در این مقاله نظریه دابروسکی روانشناس لهستانی در زمینه تحول هیجانی افراد تیزهوش ارایه می شود
بسط نظری و پژوهشی «هیجان اندیشه» در گستره سلامت روان منجر به پی ریزی «انگاره تعادل روان» شده است.این انگاره در تعامل نظریه هیجان اندیشه با «نظریه تعاملی انتظار» و «ماهیّت تعاملی شخصیت» حاصل گردید. بررسی پژوهشی در نمونه ای مرکّب از هزار و چهارصد مرد و زن هجده تا چهل و چهار ساله حاکی از آن بود که «تعادل روان» برایند تعاملی دو نظریه و ماهیّت تعاملی شخصیت است.این انگاره به سه قلمرو گسترده شامل هشت مؤلّفه و مجموعاً بیست عامل اشاره دارد:
شخصیت تحلیلی اشاره به چهار خصیصه دارد: تعهد فردی، پویایی تحلیلی، کاوشگری و هیجان تعلیل
حیطه شخصیت خلاق، قلمرو بسیار وسیعی است که خصایص مهمّی را در بر می گیرد. این حیطه به خصائصی چون «بیهمتایی» «جهتگیری درونی» و «درونگردی» «شخصیّت متمرکز درونی»مرتبط است.
بر پایه نظام تعاملی تیزهوشی سه قلمرو بزرگ تیزهوشی وجود دارد: آفرینندگی، پیشرفتگی و سازماندهی که در تعامل با زمینه ها، انواع تیزهوشی را رقم می زنند. حوزه های کلامی، اجتماعی، حرکتی، هنری، ریاضی، فرهنگی، علوم پایه و اقتصادی عمده ترین زمینه ها را تشکیل می دهند. مفهوم تعاملی بدین معناست که استواری یک نوع تیزهوشی متأثر از قلمروهای سه گانه، زمینه های بروز و ویژگیهایی روانشناختی فردی است.
دستاوردهای یک بررسی وسیع در جامعه بزرگسال ایرانی نشان داد که سه حیطه شخصیّتی تعاملی وجود دارد که مجموعا ده ویژگی شخصیت را در بر می گیرد: الف)«پویایی تحلیلی»، (تعهّد، ظرفیت تحلیلی، بیتابی روانی، نیرومندی، سازش، استقلال) ب) «یکپارچگی شناختی» (سنجیدگی، اندیشه گردی فرایندی) ج) «وظیفه مندی» (فراگستری، کنجکاوی تحلیلی)
شخصیت خردورزی تحلیلی برایند تعاملی گسترش مفهوم هیجان اندیشه است که دو حیطه را در برمی گیرد:الف) شخصیّت تحلیلی شامل تعهّد فردی ، پویایی تحلیلی ، کاوشگری و هیجان تعلیل ب) خردورزی مرکّب از چیرگی روانی و سنجیدگی
«نظريهٔ هيجان انديشه» به مثابه یک نظریهٔ عمومی در روانشناسی با تأکید بر یکپارچگی تعاملی دامنه های عاطفی، شناختی و رفتاری نظام روان، دیدگاهی نو در تبیین پدیده های روانشناختی فراهم آورده است. خلّاقیّت، تصمیمگیری، حلّ مسأله و نارساییهای عاطفی_شناختی بزرگترین زمینه های کاربرد این نظریه به شمار می آیند. «یکپارچگی تار و پود اندیشه و احساس» زمینه را برای بروز در ظرف «هیجان» مهیّا می سازد. پویایی و بیتابی دو گستره بزرگ هیجان اندیشه را تشکیل می دهند و در مجموع چهار مؤلّفه «سرسختی شناختی»، «جنب و جوش هیجانی»، «بیتابی روانی» و «نیروی روانی» گستره هیجان اندیشه را پی می ریزند. سهم این مؤلفه ها در تکوین تعاملی نظام روان به تفاوتهاي فردي (مانند هوش، سنّ، جنسيّت، عوامل فرهنگي) بستگی دارد.