Turkey's intervention and aggression in Syria can directly or indirectly lead to unrest and turmoil within Turkey itself. This connection can be analyzed based on the Inclusive National Prosperity (I.N.P.) theory and its three pillars (security, individuality, progress).
در دنیای امروز، آموزش و رهبری در حوزههای مختلف علمی بهویژه در STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) از اهمیت فزایندهای برخوردار است. رهبران آموزشی نقش کلیدی در توسعه مشارکتهای گسترده در این حوزه دارند و هوش مراقبتی میتواند بهعنوان یکی از مؤلفههای رهبری مؤثر در این زمینه بررسی شود. همچنین، ذهنیت رشد و حمایت والدین بهعنوان عوامل مؤثر در یادگیری و توسعه هوش شناختی و اجتماعی دانشآموزان مطرح شدهاند.از سوی دیگر، تغییرات سریع تکنولوژیکی و اجتماعی، ضرورت بازبینی برنامههای درسی مدارس ابتدایی را برجسته کرده و نیاز به آیندهپژوهی در این حوزه را تقویت میکند. در این راستا، بررسی مدلهای هوشی و شناختی در عملکرد تحصیلی، از جمله نقش هوش سیال در تشخیص گفتار و تأثیر راهبردهای حافظه، اهمیت بسیاری دارد.
آموزش و پرورش یکی از اساسیترین ارکان پیشرفت جوامع انسانی محسوب میشود که نهتنها در توسعه فردی، بلکه در شکلگیری ساختارهای اجتماعی و فرهنگی نیز نقش مهمی ایفا میکند. در طول تاریخ، مکاتب آموزشی و هنری مختلفی در سراسر جهان شکل گرفتهاند که تحت تأثیر شرایط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع، روشهای خاصی را برای تعلیم و تربیت بهکار گرفتهاند. از مکتب پیانوی روسی که سنتی ریشهدار در پرورش استعدادهای موسیقایی دارد، تا بینالمللیسازی دانشگاهها که بهعنوان راهکاری برای ارتقای جایگاه علمی کشورها مطرح شده است، روندهای آموزشی نشان میدهند که آموزش تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد.
آموزش و پرورش استعدادهای درخشان همواره یکی از موضوعات کلیدی در سیاستهای آموزشی و پژوهشهای علمی بوده است. در طول دهههای گذشته، نگرشها نسبت به دانشآموزان با استعداد دستخوش تغییراتی شده است که نهتنها بر سیاستهای آموزشی بلکه بر روشهای تدریس، هویتیابی دانشآموزان، و مسیرهای شغلی آنها تأثیر گذاشته است.
با توجه به ماهیت چندبعدی «پرورش استعداد» و ضرورت هماهنگی میان سیاستهای نهادی، رویکردهای فرهنگی و روشهای آموزشی، بررسی جامع این حوزه ضروری بهنظر میرسد. ازاینرو، این مقاله با نگاهی مروری، یافتههای نوین در زمینه سیاستهای استعداد و نگرشهای ضمنی مرتبط را گردآوری و تحلیل میکند تا ضمن شفافسازی نقش این عوامل در توسعه نوآوری و موفقیت فردی، راهکارهایی عملی برای سیاستگذاران، مربیان، و مدیران ارائه دهد.
فرانگری((Faranegari) به رویکردی اشاره دارد که از ترکیب چندین پارادایم به منظور ارائه یک دیدگاه یکپارچه و وحدت یافته استفاده میکند. در این رویکرد، بهجای پایبندی به یک پارادایم خاص، از عناصر، مفاهیم و روشهای چندین پارادایم برای تحلیل یک پدیده بهره گرفته میشود.