این بخش حاوی متون تخصصی روانشناسی به قلم دکتر ناصرالدین کاظمی حقیقی است.
هویت، باور منحصر به فرد معنوی ناشی از مرجعیّت و یا قیاس که در گذار تحوّلی شکل گرفته ثبوتاً و اثباتاً قابل ابراز است و به پایایی خود می انجامد
مکتب روانشناسی تعاملی بر و مبانی نظری خاصّی پیریزی شده است که بر یکپارچگی ماهوی «هستی»، «شناخت»، «انسان»، «نظام ارزشی» و «پاکی سرشت»تأکید میورزد.
بنیادهای نظری روانشناسی تعاملی بر اصولی چون پیچیدگی، نظام یافتگی، فراگیری، دگرگونی، ماندگاری، گونه گونی، مسؤولیت پذیری فردی، بینش فردی تأکید دارد.
خردورزی معنوی بدین معناست که موجب بهزیستی معنوی می شود
ماهیت خودخواهانه «خود» با ماهیت نورانی و پاک «من» در تعارض است
من با خود در تعارض است پس هماهنگی و وحدتی وجود ندارد این تعارض زمانی برطرف می شود که معنویت متعالی موجب تسلط من بر خودشده هماهنگی و وحدت مورد نظر حاصل آید
تسلط خواستهها و منافع شخصی بر «من» میتواند تبعات عمیق و گاه مخربی بر جنبههای مختلف زندگی و هویت فردی داشته باشد. این تبعات به تدریج تأثیرات خود را بر روان، روابط و حتی معنای زندگی فرد آشکار میکنند. مهمترین این پیامدها عبارتاند از: