بینالمللیسازی و توسعه دانشگاهی را تأیید کردهاند، اما تعداد کمی از آنها توانستهاند مکانیسمها و شیوههای بینالمللیسازی برای رسیدن به برتری دانشگاهی را بهطور دقیق توضیح دهند. این مطالعه با استفاده از یک رویکرد مطالعه موردی کیفی، به بررسی مبانی و روشهای بینالمللیسازی در یک دانشگاه چینی "شبه کلاس اول" پرداخته و عوامل اصلی مؤثر بر کارایی این اقدامات را تحلیل کرده است. این پژوهش بر اساس مشاهدات بلندمدت محقق از تنظیمات سیاستهای بینالمللیسازی این دانشگاه و همچنین مصاحبههای عمیق با 25 فرد کلیدی در این فرآیند انجام شده است. نتایج این مطالعه مدلی را برای استفاده از بینالمللیسازی به عنوان ابزاری تحولآفرین در ساخت دانشگاههای "دوگانه کلاس اول" ارائه میکند و نقاط قوت و پیامدهای احتمالی منفی آن را بررسی مینماید. یافتهها و تحلیلهای ارائهشده در این مقاله، مطالعه موردی مفیدی را برای پژوهشگران جهانی فراهم میکند تا روند بینالمللیسازی دانشگاههای چینی در عصر جدید را بهتر درک کنند. (شو، 2024)
برنامههای استعدادهای درخشان و تفکیک نژادی
تفکیک نژادی نه تنها بین مدارس بلکه درون مدارس نیز ممکن است رخ دهد، و این نگرانی خاص وجود دارد که برنامههای استعدادهای درخشان (G&T) ممکن است به افزایش تفکیک درونمدرسهای در سطح مدارس ابتدایی منجر شوند. این مقاله با استفاده از دادههای مربوط به حضور و ترکیب نژادی برنامههای G&T در تقریباً تمامی مدارس ابتدایی ایالات متحده طی یک دوره نهساله، تأثیر این برنامهها را بر تفکیک نژادی بررسی میکند. ابتدا، نتایج نشان میدهد که مطابق با ادراکات عمومی، دانشآموزان سفیدپوست و آسیایی به طور نامتناسبی در برنامههای G&T ثبتنام میشوند، در حالی که دانشآموزان سیاهپوست، هیسپانیک و بومی آمریکا کمتر در این برنامهها حضور دارند. سپس، تغییرات در شاخصهای نابرابری نژادی، مانند شاخص ناپیوستگی (Dissimilarity Index) و شاخص تماس (Exposure Index)، محاسبه شدهاند که تأثیر این برنامهها را بر تفکیک کلی مدارس نشان میدهد. نتایج حاکی از آن است که در نظر گرفتن برنامههای G&T به عنوان مدارسی کاملاً جداگانه، شاخص ناپیوستگی را بین 10 تا 20 درصد افزایش میدهد، در حالی که بر شاخص تماس تأثیر قابلتوجهی ندارد. در نهایت، مدلهای مطالعه رویداد نشان میدهند که پس از ایجاد یا حذف این برنامهها، تغییرات عمدهای در ثبتنام دانشآموزان سفیدپوست و آسیایی رخ نمیدهد. این پژوهش نتیجه میگیرد که تأثیر برنامههای G&T بر تفکیک نژادی در مدارس ابتدایی ایالات متحده نسبتاً محدود است، اگرچه تغییر در این برنامهها همچنان میتواند یکی از ابزارهای مؤثر برای افزایش یکپارچگی باشد. (تامپسون، 2024)
بررسی ادراک بصری دانشآموزان دوره متوسطه و نگرش آنها نسبت به طراحی گرافیک
رابطه بین ادراک بصری و طراحی گرافیک در دانشآموزان دوره متوسطه از اهمیت زیادی در توسعه مهارتهای هنری آنها برخوردار است. این پیوند مستقیماً به نحوه تفسیر دنیای بصری توسط دانشآموزان و چگونگی بیان این تفاسیر از طریق طراحی گرافیک مرتبط است. هدف این مطالعه، بررسی روابط بین ادراک بصری و نگرش دانشآموزان دوره متوسطه نسبت به طراحی گرافیک با در نظر گرفتن برخی متغیرها است. این تحقیق با استفاده از مدل غربالگری مقایسهای-ارتباطی انجام شده و جامعه آماری شامل 168 دانشآموز از یک مدرسه خصوصی در ترکیه است. دادههای پژوهش از طریق «آزمون ادراک بصری» و «مقیاس نگرش نسبت به طراحی گرافیک» جمعآوری شدهاند. