حیطه شخصیت خلاق، قلمرو بسیار وسیعی است که خصایص مهمّی را در بر می گیرد. این حیطه به خصائصی چون «بیهمتایی» «جهتگیری درونی» و «درونگردی» «شخصیّت متمرکز درونی»مرتبط است.
استعداد در ارتباط با خلاقیت به معنای گسترده مفاهیمی چون «آمادگی روانی زیستی»، « توانایی»، «هوش» و «تیزهوشی» را در برمی گیرد.
علاوه بر ابهامات مفهومی، سوء تعابیر ارزشی و تنوع تیزهوشی دو ابهام دیگر نیز امر تشخیص را دچار نارسایی و محدودیت می کند: مسأله تیزهوشی در اقلیّتها و نشانگان اختلالی. امّا تشخیص تیزهوشی پیشرفتگی هیچ یک از این نارساییها را ندارد. رقابت طلبی و خودباوری تحصیلی از خصایص اساسی تیزهوشی پیشرفتگی محسوب می شود و شرایط را برای فشردگی دوره تحصیلی از طریق کلاسهای همگن با معلّمان ویژه فراهم می آورد. به نظر می رسد که می توان از طریق تحقّق کلاسهای همگن به پرورش تیزهوشی پیشرفتگی پرداخت و تنگناهای مربوط به مهارتهای زندگی واقعی و هوش عملی را بر طرف ساخت.
هدف اصلي اين پژوهش، شناسايي و استنباط يك تعريف ارزشي و فرهنگي از نخبگي بر اساس نظرات افراد متخصّص و عامّهٔ مردم بود. برداشت عرفي عامّه با تعريف حاصل از مباني نظري اجماعي از پديدهٔ تيزهوشي و استعداد در سطح قابل ملاحظهاي تطابق نشان داد. تعريف استنباطي متخصّصان نيز مشابه عامه فقط از لحاظ سطح توافق با مباني نظري اجماعي، تفاوت داشت. در پایان یک انگاره از مفاهیم بنیادین بر محور «نخبگی» حاصل و ارایه گردید.
بررسی بروز جلوههاي خلّاقيّت دانشآموزان تيزهوش سازمانده در گستره هوش و واكنشهاي هيجاني نشان داد که بروز خلّاقيّت نوجوانان تيزهوش سازمانده بر بنياد هيجان، بستگي به بهره هوشي، سطوح تيزهوشي سازماندهی، پايه تحصيلي و جنسيّت دارد. همچنين تجلّي خلّاقيّت نوجوانان تيزهوش سازمانده در پهنه هوش، وابسته به بهره هوشي و مستقلّ از پايه تحصيلي و جنسيّت است؛ امّا به تعامل جنسيّت با پايه تحصيلي بستگي دارد.
بر پایه «نظام سهگانهٔ تیزهوشی» سه قلمرو بزرگ تیزهوشی وجود دارد: «آفرینندگی»، «پیشرفتگی» و «سازماندهی». تیزهوشی آفرینندگی بی تردید گسترده ترین قلمرو را ازحیث مصادیق تیزهوشی به خود اختصاص داده است: همه مخترعان، مکتشفان علمی، نظریه پردازان، طراحان، کارآفرینان و آفرینندگان بزرگ آثار هنری و ادبی در این گستره جای می گیرند.
مبتنی بر «نظام سه گانه تیزهوشی» خلاقیت متأثر از یک هسته مشترک موسوم به «پویایی» است که در جلوه دوم سه خاستگاه مهم را پدید می آورد: «طرح نو»، «حل مساله اکتشافی»، «کارآفرینی» این سه خاستگاه به نوبه خود پنج حیطه بزرگ خلاقیت را پی می ریزد:«نظریه پردازی»، «مفهوم یابی»، «استنباط»، «رهیابی تحلیلی» و «نوآوری»
بر پایه ساختار کروی استعداد نعامل پنج «توانایی بنیادین» یعنی سه نوع هوش «تحلیلی»، «تجربی» و «تحصیلی» و دو ورزیدگی «نوسودمندی» و «وظیفه مندی»با زمینه های بروز، استعداد فرد آدمی را رقم می زند لذا از حیث ظرفیت هفت استعداد اساسی و کلی وجود دارد.
توانایی برجسته در هوش و کنش در زمینهای خاصّ در یکی از سه قلمرو بزرگ آفرینندگی، پیشرفتگی، سازماندهی
بر پایه نظام تعاملی تیزهوشی سه قلمرو بزرگ تیزهوشی وجود دارد: آفرینندگی، پیشرفتگی و سازماندهی که در تعامل با زمینه ها، انواع تیزهوشی را رقم می زنند. حوزه های کلامی، اجتماعی، حرکتی، هنری، ریاضی، فرهنگی، علوم پایه و اقتصادی عمده ترین زمینه ها را تشکیل می دهند. مفهوم تعاملی بدین معناست که استواری یک نوع تیزهوشی متأثر از قلمروهای سه گانه، زمینه های بروز و ویژگیهایی روانشناختی فردی است.