{{item.title}} {{item.subtitle}}
{{item.total|number}} تومان
حذف
سبد خرید شما خالی است.

متون


این بخش حاوی متون تخصصی روانشناسی به قلم دکتر ناصرالدین کاظمی حقیقی است.


فرانگری هستی تکاملی: بنیان فلسفی روانشناسی تعاملی

«هستی تکاملی: تعامل پویای معنوی» به مثابه اساس و پایه نظری و فلسفی روانشناسی تعاملی قلمداد می شود. مفهوم «هستی تکاملی» و «تعامل پویای معنوی» در این فلسفه، به‌عنوان دو عنصر بنیادی، به‌طور هم‌زمان ابعاد مختلف وجود انسان و جهان را در قالب یک فرآیند دائمی و پویا تعریف می‌کنند. در این دیدگاه، انسان و هستی نه موجوداتی ایستا و ثابت بلکه به‌عنوان موجوداتی در حال تحول و تکامل معرفی می‌شوند. این تکامل نه تنها در بعد مادی و فیزیکی بلکه در سطوح معنوی، اخلاقی و شناختی نیز جریان دارد و بر هم‌زیستی و تکامل هم‌زمان این ابعاد تأکید دارد. فلسفه هستی تکاملی به انسان نگاه می‌کند به‌عنوان موجودی که در تعامل با خود، دیگران و جهان به‌طور مستمر در حال حرکت به‌سوی کمال است.

هستی تکاملی: تعامل پویای معنوی به‌مثابه بنیان پارادایم شکوفایی

این مقاله با تکیه بر مفهوم «هستی تکاملی: تعامل پویای معنوی»، به تبیین چارچوب فلسفی پارادایم «تعامل تکاملیِ زیست و شکوفایی معنوی» می‌پردازد. رویکردی که انسان را موجودی چندبعدی و در حال شدن می‌بیند و به‌جای دوگانگی ماده و معنا، به هم‌زیستی پویای آن‌ها تأکید می‌کند. در این مقاله، سه بُعد هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و غایت‌شناختی این پارادایم بررسی می‌شود تا جایگاه آن در منظومه‌های فلسفی، اخلاقی و معنوی روشن گردد.

نقش هوش تجربی در روان‌درمانی تعاملی

هوش تجربی مفهومی است که به ظرفیت یادگیری از تجربه‌های حسی-عملی فرد اشاره دارد. این هوش شامل «یکپارچگی حسی-حرکتی برای شناخت» است؛ یعنی استفاده هم‌زمان از حواس (بینایی، شنوایی، لامسه و…) و حرکت بدن برای درک بهتر محیط و «تجربه کردن دانسته‌ها» به‌منظور روشن‌تر شدن مفاهیم

نقد پارادایمی بر زیست‌سیاست معاصر از منظر «هستی تکاملی: تعامل پویای معنوی»

مفهوم زیست‌سیاست (Biopolitics) به‌عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه انتقادی معاصر، راهی تازه برای تحلیل رابطه‌ قدرت و حیات انسانی گشوده است. این رویکرد با تأکید بر آن‌که سیاست جدید نه‌تنها بر بدن‌ها، بلکه بر حیات زیستی انسان‌ها اعمال می‌شود، ساحت‌هایی از قدرت را آشکار ساخته که در سنت‌های کلاسیک مغفول مانده بود. متفکرانی چون «آنتونیو نگری»، «مایکل هارت»، «اگنس هلر»، «فرانتس فهر»، «آنتونی گیدنز»، «دیدیه فسن»، «پل رابینو» و «نیکلاس رز»، هر یک از منظر خاص خود به واکاوی نحوه‌ی اثرگذاری قدرت در لایه‌های ژرف حیات اجتماعی و فردی پرداخته‌اند؛ از ظهور امپراتوری جهانی و مدیریت اضطراب زیستی، تا اقتصاد عواطف و مولکولی‌شدن زندگی.

تحلیل و نقد مبانی نظری زیست سیاست بر اساس پارادایم هستی تکاملی: تعامل پویای معنوی

مفهوم زیست‌سیاست (Biopolitics) به‌عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه انتقادی معاصر، راهی تازه برای تحلیل رابطه‌ قدرت و حیات انسانی گشوده است. این رویکرد با تأکید بر آن‌که سیاست مدرن نه‌تنها بر بدن‌ها، بلکه بر حیات زیستی انسان‌ها اعمال می‌شود، ساحت‌هایی از قدرت را آشکار ساخته که در سنت‌های کلاسیک مغفول مانده بود. متفکرانی چون «آنتونیو نگری»، «مایکل هارت»، «اگنس هلر»، «فرانتس فهر»، «آنتونی گیدنز»، «دیدیه فسن»، پل «رابینو» و «نیکلاس رز»، هر یک از منظر خاص خود به واکاوی نحوه اثرگذاری قدرت در لایه‌های ژرف حیات اجتماعی و فردی پرداخته‌اند؛ از ظهور امپراتوری جهانی و مدیریت اضطراب زیستی، تا اقتصاد عواطف و مولکولی‌شدن زندگی.

مقایسه‌ای تحلیلی میان دیدگاه «لمکه» در زیست‌سیاست و پارادایم «هستی تکاملی»

در دهه‌های اخیر، تحول در شیوه‌های اعمال قدرت در جوامع مدرن، به ظهور مفهوم «زیست‌سیاست» انجامیده است؛ مفهومی که برای نخستین‌بار توسط میشل فوکو مطرح شد و سپس توسط متفکران متعددی از جمله توماس لمکه بسط و بازخوانی شد. لمکه در آثار خود کوشیده است نشان دهد چگونه انسان معاصر، نه صرفاً تابع نهادهای سیاسی یا اقتصادی، بلکه به‌عنوان سوژه‌ای زیستی، در معرض تنظیم، کنترل و بازتولید از سوی فناوری‌های زیستی، گفتمان‌های علمی، و منطق نئولیبرالی قرار گرفته است.

تحلیل هستی شناختی تکاملی زیست‌سیاست

در دهه‌های اخیر، مفهوم زیست‌سیاست[1] (به‌عنوان یکی از مهم‌ترین چارچوب‌های نظری برای تحلیل مناسبات قدرت، بدن و حیات انسانی در اندیشه معاصر مطرح شده است. میشل فوکو، با بازخوانی تحول تاریخی نهادهای قدرت، نشان داد که چگونه حاکمیت مدرن به جای سلطه صرف بر مرگ، به مدیریت نظام‌مند زندگی (زیست) می‌پردازد. پس از او، «جورجو آگامبن» با مفاهیمی چون «زندگی برهنه» و «وضعیت استثناء»، این تحلیل را به سطحی بنیادین‌تر از هستی و حقوق ارتقاء داد. در این خوانش‌ها، انسان اغلب به موجودی تقلیل می‌یابد که در معرض کنترل، تعلیق حقوق و تهدیدهای سیستماتیک قرار دارد.[1]  Biopolitics

عضویت خبرنامه
عضو خبرنامه ماهانه وب‌سایت شوید و تازه‌ترین نوشته‌ها را در پست الکترونیک خود دریافت کنید.
آدرس پست الکترونیک خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...