این مقاله به بررسی ارتباط میان شخصیت و خلاقیت میپردازد. خلاقیت به عنوان یک فرآیند چندبعدی از طریق پنج مؤلفه کلیدی تعریف میشود: فرد، فرآیند، فشار، فضای ایجاد و فرآوری ایدهها. تحقیقات متعدد نشان میدهند که شوخطبعی نقش مهمی در روابط فردی دارد و رابطهای بین ویژگیهای شخصیتی و خلاقیت وجود دارد. این مقاله به هفت حوزه اصلی تقسیمبندی شده و بر روی خصایص شخصیتی مانند «درونگردی»، «توجه بسیار بالا» و «جهتگیری درونی» تأکید دارد. همچنین نتایج نشان میدهند که افراد با «برونگردی» بالا و «استواری هیجانی» در صورت داشتن «جهتگیری یادگیری» خلاقیت بیشتری از خود بروز میدهند. در نهایت، پیوند میان خلاقیت و «نهفتگی ناهشیار» به عنوان بخشی از فرآیندهای شناختی بررسی میشود.
این مقاله به بررسی رابطه میان خلّاقیّت و استعداد پرداخته و تأثیرات این دو عامل بر فرآیند یادگیری را تحلیل میکند. به ویژه، نظریههای مختلف دربارهٔ پیوند بین هوش، تیزهوشی و خلاقیت مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین به دستهبندی تحقیقات انجام شده در این زمینه و تفاوتهای معنادار میان نوجوانان تیزهوش و خلّاقیت آنها پرداخته میشود. در نهایت، مقاله نتیجهگیریهایی دربارهٔ اهمیت توجه به هر دو عامل در فرآیندهای آموزشی و تربیتی ارائه میدهد.
چشمانداز تعاملی مفهوم تیزهوشی، این پدیده روانشناختی را فراتر از ظرفیتهای شناختی محدود میداند. امروزه، ابعاد غیرشناختی تیزهوشی بهویژه از طریق گسترش و تنوع مطالعات، بهطرز برجستهای نمایان شده است. تحقیقات معتبر به بررسی ابعاد شخصیتی، عاطفی، نگرشی و ارزشی پدیده تیزهوشی پرداخته و تأکید بر اهمیت این ابعاد در درک جامعتر از تیزهوشی را نشان میدهند.
یک کوشش تحقیقی در چشم انداز روانشناسی تعاملی مشتمل بر پنج مرحله است: مسأله یابی، وضعیت یابی، پژوهش تجربی، توالی یابی و ترکیب دهی. لذا یک تحقیق تعاملی اصطلاحاً فعالیتی متعامل توصیفی، تجربی و تحلیلی است.
مبانی نظری روانشناسی تعاملی بر ماهیت تعامل در روانشناسی، پایه ها و ریشه های پی ریزی پدیده های روانشناختی، ماهیت تعاملی پدیده و اصول پیچیدگی، نظام یافتگی، فراگیری، دگرگونی، ماندگاری و گونه گونی تأکید می ورزد.