در روانشناسی تعاملی، یک انگاره ویژه بهمنزله چارچوب نظری منسجم، قابلارائه است که مؤلفههای کلیدی آن در پیوندی تنگاتنگ، تصویری یکپارچه از انسان، هستی، شناخت، ارزش و مسؤولیت ترسیم میکنند. حقیقت، برآمده از وحدت انسان، هستی، شناخت، سرشت پاک و ارزشهاست؛ و انسان، با مسؤولیتپذیری دگرگونگر، راه را برای تحقق این حقیقت هموار میسازد.
انگاره یکپارچگی تعاملی وجود به ماهیت تعاملی بزرگترین پدیده های معرفت شناختی اشاره دارد: هستی، شناخت، انسان، نظام ارزشی و پاکسرشتی .
روانشناسی تعاملی بر اساس مبانی ویژه ای استقرار دارد: هر پدیده روانشناختی مبتنی بر هفت پایه و در تعامل با پنج ریشه پی ریزی می شود. تعامل مبانی دوازده گانه مزبور متاثر از اصولی مانند پیچیدگی و نظام یافتگی، هر پدیده روانشناختی را شکل می دهد.
شاکله انتظار ارزشی-عاطفی است و از پایه های زیستی، شناختی، کلامی و اجتماعی نشأت می گیرد.