در جهان پرتحول امروز، خلاقیت بهعنوان یکی از کلیدیترین مهارتهای قرن بیستویکم شناخته میشود؛ مهارتی که نهتنها در هنر و ادبیات، بلکه در علوم، فناوری، آموزش و زندگی روزمره نیز جایگاهی تعیینکننده دارد.
خلاقیت، بهعنوان یکی از کلیدیترین شایستگیهای قرن بیستویکم، در کانون توجه نظامهای آموزشی، پژوهشهای روانشناختی و سیاستگذاریهای تربیتی قرار گرفته است. در جهانی که پیچیدگی، تحول مداوم و نیاز به راهحلهای نوآورانه امری روزمره شدهاند، پرورش خلاقیت نهتنها یک مزیت رقابتی، بلکه ضرورتی انسانی، تربیتی و اجتماعی است.
پژوهشهای حوزه تیزهوشی در سالهای اخیر با گسترش چشمگیری در ابعاد گوناگون شناختی، آموزشی، اجتماعی، و روانشناختی همراه بودهاند. این مطالعات، با تمرکز بر تنوع تجارب دانشآموزان تیزهوش، نگاهی چندلایه به چالشها، ظرفیتها و نیازهای خاص این گروه از یادگیرندگان دارند.
خلاقیت یک سازوکار پیچیده و پویا است که در تعامل با عوامل فرهنگی، ساختارهای اجتماعی، روشهای آموزشی، محدودیتها، انگیزههای فردی و گروهی و فناوریهای نوظهور شکل میگیرد. در نتیجه، خلاقیت صرفاً یک ویژگی فردی یا ذاتی نیست، بلکه محصول همکنش چندوجهی عوامل بیرونی و درونی است.در پارادایم چندلایهای خلاقیت، هر لایه (از زمینههای فرهنگی و ساختارهای اجتماعی گرفته تا ابزارهای فناورانه و الگوهای مدیریتی) بهمثابه بخشی از یک چرخه همافزا عمل میکند. این نگاه جامع به ما امکان میدهد تا ظرفیتهای نهفته خلاقیت را در تمامی سنین – از کودکان پیشدبستانی تا دانشجویان و کارکنان سازمانها – پرورش دهیم و با در نظر گرفتن محدودیتها، از آنها بهعنوان انگیزهای برای خلاقیت بیشتر استفاده کنیم. افزون بر این، رویکرد نظام یافته و چندوجهی در رویارویی با مسائل اجتماعی و زیستمحیطی، فرصتهای جدیدی برای نوآوری و حل مسئله به شکل پایدار فراهم میسازد.
خلاقیت یکی از مهارتهای کلیدی در دنیای امروز است که نهتنها در حل مسائل، بلکه در نوآوری و پیشرفت علمی و فرهنگی نقش اساسی دارد. با این حال، عوامل متعددی همچون اضطراب خلاقیت، محیطهای آموزشی سنتی و محدودیتهای فکری میتوانند مانعی برای بروز خلاقیت باشند. در این میان، فناوریهای دیجیتال، یادگیری مشارکتی و ادغام هنر در آموزش، فرصتهای جدیدی برای پرورش خلاقیت و تقویت تفکر انتقادی فراهم میکنند. در این نوشتار، به بررسی نقش این عوامل در تسهیل خلاقیت در محیطهای آموزشی پرداخته خواهد شد.
در رابطه با خلاقیت حداقل دوازده اصطلاح روانشناختی با ترکیب خود پی ریزی شده است که باید بدانها توجه کرد.
این مقاله به بررسی ارتباط میان شخصیت و خلاقیت میپردازد. خلاقیت به عنوان یک فرآیند چندبعدی از طریق پنج مؤلفه کلیدی تعریف میشود: فرد، فرآیند، فشار، فضای ایجاد و فرآوری ایدهها. تحقیقات متعدد نشان میدهند که شوخطبعی نقش مهمی در روابط فردی دارد و رابطهای بین ویژگیهای شخصیتی و خلاقیت وجود دارد. این مقاله به هفت حوزه اصلی تقسیمبندی شده و بر روی خصایص شخصیتی مانند «درونگردی»، «توجه بسیار بالا» و «جهتگیری درونی» تأکید دارد. همچنین نتایج نشان میدهند که افراد با «برونگردی» بالا و «استواری هیجانی» در صورت داشتن «جهتگیری یادگیری» خلاقیت بیشتری از خود بروز میدهند. در نهایت، پیوند میان خلاقیت و «نهفتگی ناهشیار» به عنوان بخشی از فرآیندهای شناختی بررسی میشود.