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از تکنیکهای «آمار توصیفی»، «آزمون تی مستقل» و «تحلیل رگرسیون چندگانه» استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سطح ادراک بصری دانشآموزان شرکتکننده بالاتر از حد متوسط بوده، در حالی که نگرش آنها نسبت به طراحی گرافیک در سطح بالایی قرار دارد. همچنین مشخص شد که ادراک بصری و نگرش دانشآموزان نسبت به طراحی گرافیک بر اساس متغیر جنسیت تفاوت دارد. در نهایت، نتایج نشان داد که ادراک بصری پیشبینیکننده معناداری برای نگرش دانشآموزان نسبت به طراحی گرافیک است. (اونال و دمیرل، 2024)
درک سلامت روان در میان دانشجویان با استعداد و بدون استعداد شناختهشده از روستاها، شهرکها و شهرهای هند در دوران همهگیری کووید-19
این مطالعه به بررسی ادراک تجربه افسردگی، اضطراب و استرس (DAS) در میان بزرگسالان جوان (18-22 سال) از مناطق مختلف هند در دوران همهگیری جهانی کووید-19 میپردازد. نمونه شامل 1020 شرکتکننده (603 مرد و 417 زن) بود که از این میان، 470 نفر بهعنوان دانشجویان با استعداد شناختهشده (ITS) و 550 نفر بهعنوان دانشجویان بدون استعداد شناختهشده (NiS) دستهبندی شدند. برای درک تفاوتهای بین این گروههای مختلف، از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل رگرسیون لجستیک رتبهای استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان DAS بر اساس این که آیا فرد ITS یا NiS است، جنسیت وی، و منطقه جغرافیایی محل زندگیاش (روستا، شهرک یا شهر) متغیر است. برخی شباهتها و تفاوتها با مطالعات دیگر مشاهده شد و این یافتهها بینشهایی را در مورد تأثیر همهگیری بر سلامت روانی جوانان در هند ارائه میدهد. اهمیت توسعه سیستمهای حمایت روانشناختی برای همه دانشجویان در نتایج این مطالعه مورد تأکید قرار گرفته است. (میشرا، دی، و روی، ۲۰۲۴)
ادراک دیگران در میان کودکان پناهنده سوری و کودکان ترک در یک بافت بینفرهنگی
این مطالعه با هدف بررسی ادراک کودکان کلاس چهارم دبستان از مفهوم "دیگری" در منطقه جنوبی ترکیه انجام شده است. گروه نمونه شامل 48 کودک ترک و سوری بود که از طریق روش نمونهگیری مبتنی بر معیار انتخاب شدند. این مطالعه با استفاده از رویکرد تحقیق کیفی و طراحی مطالعه موردی منفرد توکار صورت گرفت. ابزار اصلی گردآوری دادهها یک فرم مصاحبه نیمهساختاریافته بود که توسط پژوهشگران طراحی شد. در این مطالعه، برداشتهای کودکان ترک و سوری از مفهوم "دیگری" از منظر خارجی بودن، تفاوتها و شباهتها بررسی شد. یافتهها نشان داد که کودکان معمولاً تفاوتها را با ویژگیهای ظاهری مرتبط میدانند، در حالی که عواملی همچون بازی، موفقیت، استعداد، همدلی و دوستی نیز در شکلگیری ادراک آنها از "دیگری" نقش دارند. قابل توجه است که کودکان ترک اغلب برداشتهای منفیتری از "دیگری" داشتند، در حالی که کودکان سوری که تحت حفاظت موقت بودند، تمایل بیشتری به داشتن برداشتهای مثبت نشان دادند. (کاسکایا و چاپار، ۲۰۲۴)
ترویج نوآوری در مدارس دولتی عربستان سعودی: دیدگاه کارکنان مدرسه
این مطالعه با هدف شناسایی شاخصهای مؤثر نوآوری در مدارس دولتی پادشاهی عربستان سعودی انجام شد. از یک طرح تحقیق ترکیبی اکتشافی دنبالهدار استفاده شد که با مصاحبه با چهارده کارشناس در زمینه استعداد، خلاقیت و برتری آموزشی آغاز شد. بر اساس نتایج این مصاحبهها، پرسشنامهای شامل هفت شاخص اصلی نوآوری با 78 زیرشاخص طراحی شد. این پرسشنامه به نمونهای متشکل از 694 شرکتکننده شامل مدیران مدارس، معاونان و معلمان ارائه شد. یافتهها نشان داد که میزان تحقق کلی شاخصهای نوآوری در مدارس دولتی در