«همگرایی چندلایه جهانی»[1] این عنوان بهخوبی ماهیت چندبعدی گلوبالیسم را بیان میکند و تأکید دارد که این پدیده نیازمند همگرایی میان ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی، و زیستمحیطی است. همچنین نشان میدهد که جهانیشدن میتواند فرصتی برای ایجاد تعادل و هماهنگی میان ارزشهای محلی و جهانی باشد، به شرط آنکه چالشها بهطور آگاهانه مدیریت شوند.[1]- The Multilayered Global Convergence Paradigm
واقعیتدرمانی (Reality Therapy) بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر تأکید دارد که انسانها برای ارضای نیازهای اساسی خود (مانند عشق، تعلق، آزادی، قدرت، و تفریح) رفتار میکنند. این رویکرد، مسئولیتپذیری، پذیرش واقعیت، و انتخاب رفتارهای مؤثر را برای رسیدن به زندگی رضایتبخش ترویج میکند.
نظریه هیجان اندیشه میتواند ابزاری مؤثر برای بهبود روشهای رواندرمانی شناختی-رفتاری باشد. این نظریه با برجسته کردن نقش تعامل میان عواطف و افکار، به رواندرمانگران امکان میدهد تا راهکارهایی عمیقتر و هدفمندتر برای مراجعان خود ارائه دهند. از طریق تمرکز بر پویایی و کاهش بیتابی روانی، مراجعان میتوانند به خودتنظیمی بهتر، حل مسائل مؤثرتر، و تجربهٔ کیفیت زندگی بالاتر دست یابند.
هویت، باور منحصر به فرد معنوی ناشی از مرجعیّت و یا قیاس که در گذار تحوّلی شکل گرفته ثبوتاً و اثباتاً قابل ابراز است و به پایایی خود می انجامدبر اساس منابع سه نوع هویت وجود دارد: 1)مرجعیتی، 2)ملاکی، 3)هنجاریپس محتوای هویت، شناختی، عاطفی و ارزشی است لذا مستلزم خودآگاهی، خودباوری، خودپذیری، خودارجدهی است از این رو، اغتشاش و استحکام به بافت محتوایی سه گانه ربط دارد عناصر سه گانه چقدر مستحکم و هماهنگ هستند. خلأ، توهّم، تعارض، ابهام(ظنّ آلود)، اغتشاش، انفعال و پایداری متعلق به این عناصرند.
پارادایم خویشتنداری آفرینشی ناظر بر تعامل هیجان اندیشه، هوش تعاملی و خصیصههای شخصیتی است. چشم انداز روانشناختی تعاملی بر ماهیت تعاملی نظام روان تأکید دارد. این انگاره به توضیح یکپارچگی شخصیتی، عاطفی و شناختی نظام روان می پردازد.