فرانگری به عنوان یک رویکرد فراپارادایمی، امکان ترکیب، همگرایی و تحلیل چندبعدی دانش و علم را فراهم میکند. با وجود این مزایا، فرانگری با چالشها و محدودیتهایی نیز روبهرو است که میتوان آنها را در سه سطح معرفتی، روششناختی و عملی بررسی کرد.
یکی از برجستهترین نمونههای فرانگری در فلسفه، نظریههای جدید درباره "ذهن" است که فلسفه ذهن، علوم شناختی، هوش مصنوعی و عصبشناسی را به هم پیوند داده است.
آیا منابع فرانگری همان منابع پارادایم هستند یا نه؟ پاسخ کوتاه این است که منابع فرانگری و منابع پارادایم میتوانند اشتراکاتی داشته باشند، اما یکسان نیستند. فرانگری یک سطح فراتر از پارادایم است و منابع آن گستردهتر و چندبعدیتر از منابع پارادایم هستند.