«نظام تعاملی یادگیری» در تعامل با سه عامل است: 1) هوشهای سه گانه، 2) کنشهای دوگانه، 3) زمینهٔ یادگیری
بر اساس «نظریه تعاملی هوش» تعامل سه هوش تحلیلی، تجربی و تحصیلی موجب می شود تا ظرفیت کلی یادگیری و شناخت در آدمی تکوین یابد.
بسط نظری و پژوهشی «هیجان اندیشه» در گستره سلامت روان منجر به پی ریزی «انگاره تعادل روان» شده است. انگاره تعادل روان در تعامل نظریه هیجان اندیشه با «نظریه تعاملی انتظار» و «ماهیّت تعاملی شخصیت» با بررسی پژوهشی در نمونه ای مرکّب از 1400 مرد و زن 18 تا 44 ساله حاصل گردید. این انگاره مرکب از سه قلمرو گسترده «خشنودی روانی»، «پایداری» و «دادپویی» شامل هشت مؤلّفه و مجموعاً بیست عامل است. استنباط می شود که دسته بندی سلامت و بیماری می تواند بر پایه قلمروهای مزبور تعریف گردد.
دستاوردهای یک بررسی وسیع در جامعه بزرگسال ایرانی نشان داد که سه حیطه شخصیّتی تعاملی وجود دارد که مجموعا ده ویژگی شخصیت را در بر می گیرد: الف)«پویایی تحلیلی»، (تعهّد، ظرفیت تحلیلی، بیتابی روانی، نیرومندی، سازش، استقلال) ب) «یکپارچگی شناختی» (سنجیدگی، اندیشه گردی فرایندی) ج) «وظیفه مندی» (فراگستری، کنجکاوی تحلیلی)
شخصیت خردورزی تحلیلی برایند تعاملی گسترش مفهوم هیجان اندیشه است که دو حیطه را در برمی گیرد:الف) شخصیّت تحلیلی شامل تعهّد فردی ، پویایی تحلیلی ، کاوشگری و هیجان تعلیل ب) خردورزی مرکّب از چیرگی روانی و سنجیدگی
«نظريهٔ هيجان انديشه» به مثابه یک نظریهٔ عمومی در روانشناسی با تأکید بر یکپارچگی تعاملی دامنه های عاطفی، شناختی و رفتاری نظام روان، دیدگاهی نو در تبیین پدیده های روانشناختی فراهم آورده است. خلّاقیّت، تصمیمگیری، حلّ مسأله و نارساییهای عاطفی_شناختی بزرگترین زمینه های کاربرد این نظریه به شمار می آیند. «یکپارچگی تار و پود اندیشه و احساس» زمینه را برای بروز در ظرف «هیجان» مهیّا می سازد. پویایی و بیتابی دو گستره بزرگ هیجان اندیشه را تشکیل می دهند و در مجموع چهار مؤلّفه «سرسختی شناختی»، «جنب و جوش هیجانی»، «بیتابی روانی» و «نیروی روانی» گستره هیجان اندیشه را پی می ریزند. سهم این مؤلفه ها در تکوین تعاملی نظام روان به تفاوتهاي فردي (مانند هوش، سنّ، جنسيّت، عوامل فرهنگي) بستگی دارد.
رواندرمانی تعاملی در الگوی ارجمندی مرکب از چهار مؤلفه است: درست زیستی، وجاهت، بالندگی و خودکامیابی. در این گزارش پژوهشی از نوع ارزشیابی برنامه درمانی، کاربرد الگوی مزبور در کاهش گرایش به مواد زیانبار ارایه می شود.