{{item.title}} {{item.subtitle}}
{{item.total|number}} تومان
حذف
سبد خرید شما خالی است.

متون


این بخش حاوی متون تخصصی روانشناسی به قلم دکتر ناصرالدین کاظمی حقیقی است.


تنگناهای ذاتی فیزیکالیسم در فلسفه ذهن

فیزیکالیسم، به‌عنوان دیدگاهی که ادعا می‌کند همه پدیده‌های ذهنی، روان‌شناختی، و آگاهی را می‌توان بر اساس اصول و فرآیندهای فیزیکی توضیح داد، با محدودیت‌ها و تناقض‌های اساسی روبه‌رو است. این چالش‌ها ناشی از تلاش برای کاهش پیچیدگی‌های ذهن و آگاهی به قوانین فیزیکی هستند.

تعادل حکیمانه: پارادایم حاصل از تعامل ظرفیت تجربی و خردورزی معنوی

‏«خردورزی معنوی» در گستره «انگارهٔ تعادل روان» به معنای «اعتقاد به خدا، ریشه دواندن معنویّت همراه با استقرار در ‏مسیر نیل به ارزشهای معنوی، پایبندی به ارزشهای دینی و رعایت ارزشهای معنوی که مجموعاً موجب بهره مندی از حمایت معنوی، ظرفیّت تحلیل عقلانی، همه جانبه نگری روشن بینانه برای تصمیمگیری ‏همراه ‏با کارآمدی سختکوشانه و دانش محورانه می شود.»

ظرفیت تجربی

ظرفیت تجربی به‌عنوان یک پارادایم، توانایی بنیادی انسان برای ادغام حس‌ها، حرکات و تجربه‌ها با هدف شناخت و تعامل معنادار با محیط تعریف می‌شود. این ظرفیت نه‌تنها بر پایه حسّی-حرکتی عمل می‌کند، بلکه دربرگیرنده توانایی‌های ذهنی و روان‌شناختی برای درک، تحلیل، و اقدام مبتنی بر تجربه‌های زیسته است. ظرفیت تجربی، انسان را به کشف و فهم عمیق‌تر از خود و محیط اطراف سوق می‌دهد و به‌عنوان ابزاری برای رشد، انطباق‌پذیری، و یادگیری به‌کار می‌رود.

پارادایم نوظهور آگاهی و معنا : نقد فیزیکالیسم

پارادایمی که از رد فیزیکالیسم و بررسی محدودیت‌های آن حاصل می‌شود، می‌تواند به صورت یک رویکرد چندبعدی، جامع و فراتر از فیزیکالیسم تقلیلی تعریف شود. این پارادایم بر اساس تأکید بر تعامل بین ابعاد فیزیکی، ذهنی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و معنایی شکل می‌گیرد و به جای تقلیل پدیده‌ها به سطح فیزیکی، آن‌ها را به عنوان پدیده‌های چندلایه و پویا در نظر می‌گیرد.

جایگاه پارادایم یکپارچگی پرورش انسانی نخبگی در روانشناسی

این انگاره چندبعدی که به بررسی و پرورش استعداد، خلاقیت و تیزهوشی در بسترهای مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی می‌پردازد، جایگاه مهمی در روانشناسی دارد. به‌ویژه در زمینه‌های روان‌شناسی رشد، روان‌شناسی شناختی، روان‌شناسی شخصیت، روان‌شناسی اجتماعی و روان‌شناسی آموزشی، این رویکرد می‌تواند تأثیرگذار باشد.

یکپارچگی پرورش انسانی نخبگی: خلاقیت، استعداد و تیزهوشی در بسترهای چندبعدی

ترکیب سه چارچوب «پارادایم شخصیت محور خلاقیت»، «پارادایم یکپارچه پرورش استعداد» و «انگاره چندوجهی پویا در تیزهوشی» منجر به ایجاد یک انگاره جامع و چندبعدی می‌شود که به بررسی و پرورش توانایی‌های فردی از جنبه‌های مختلف می‌پردازد. این انگاره کلی با یکپارچه‌سازی عوامل فردی، انگیزشی، فرهنگی، اجتماعی-اقتصادی، آموزشی، روان‌شناختی، سیاستی و تکنولوژیکی، بستر مناسبی برای توسعه کامل پتانسیل‌های افراد فراهم می‌آورد.این انگاره کلی با تلفیق جنبه‌های مختلف سه پارادایم مذکور، یک چارچوب جامع و چندبعدی برای مطالعه و پرورش استعداد، خلاقیت و تیزهوشی ارائه می‌دهد. این رویکرد یکپارچه امکان تحلیل و درک عمیق‌تری از تعامل پیچیده میان عوامل فردی، انگیزشی، فرهنگی، اجتماعی-اقتصادی، آموزشی، روان‌شناختی، سیاستی و تکنولوژیکی را فراهم می‌آورد. همچنین، این چارچوب می‌تواند مبنایی قوی برای طراحی مداخلات آموزشی، سیاست‌گذاری‌های آموزشی و توسعه برنامه‌های پرورشی باشد که به بهبود فرآیندهای آموزشی و ارتقاء توانایی‌های فردی و اجتماعی افراد کمک شایانی می‌کند. در ادامه به بررسی اجزای اصلی این انگاره کلی پرداخته می‌شود:

پارادایم یکپارچه پرورش استعداد

«پارادایم یکپارچه پرورش استعداد» چارچوبی جامع ارائه می‌دهد که پیچیدگی‌های ذکاوت و توسعه استعداد را مورد توجه قرار می‌دهد. با یکپارچه‌سازی عوامل فرهنگی، اجتماعی-اقتصادی، آموزشی، روان‌شناختی، سیاستی و تکنولوژیکی، این پارادایم پایه‌ای مستحکم برای پرورش پتانسیل افراد مستعددر زمینه‌های متنوع و پویا فراهم می‌آورد (.Montoya,et al,2016)

انگاره تعامل تکاملی در روان‌شناسی انسانی

انگاره تعامل تکاملی (Evolutionary Interaction Paradigm) در روان‌شناسی انسانی به روند پویا و چندبعدی تعامل انسان با خود، دیگران و محیط اشاره دارد که در آن رشد فردی، اجتماعی و روانی به طور تکاملی و هم‌زمان رخ می‌دهد. این انگاره بر هم‌پیوندی و تعامل دائمی میان ابعاد مختلف شخصیت، نیازها، هویت، ظرفیت‌های روانی و روابط اجتماعی تأکید دارد و انسان را به عنوان یک کل یکپارچه می‌نگرد که به طور پیوسته در حال تغییر، سازگاری و شکوفایی است.

جایگاه شکوفایی وجودی در روانشناسی

شکوفایی وجودی (Existential Flourishing) در روان‌شناسی به‌عنوان وضعیت ایده‌آل رشد و تکامل انسانی شناخته می‌شود که در آن فرد به معنا، هدف، رشد فردی، رضایت عمیق و تحقق خود می‌رسد. این مفهوم در تقاطع روان‌شناسی انسان‌گرایانه، روان‌شناسی مثبت‌گرا و روان‌شناسی وجودی قرار دارد و به بلوغ روانی، سلامت روان و کمال انسانی مرتبط است.

عضویت خبرنامه
عضو خبرنامه ماهانه وب‌سایت شوید و تازه‌ترین نوشته‌ها را در پست الکترونیک خود دریافت کنید.
آدرس پست الکترونیک خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...