بر پایهٔ ملاحظات روانشناختی تعاملی در پیشینهٔ درازمدّت تجربی بالینی و یک جستار پژوهشی و تحقیقاتی دستاوردهای قابل توجّهی حاصل شد که از حیث محتوای تلاشهای رواندرمانی از غنای شایسته ای بهره مند است.بروندادهای قابل ملاحظه به مؤلفه های بنیادین انگارهٔ تعادل روان اشاره می ورزد که مجموعاً در سه گستره جای می گیرند:الف) تعادل، ب) پایایی روانی، ج) درست زیستی در این یادداشت کوتاه به اجمال گستره های مزبور توصیف می شوند.
بهداشت روان نوجوانان بهطور مستقیم تحت تأثیر ساختارهای شخصیتی آنها قرار دارد. این مقاله سه الگوی بزرگ شخصیت—پیماندار، پایدار و پویا—را بررسی کرد که هر یک ویژگیها و تأثیرات خاص خود را بر هویت و رفتار نوجوانان دارند.
احساس تنهایی، اختلال هویت و رکود روانی از آسیبهای اساسی روانی هستند که میتوانند به افسردگی و اضطراب منجر شوند. در این مقاله، تأکید شده است که انتظارات غیرواقعبینانه میتواند سبب بیتابی روانی شود و در صورت عدم توجه، منجر به روان آوارگی گردد. رواندرمانی تعاملی به عنوان راهی برای بهبود انتظارات و کاهش بیتابی روانی معرفی میشود. در نهایت، درمان آوارگی روانی به عنوان یک اقدام پیشگیرانه از پدیدآوری روانگسستگی و روانگسیختگی مطرح میگردد.
این مقاله به بررسی ارتباط میان شخصیت و خلاقیت میپردازد. خلاقیت به عنوان یک فرآیند چندبعدی از طریق پنج مؤلفه کلیدی تعریف میشود: فرد، فرآیند، فشار، فضای ایجاد و فرآوری ایدهها. تحقیقات متعدد نشان میدهند که شوخطبعی نقش مهمی در روابط فردی دارد و رابطهای بین ویژگیهای شخصیتی و خلاقیت وجود دارد. این مقاله به هفت حوزه اصلی تقسیمبندی شده و بر روی خصایص شخصیتی مانند «درونگردی»، «توجه بسیار بالا» و «جهتگیری درونی» تأکید دارد. همچنین نتایج نشان میدهند که افراد با «برونگردی» بالا و «استواری هیجانی» در صورت داشتن «جهتگیری یادگیری» خلاقیت بیشتری از خود بروز میدهند. در نهایت، پیوند میان خلاقیت و «نهفتگی ناهشیار» به عنوان بخشی از فرآیندهای شناختی بررسی میشود.
این مقاله به بررسی رابطه میان خلّاقیّت و استعداد پرداخته و تأثیرات این دو عامل بر فرآیند یادگیری را تحلیل میکند. به ویژه، نظریههای مختلف دربارهٔ پیوند بین هوش، تیزهوشی و خلاقیت مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین به دستهبندی تحقیقات انجام شده در این زمینه و تفاوتهای معنادار میان نوجوانان تیزهوش و خلّاقیت آنها پرداخته میشود. در نهایت، مقاله نتیجهگیریهایی دربارهٔ اهمیت توجه به هر دو عامل در فرآیندهای آموزشی و تربیتی ارائه میدهد.