سطحی متوسط قرار دارد. این نتایج نشان میدهند که سطح اجرای شاخصهای نوآوری هنوز به حد مطلوب نرسیده و تلاشهای بیشتری برای بهبود آنها ضروری است. این مطالعه چارچوبی ارزشمند برای سیاستگذاران آموزشی و مدیران مدارس فراهم میکند تا نوآوری را در محیطهای آموزشی ترویج دهند. این چارچوب میتواند بهعنوان راهنمایی برای تلاشهای آینده در جهت ارتقای ظرفیت نوآورانه مدارس دولتی و افزایش توانایی آنها در دستیابی به برتری آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه بینشهای عملی برای پرورش فرهنگ نوآوری ارائه میدهد که از بهبود مستمر در نظام آموزشی عربستان سعودی پشتیبانی میکند. (السلیمی، الجحیمان، و الفوازن، ۲۰۲۴)
اعتبار مقیاس رتبهبندی معلمان HOPE – نسخه عربی برای شناسایی دانشآموزان پناهنده با استعداد
دانشآموزان پناهنده با استعداد اغلب به دلیل روشهای شناسایی ناکافی در کشورهای عربی، در برنامههای ویژه استعدادیابی مورد توجه قرار نمیگیرند. این مطالعه به بررسی نسخه عربی مقیاس "فرصتها برتری را تقویت میکنند" (HOPE) برای شناسایی دانشآموزان پناهنده با استعداد میپردازد. در سال تحصیلی 2020-2021، از 13,598 دانشآموز مدارس کمپهای پناهندگان در اردن دادههای لازم جمعآوری شد. 423 معلم دورههای ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، نسخه ترجمهشده مقیاس HOPE را تکمیل کردند که شامل 11 آیتم در دو بُعد استعداد تحصیلی و اجتماعی بود. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل تناسب بسیار خوبی دارد، اما نتایج تحلیل عاملی تأییدی چندگروهی نشان داد که این مقیاس بهطور کامل در تمام گروهها ثبات ندارد. این یافتهها نشان میدهند که اگرچه نسخه عربی مقیاس HOPE دارای شواهد معتبرسازی کافی است، اما هنگام استفاده از آن برای گروههای مختلف دانشآموزان پناهنده، باید با احتیاط عمل کرد. ممکن است نیاز به افزودن ابعاد مرتبط با فرهنگ وجود داشته باشد. (العودات، جنتری، و لی، ۲۰۲۴)
مالکیت روایت: ساخت شغلی با دانشآموزان با استعداد و نخبه
جوانان با استعداد و نخبه در ایالات متحده مدتهاست که برای شناسایی و دسترسی به فرصتهای آموزشی مناسب با چالشهایی روبرو بودهاند. هر از چندگاهی، نیازهای منحصربهفرد آنها یادآوری میشود، اما بارها این نیازها، از جمله نیاز به برنامهریزی و راهنمایی شغلی، نادیده گرفته شده است. روایتهای دانشآموزان با استعداد ممکن است تحت تأثیر اقدام یا عدم اقدام آنها یا دیگران قرار گیرد. سه مسیر داستانی مملو از مشکلات میتواند در این زمینه پدیدار شود که نیازمند مداخلات خاص مشاوران شغلی برای تضمین توسعه روایی همسو با امیدها، آرزوها و خواستههای جوانان است. نظریه ساخت شغلی، با تأکید بر نویسندگی و عاملیت، رویکردی مناسب برای افزایش توانمندی جوانانی است که در این روایتها گیر افتادهاند. "داستان شغلی من" بهعنوان یک مداخله گروهی یا فردی مبتنی بر نظریه ساخت شغلی، به دانشآموزان و مشاوران کمک میکند تا روایتهای ترجیحی خود را توسعه دهند. (بریددیک و بریددیک، ۲۰۲۴)
استنباط کلی
مطالعات بررسیشده نشاندهنده روندهای جهانی در زمینههای مختلف آموزش، موسیقی، بینالمللیسازی، سلامت روان، و سیاستگذاری آموزشی هستند. برخی از نکات کلیدی که میتوان از این مقالات استنباط کرد، عبارتند از:
تأثیر بستر فرهنگی و تاریخی بر آموزش و توسعه مهارتها:
مکتب پیانوی روسیه نمونهای از این تأثیر است که نشان میدهد چگونه سنتهای آموزشی مستحکم، همراه با استعدادهای ملی، میتوانند جایگاه یک کشور را در عرصه بینالمللی تثبیت کنند.
درک بصری و نگرش به طراحی گرافیک در ترکیه نیز نشان میدهد که تجربههای فرهنگی و محیط آموزشی نقش بسزایی در شکلگیری استعدادهای هنری دانشآموزان دارد.
بینالمللیسازی آموزش بهعنوان ابزاری برای پیشرفت و رقابت جهانی
دانشگاههای چینی با سرمایهگذاری در بینالمللیسازی به دنبال رسیدن به استانداردهای دانشگاههای برتر جهان هستند. این روند نشان میدهد که سیاستهای صحیح در این زمینه میتوانند موجب تحول در نظام آموزش عالی شوند.
چالشهای تفکیک و نابرابری در آموزش
برنامههای استعدادهای درخشان در ایالات متحده میتوانند بهطور ناخواسته باعث افزایش تفکیک نژادی در مدارس شوند، هرچند تأثیر کلی آن محدود است.
عدم توجه به دانشآموزان با استعداد در جوامع پناهنده، مانند مورد مطالعه در اردن، نشاندهنده نیاز به رویکردهای شناسایی بهتر و حساستر نسبت به تفاوتهای فرهنگی است.
سلامت روان و تأثیر عوامل اجتماعی و محیطی
سلامت روان دانشجویان هندی در دوران همهگیری کووید-19 متأثر از متغیرهایی همچون استعداد، جنسیت و محل زندگی آنها بوده است، که اهمیت توجه به نیازهای روانی گروههای مختلف را برجسته میکند.
کودکان ترک و سوری در ادراک "دیگری" تفاوتهایی داشتند که میتواند ناشی از شرایط اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاستهای مهاجرتی باشد.
نوآوری و کیفیت در نظامهای آموزشی
مدارس دولتی عربستان سعودی در مسیر نوآوری پیشرفت کردهاند اما هنوز با سطح مطلوب فاصله دارند. سیاستگذاران باید تلاش بیشتری برای بهبود شاخصهای نوآوری در آموزش انجام دهند.
نقش روایت در شکلگیری مسیرهای شغلی و اجتماعی
دانشآموزان با استعداد اغلب در تدوین مسیر شغلی خود با چالشهایی مواجهاند. راهکارهایی مانند "داستان شغلی من" میتوانند به آنها کمک کنند تا نقش فعالتری در تعیین آینده خود داشته باشند.
جمعبندی استنباطی
یافتههای کلی این مطالعات نشان میدهند که آموزش و پرورش استعدادها نه تنها تحت تأثیر عوامل فردی بلکه متأثر از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاستگذاریهای کلان هستند. نظامهای آموزشی باید با در نظر گرفتن این عوامل، استراتژیهایی برای کاهش نابرابریها، تقویت نوآوری، و حمایت از سلامت روان دانشآموزان و دانشجویان تدوین کنند. علاوه بر این، بینالمللیسازی میتواند فرصتی برای پیشرفت آموزشی باشد، اما اجرای موفق آن نیازمند برنامهریزی دقیق است.
دیدگاه خود را بنویسید