{{item.title}} {{item.subtitle}}
{{item.total|number}} تومان
حذف
سبد خرید شما خالی است.

متون


این بخش حاوی متون تخصصی روانشناسی به قلم دکتر ناصرالدین کاظمی حقیقی است.


پارادایم تعامل تکاملیِ زیست و شکوفایی معنوی

این مجموعه، مروری جامع و چندلایه بر مفاهیم مرتبط با «زیست معنوی»، «پویایی در تجربه انسانی»، «پویایی زیستی/روان‌شناختی/معنوی»، و همچنین مدل‌های مفهومی نوینی مانند «ظرفیّت تکاملی پویافرینی»، «انگاره‌ی تعاملی خودشکوفایی شخصیت»، و «شکوفایی وجودی» است.

تنگناهای ذاتی فیزیکالیسم در فلسفه ذهن

فیزیکالیسم، به‌عنوان دیدگاهی که ادعا می‌کند همه پدیده‌های ذهنی، روان‌شناختی، و آگاهی را می‌توان بر اساس اصول و فرآیندهای فیزیکی توضیح داد، با محدودیت‌ها و تناقض‌های اساسی روبه‌رو است. این چالش‌ها ناشی از تلاش برای کاهش پیچیدگی‌های ذهن و آگاهی به قوانین فیزیکی هستند.

گلوبالیسم و پایه های نظری آن

گلوبالیسم مفهومی است که که بر تعاملات جهانی، همبستگی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به عنوان یک دیدگاه تأکید می‌کند. این مفهوم در واقع دیدگاهی است که جهان را به‌عنوان یک شبکه‌ به‌هم‌پیوسته و وابسته به هم می‌بیند، جایی که مرزهای ملی و جغرافیایی اهمیت کمتری دارند و همکاری بین‌المللی و جریان آزاد اطلاعات، کالاها، خدمات و مردم مورد توجه است.

رابطه‌ نظریه‌ تعاملی نیازهای بنیادین با نظریه‌ خودتعیین‌گری

در نظریه‌ تعاملی نیازهای بنیادین (که بر پایه‌ سه نیاز اساسیِ «امنیت»، «تفرد» و «پیشرفت» استوار است)، برآورده‌شدن این سه نیاز به ایجاد سلامت روانی، انگیزش درونی و رضایت از زندگی منجر می‌شود. نظریه‌ خودتعیین‌گری (Self-Determination Theory, SDT) رایان و دسی نیز سه نیاز بنیادین روان‌شناختی را مطرح می‌کند: «خودمختاری (Autonomy)»، «چیرگی (Competence)» و « پیوندجویی (Relatedness)». این دو رویکرد، در عین داشتن تفاوت‌های مفهومی و زبانی، از چند جهت هم‌پوشانی و تشابه دارند:

«انگارهٔ شخصیت خشنود: چارچوب تعاملی ابعاد شخصیت و نیازهای بنیادین روانی»

«پویایی تحلیلی» به مثابه یک مؤلفه شخصیّتی، از شش خصیصهٔ کلیدی تشکیل شده است: تعهد، نیرومندی، سازش، استقلال، بیتابی و ظرفیت تحلیلی. این مؤلفه به توانایی و انگیزهٔ فرد در پرداختن به مسائل (هم از نظر ذهنی و هم از نظر بدنی) اشاره دارد و بر پشتکار، پویایی، نظم فکری و خلاقیت تحلیلی دلالت می‌کند. از سوی دیگر، در «نظریهٔ تعاملی نیازهای بنیادین» گفته می‌شود هر انسان برای خشنودی و رضایت از زندگی، نیازمند برآورده شدن سه نیاز بنیادین است: امنیت (آرامش روان)، تفرد (خودیابی) و پیشرفت (حرکت رو به جلو). در ادامه، نحوهٔ تعامل هر یک از خصایص پویایی تحلیلی با این سه نیاز بررسی می‌شود.

رضایت از زندگی بر اساس نظریه تعاملی نیازهای بنیادین: بررسی پژوهش‌های اخیر

چکیدهرضایت از زندگی به عنوان شاخصی کلیدی از سلامت روان و کیفیت زندگی، همواره موضوع پژوهش‌های متعدد علمی بوده است. نظریه تعاملی نیازهای بنیادین بیان می‌کند که تجربه رضایت از زندگی نتیجه برآورده شدن همزمان و متقابل سه نیاز اساسی – امنیّت (پایداری روانی)، تفرد (دستیابی به جایگاه منحصربه‌فرد و هویت فردی) و پیشرفت (رشد و تعالی مستمر) – می‌باشد. این مقاله بر مبنای منابع بسیار جدید (از سال ۲۰۲۰ به بعد) به بررسی نظریه، شواهد تجربی و کاربردهای عملی آن در ارتقای رضایت از زندگی می‌پردازد.

افقهای نو در رضایت زناشویی

یافته‌های نو نشان می‌دهند که رضایت زناشویی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله حمایت اجتماعی، سازش محیطی، مهارت‌های ارتباطی، تعادل کار و زندگی، و تفاوت‌های فرهنگی قرار دارد. حمایت اجتماعی قوی می‌تواند تاب‌آوری زوجین را در برابر بحران‌ها افزایش دهد. همچنین، سازش یافتگی محیطی بالا نقش کلیدی در تقویت کیفیت ارتباطات زوجین و رضایت کلی دارد. در کنار این موارد، مدیریت استرس مالی و ایجاد تعادل بین مسئولیت‌های کاری و خانوادگی از دیگر عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی زناشویی هستند.یافته های جدید از حیث ملاحظات فردی، معنوی، جنسی، محیطی و شغلی قابل بررسی هستند:

عضویت خبرنامه
عضو خبرنامه ماهانه وب‌سایت شوید و تازه‌ترین نوشته‌ها را در پست الکترونیک خود دریافت کنید.
آدرس پست الکترونیک خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...