نظریه هیجان اندیشه میتواند ابزاری مؤثر برای بهبود روشهای رواندرمانی شناختی-رفتاری باشد. این نظریه با برجسته کردن نقش تعامل میان عواطف و افکار، به رواندرمانگران امکان میدهد تا راهکارهایی عمیقتر و هدفمندتر برای مراجعان خود ارائه دهند. از طریق تمرکز بر پویایی و کاهش بیتابی روانی، مراجعان میتوانند به خودتنظیمی بهتر، حل مسائل مؤثرتر، و تجربهٔ کیفیت زندگی بالاتر دست یابند.
هویت، باور منحصر به فرد معنوی ناشی از مرجعیّت و یا قیاس که در گذار تحوّلی شکل گرفته ثبوتاً و اثباتاً قابل ابراز است و به پایایی خود می انجامدبر اساس منابع سه نوع هویت وجود دارد: 1)مرجعیتی، 2)ملاکی، 3)هنجاریپس محتوای هویت، شناختی، عاطفی و ارزشی است لذا مستلزم خودآگاهی، خودباوری، خودپذیری، خودارجدهی است از این رو، اغتشاش و استحکام به بافت محتوایی سه گانه ربط دارد عناصر سه گانه چقدر مستحکم و هماهنگ هستند. خلأ، توهّم، تعارض، ابهام(ظنّ آلود)، اغتشاش، انفعال و پایداری متعلق به این عناصرند.
پارادایم خویشتنداری آفرینشی ناظر بر تعامل هیجان اندیشه، هوش تعاملی و خصیصههای شخصیتی است. چشم انداز روانشناختی تعاملی بر ماهیت تعاملی نظام روان تأکید دارد. این انگاره به توضیح یکپارچگی شخصیتی، عاطفی و شناختی نظام روان می پردازد.
جدیدترین پژوهشها در مقوله تیزهوشی، خلاقیت و استعداد ارائه می شود تحلیل و مرور پژوهشها و روندهای نوین در آموزش استعدادهای درخشان: از ابزارهای شناختی تا چالشهای اجتماعی و آموزشی
این نقد که فیزیکالیسم غالباً بر توصیف بنا شده است تا تبیین، تحلیل، استنتاج، و پارادایمیابی، یکی از چالشهای اساسی این دیدگاه در فلسفه ذهن و شناخت است. برای بررسی این موضوع، باید تفاوت میان توصیف و تبیین روشن شود و سپس نشان دهیم که چرا فیزیکالیسم بیشتر به سمت توصیف میل دارد و در تحلیل عمیقتر یا استنتاجهای هنجاری و پارادایمی دچار ضعف میشود.