{{item.title}} {{item.subtitle}}
{{item.total|number}} تومان
حذف
سبد خرید شما خالی است.

متون


این بخش حاوی متون تخصصی روانشناسی به قلم دکتر ناصرالدین کاظمی حقیقی است.


جایگاه پارادایم یکپارچگی پرورش انسانی نخبگی در روانشناسی

این انگاره چندبعدی که به بررسی و پرورش استعداد، خلاقیت و تیزهوشی در بسترهای مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی می‌پردازد، جایگاه مهمی در روانشناسی دارد. به‌ویژه در زمینه‌های روان‌شناسی رشد، روان‌شناسی شناختی، روان‌شناسی شخصیت، روان‌شناسی اجتماعی و روان‌شناسی آموزشی، این رویکرد می‌تواند تأثیرگذار باشد.

یکپارچگی پرورش انسانی نخبگی: خلاقیت، استعداد و تیزهوشی در بسترهای چندبعدی

ترکیب سه چارچوب «پارادایم شخصیت محور خلاقیت»، «پارادایم یکپارچه پرورش استعداد» و «انگاره چندوجهی پویا در تیزهوشی» منجر به ایجاد یک انگاره جامع و چندبعدی می‌شود که به بررسی و پرورش توانایی‌های فردی از جنبه‌های مختلف می‌پردازد. این انگاره کلی با یکپارچه‌سازی عوامل فردی، انگیزشی، فرهنگی، اجتماعی-اقتصادی، آموزشی، روان‌شناختی، سیاستی و تکنولوژیکی، بستر مناسبی برای توسعه کامل پتانسیل‌های افراد فراهم می‌آورد.این انگاره کلی با تلفیق جنبه‌های مختلف سه پارادایم مذکور، یک چارچوب جامع و چندبعدی برای مطالعه و پرورش استعداد، خلاقیت و تیزهوشی ارائه می‌دهد. این رویکرد یکپارچه امکان تحلیل و درک عمیق‌تری از تعامل پیچیده میان عوامل فردی، انگیزشی، فرهنگی، اجتماعی-اقتصادی، آموزشی، روان‌شناختی، سیاستی و تکنولوژیکی را فراهم می‌آورد. همچنین، این چارچوب می‌تواند مبنایی قوی برای طراحی مداخلات آموزشی، سیاست‌گذاری‌های آموزشی و توسعه برنامه‌های پرورشی باشد که به بهبود فرآیندهای آموزشی و ارتقاء توانایی‌های فردی و اجتماعی افراد کمک شایانی می‌کند. در ادامه به بررسی اجزای اصلی این انگاره کلی پرداخته می‌شود:

پارادایم یکپارچه پرورش استعداد

«پارادایم یکپارچه پرورش استعداد» چارچوبی جامع ارائه می‌دهد که پیچیدگی‌های ذکاوت و توسعه استعداد را مورد توجه قرار می‌دهد. با یکپارچه‌سازی عوامل فرهنگی، اجتماعی-اقتصادی، آموزشی، روان‌شناختی، سیاستی و تکنولوژیکی، این پارادایم پایه‌ای مستحکم برای پرورش پتانسیل افراد مستعددر زمینه‌های متنوع و پویا فراهم می‌آورد (.Montoya,et al,2016)

انگاره تعامل تکاملی در روان‌شناسی انسانی

انگاره تعامل تکاملی (Evolutionary Interaction Paradigm) در روان‌شناسی انسانی به روند پویا و چندبعدی تعامل انسان با خود، دیگران و محیط اشاره دارد که در آن رشد فردی، اجتماعی و روانی به طور تکاملی و هم‌زمان رخ می‌دهد. این انگاره بر هم‌پیوندی و تعامل دائمی میان ابعاد مختلف شخصیت، نیازها، هویت، ظرفیت‌های روانی و روابط اجتماعی تأکید دارد و انسان را به عنوان یک کل یکپارچه می‌نگرد که به طور پیوسته در حال تغییر، سازگاری و شکوفایی است.

جایگاه شکوفایی وجودی در روانشناسی

شکوفایی وجودی (Existential Flourishing) در روان‌شناسی به‌عنوان وضعیت ایده‌آل رشد و تکامل انسانی شناخته می‌شود که در آن فرد به معنا، هدف، رشد فردی، رضایت عمیق و تحقق خود می‌رسد. این مفهوم در تقاطع روان‌شناسی انسان‌گرایانه، روان‌شناسی مثبت‌گرا و روان‌شناسی وجودی قرار دارد و به بلوغ روانی، سلامت روان و کمال انسانی مرتبط است.

احساس پیشرفت و امنیّت ناشی از تفرّد دهی

اگر فردی به دیگری احساس تفرد دهد، می‌تواند در خود احساس پیشرفت و احساس امنیت را به‌طور هم‌زمان تجربه کند. این تعامل در چارچوب شکوفایی وجودی از رابطه روان‌شناختی میان تفرد، پیشرفت و امنیت ناشی می‌شود.

احساس پیشرفت و تفرّد ناشی از امنیت بخشی

اگر فردی به دیگری احساس امنیت دهد، می‌تواند در خود احساس پیشرفت و احساس تفرد را به‌طور هم‌زمان تجربه کند. این تعامل روان‌شناختی در چارچوب شکوفایی وجودی اتفاق می‌افتد، جایی که ایجاد امنیت برای دیگران به معنای رشد فردی، اجتماعی و معنوی برای فرد امنیت‌بخش است.

کاربرد نظریه هیجان اندیشه در روان‌درمانی تعاملی

نظریه «هیجان اندیشه» و مفهوم «روان‌درمانی تعاملی» هر دو به بررسی تعامل بین ابعاد عاطفی و شناختی انسان می‌پردازند. ترکیب این دو می‌تواند ابزارهای قدرتمندی برای روان‌درمانگران فراهم آورد تا فرآیند درمانی را عمیق‌تر و مؤثرتر کنند.

افقهای جدید در گستره تیزهوشی : انگاره چندوجهی پویا در تیزهوشی

مطالعات جدید گستره‌ای از مفاهیم، تعاریف، رویکردها، دیدگاه‌ها و چالش‌های مرتبط با تیزهوشی، شناسایی و آموزش دانش‌آموزان تیزهوش را در بافت‌های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، آموزشی و روانشناختی ارائه می‌دهند.

عضویت خبرنامه
عضو خبرنامه ماهانه وب‌سایت شوید و تازه‌ترین نوشته‌ها را در پست الکترونیک خود دریافت کنید.
آدرس پست الکترونیک خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...